سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون دانشمند بمیرد، همه چیز حتی ماهیان در دریا بر او بگریند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کربلا
از راه رفتن روی آتش تا قمه زنی و تیغ زنی
خطوط قرمزی که در محرم زیر پا می‌گذارند
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 آبان 1394 ساعت 10:23
 
می‌گوید «قمه زدن فلسفه دارد» و بعد از آنکه حاجتش را گرفته، نذر کرده هر سال روز عاشورا این کار را انجام دهد. او حالا در زیرزمین قمه می‌زند!
خطوط قرمزی که در محرم زیر پا می‌گذارند
گروه فرهنگی"رویکرد": همراه با آغاز ماه محرم و صفر انواع عزاداری‌ها متناسب با فرهنگ اقوام مسلمانان در مناطق مختلف برگزار می‌شود. برخی از عزاداری‌ها هم که اکثریت مردم جامعه آن را نمی‌پسندد، به صورت زیرزمینی برگزار می‌شوند و عده‌ای با قمه، تیغ یا قفل زدن، به اصطلاح عشق‌شان به امام‌ حسین (ع) و خاندان ایشان را نشان می‌دهند!

محسن 28 ساله که مدت‌هاست قمه می‌زند، می‌گوید: قمه زدن فلسفه دارد و بعد از آنکه امام حسین(ع) به شهادت رسید، حضرت رقیه آنقدر سرش را به خیزران می‌کوبد تا خون بیاید. به همین دلیل ما هم نیت می‌کنیم که برای همدردی با حضرت رقیه و نزدیک شدن به امام حسین(ع) این کار را انجام دهیم.

او ادامه می‌دهد: در مراسمی که ما این کار را انجام می‌دهیم، 200 نفر دیگر هم حضور دارند. اما بزرگترین مراسم قمه‌زنی در خیابان صفای تهران برگزار می‌شود و همه تُرک‌زبان هستند. در اصل بهترین قمه‌زن‌ها تُرک‌ها هستند و اردبیلی‌ها هم بهترین قمه‌ها را می‌سازند.

«محسن» درباره کسانی که این کار را انجام می‌دهند، اظهار می‌کند: بین کسانی که این کار را انجام می‌دهند، برخی هستند که آنقدر قمه زده‌اند که دیگر سر و پیشانی‌شان جا ندارد. ما در حدی که تنها پوست سرمان بشکافد قمه می‌زنیم، اما برخی آنقدر به شدت قمه می‌زنند که سرشان شبیه رادیاتور شده است. در هیئت ما بچه‌های 8 ساله‌ای هستند که خودشان می‌آیند و قمه می‌زنند، آنها از 6 سالگی این کار را انجام داده‌اند و بعد از گذشت چند سال آن را همچنان ادامه می‌دهند.

اما ‌یک پژوهشگر که تمایل چندانی برای مصاحبه درباره این موضوع ندارد و نمی‌خواهد نامش آورده شود، می‌گوید: در دین زرتشت اگر کسی خطایی می‌کرد، مجبور بود آزمایش «وَر» را که امروزه باور یا عقیده نامیده می‌شود، انجام دهد. «وَر» به دو شکل سرد و گرم انجام می‌شده است. وَر سرد برای کسانی که به آنها تهمت زده می‌شد کاربرد داشت؛ مثلا شخصی که مورد تهمت قرار می‌گرفت، سرش را حدود نیم‌ساعت زیر آب می‌بردند یا اینکه خودش این کار را انجام می‌داد، اگر زنده بیرون می‌آمد، بی‌گناهی او ثابت می‌شد.

او ادامه می‌دهد: «وَرِ سرد» که امروز به کار برده می‌شود، سوگند خوردن است که متاسفانه این نام به روی دختران هم گذاشته می‌شود. «سُو کنْد» ترکیب گوگرد و سدیم و چند سم دیگر است؛ یعنی اگر به کسی تهمت می‌زدند و او بی‌گناه بود، می‌گفت من سُو کنْد می‌خورم تا ببینید این کار را انجام نداده‌ام؛ اگر آن را می‌خورد و هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتاد، ثابت می‌شد که او گناهی مرتکب نشده است، اما امروزه به اشتباه می‌گویند قسم می‌خورم در حالی که قسم یک واژه عربی است که کسی آن را نمی‌خورد، بلکه یاد می‌کنند.

این پژوهشگر اضافه می‌کند: وَر گرم از آتش درست می‌شود، مثل سیاووش که به آن تهمت می‌زنند و او از آتش عبور می‌کند. این یک باور است که شخص آن را انجام می‌دهد. از طرفی مقاومتی در برابر حکام جور بوده است که شخص را به شلاق، شمع آجین کردن و قمه زدن تهدید می‌کردند و اشخاص هم اسلحه را می‌گرفتند و می‌گفتند ما به عشق طرف مقابل حاضریم خودمان را بکشیم، شما چه می‌گویید؟ که البته این موضوع جای بحث جامعه‌شناسانه دارد. در روز عاشورا در هند چند کیلومتر آتش روشن می‌کنند و مردم به روی آن راه می‌روند. در زمان قدیم در تبریز هم مراسم قفل‌زنی هم انجام می‌شده است، گرچه این اعمال امروزه به‌شدت نکوهش می‌شود.


راه رفتن روی آتش

در کتاب «طهران قدیم»، تالیف جعفر شهری نیز درباره آشنایی با آداب و رسوم مردم تهران قدیم در ماه محرم و نذرهای رایج و از یاد رفته آمده است: ایام محرم همواره به عنوان روزهای خیرات و روا شدن حاجات شهرت داشته و به همین دلیل در روزهای محرم هر کسی به وُسع خود در اطعام عزاداران می‌کوشید و از دیگ‌های 20 منی گرفته تا کماجدان‌های کوچک، با شور و شعفی خاص بر سر اجاق می‌رفت و موجودی آن با خلوص نیت در بیم مردم پخش می‌شد. حتا کسانی که توانایی اطعام نداشتند، با ریختن مشتی برنج در پلوی نذری یا تکه گوشتی در خورش، در نذر شریک می‌شدند.

آشنایی با آداب و رسوم مردم تهران قدیم در ماه محرم، اعتقاد به اینکه این شب‌ها، بهترین زمان طلب آمرزش برای رفتگان است، خرما، حلوا، شکرپنیر، آش و سمنو نیز بر اقلام دیگر نذورات اضافه شد و تهران در این ایام شهری بود یکپارچه نعمت و کرم و بذل و بخشش.

نذرهایی که مردم در ماه‌های محرم و صفر برای خود و فرزندان‌شان و رفع گرفتاری‌ها انجام می‌دانند اینها بودند: آب دادن، شربت دادن، سقایی، پختن آش امام زین‌العابدین و آش ابودردا که مصالح آن را گدایی می‌کردند و آن را برای رفع هر بیماری مناسب می‌دانستند، اطعام با انواع غذاها، نذر شمع، نفت و روغن چراغ به امام‌زاده‌ها، گِل مالیدن بر سر و صورت، سینه زدن، زنجیر زدن، زیر علم، کتل و علامت رفتن، سنگ زدن، تیغ زدن، قمه زدن، خواندن زیارت عاشورا، ختم قرآن، روزه گرفتن و....

علاوه بر این‌ها، انجام خدماتی چون پذیرایی، کفش‌داری و اسفند دود کردن در مساجد و تکیه‌ها نیز با نذر و قصد قربت انجام می‌گرفت. تهیه مواد مورد نیاز دسته‌ها از سازهایشان گرفته تا زنجیر و عَلَم و کُتَل و علامت، پرچم، دیگ، سینی، استکان و...نیز از جمله موارد نذر بوده و هست. یکی دیگر از انواع نذورات، گرفتن روزه سکوت بود و فرد روزه گیر، در تمام دوازده روز عزا تا آخر محرم و گاهی صفر، یک کلام سخن نمی‌گفت.

انجام امور عام‌المنفعه مانند رسیدگی به وضع خیابان‌ها، تامین روشنایی معابر تاریک، پوشاندن چاله‌ها و راه‌آب‌ها، کمک به نابینایان، پرداخت بدهی زندانیان یا تهیه غذا و پوشاک برای خانواده‌های آنها، غذا دادن به پرندگان، میانجی‌گری در اختلافات خانوادگی و دوستانه و...نیز با قصد قربت انجام می‌گرفت و انصافا در این دو ماه، عمل خلافی از کسی سر نزده و بساط عیش و نوش و عروسی و جشن تعطیل بود.

قمه‌زنی و تیغ‌زنی

از جمله اعمال منسوخ که زمانی موجب مباهات و امروزه به شدت نکوهش می‌شود، قمه‌زنی و تیغ‌زنی در سحرگاه روز عاشورا بود. دسته‌های قمه‌زن شب‌های هفتم تا دهم، کفن پوشیده و با حرکاتی مهیب، پای به جای پا کوفته، شمشیرهای خود را در زیر نور فانوس‌ها به حرکت در می‌آوردند. سحرگاه روز عاشورا این گروه با همان هیبت اما تنها با چند پرچم و کتل، راه می‌افتادند. این گروه پس از رسیدن به حسینیه خود به چند دسته از اطفال، نوجوانان، جوانان و سالمندان تقسیم شده و آماده حرکت می‌شدند.

جلو سر اطفالی که والدین‌شان برایشان نذر کرده بودند، و افراد کمی ترسوتر، توسط دلاکان مجرب، با چند حرکت کوچک تیغ، زخمی می‌شد تا حدی که سرخی خون نمایان شود و سپس دسته حرکت کرده و با خواندن نوحه و نوای سنج یکدیگر را تهییج می‌کردند تا وقتی که نوحه خوان با فریاد "یا حسین" برای شروع قمه زنی علامت بدهد. میاندار دسته در فاصله خیابان مانند دو گروه قمه‌داران ظاهر شده و با فریاد یا حسین اولین قمه را بر سر خود میزد. پس از او بقیه نیز با شمشیر و قمه قداره‌های خود بر سر می‌زدند. اگرچه رسم بر این بود هرکس به اندازه نذر خود قمه زده و سپس به راه ادامه دهد، اما همیشه در میانه کار عده‌ای از خود بیخود شده و گاهی موجب مرگ خود می‌شدند.


نذر قمه‌زنی جلو سر اطفال

دسته سنگ‌زن‌ها

یکی از دسته‌های عزاداری، دسته سنگ‌زن‌ها بود که افراد در آن به جای سینه زدن و زنجیر زدن، هر یک دو قلوه سنگ در دست گرفته با نوای نوحه‌خوان و صدای سنج بر هم می‌زدند. به این ترتیب که هر زدن سه ضربه داشت که سنگ زن‌ها، در حالیکه در دو صف روبروی هم تشکیل می‌دادند، با خم و راست شدن، یکی را نزدیک زمین، یکی را برابر شکم و یکی را بالای سر می‌کوفتند، بر این نشانه که روز عاشورا چنین سنگ‌هایی بر سر و پا و سینه امام و شهدا خورده بوده است.

قفل آجین

در مراسم عاشورا، عده‌ای دست به کار اعمالی می‌شدند که ریشه و دلیل وجودی آن بر کسی معلوم نیست. یکی از این کارهای شکنجه آمیز، قفل آجین بود که این شخص از مدتی قبل بدن خود را با داروهای کرخ‌کننده بی‌حس کرده، قسمت‌هایی از بدن، از گردن به پایین، را سوراخ کرده و از آنها قفل، نیزه، سیخ و میخ و امثال آن می‌گذرانید و خود را در جلو دسته به نمایش می‌گذاشت تا جایی که از شدت درد بی حال می‌شد. گاهی این افراد را بر اسب سوار می‌کردند و دسته به خاطر مراقبت از آنها به آهستگی حرکت می‌کرد و صدای فریاد درد آنها را در فریاد "یا حسین" غرق می‌کرد.

جعفر شهری در جلد دوم «طهران قدیم» در باره نذورات تهرانی‌ها می‌نویسد: کاه پاشیدن به سر دسته‌های سینه زن، گِل مالیدن به سر و صورت و تشت گِل برای این کار تهیه کردن و سر راه دسته‌ها در اختیار گذاردن، سر برهنه، پا برهنه راه رفتن، سینه زدن، زنجیر زدن، زیر علم و کتل و بیرق رفتن، تمامی دو ماه را بدون نظافت و استحمام گِل و لجنی ماندن، و دیگر، یک یا چند بار ختم قرآن کردن، همه روزه (زیارت وارث) خواندن، عهده دار شدن خدمتی از خدمات عزاخانه‌ها و دسته‌ها مانند اداره کردن سماور، «قهوه چی گری»، چای دادن، استکان جمع کردن، آب دادن، جاروکشی، قلیان چاق کردن و قلیان دادن، کفش جفت کردن، تهیه قلیان و منقل، تا کوچک‌ترین و بی‌قیمت‌ترین اشیا مانند آفتابه برای مستراح و جارو و نمک و آب دیگ‌های آش و پلو و آنچه را که توانایی آن را داشته باشند.

شهری نذر سکوت در تمامی دوازده روزه عزا یا تا آخر محرم و صفر، تقلیل غذا، تشنگی، گرسنگی، بیخوابی، کمک به همنوعان و عجزه، مانند عصاکشی نابینایان و مداحان و روضه خوان‌های نابینا، پوشانیدن در سوراخ‌های راه آب برای حفظ سقوط مردم در آنها، نصب چند شعله چراغ نفتی در معابر و پیچ کوچه‌ها و زیر تاقی‌ها، دادن نان و گوشت به سگ‌ها، سرکشی به زندانیان و بیماران بی‌بضاعت و پرداخت بدهی و تهیه دوا و غذا برای آنها و دیگر واسطه اصلاح و وفاق و صفا شدن میان زنان و شوهران و دوستان و برادران مکدر و از این قبیل تا نفعی از آن به غیر برسد را از دیگر نذرهای آن دوره معرفی کرده است.

از سابقه قمه‌زنی در ایران تا پیش از صفویه سابقه‌ای پیدا نشده است و این تردید وجود دارد که این رسم در زمان صفویه به وجود آمده است یا اینکه بعد از صفویه در زمان قاجاریه وارد شده و رواج یافته است. زیرا از جمله اقدامات صفویان در زمینه عزاداری، رسمی و حکومتی کردن مجالس سوگواری و دیگری، ابزارمند کردن و نیز پدید آوردن آیین‌ها و رسوم جدید عزاداری بود.

«پیتر دلاواله»، سیاح ایتالیایی، از عزاداری شیعیان در اصفهان عصر صفوی سال 1037 قمری چنین گزارش می‌دهد:« تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر می رسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمی‌گیرد، بر تن می‌کنند. هیچ کس سر و ریش خود را نمی‌تراشد و به حمام نمی رود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهیز می‌کنند، بلکه خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم می‌سازد.

جمعی در میدان‌ها و کوچه‌های مختلف و جلوی خانه‌های مردم، برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه‌ی سیاه یا کیسه‌ی تیره رنگی ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده‌ای سیاه و براق رنگ زده‌اند، حرکت می‌کنند، به همراه این افراد، عده‌ای برهنه نیز راه می‌روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز در آورده‌اند؛ تا نشانی از خون‌هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که در آن روز عاشورا نسبت به حسین (ع) انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگ‌های غم انگیز در وصف حسین (ع) و مصائب وارد بر او می‌خوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند، به هم می‌کوبند و از آن صدای حزن انگیزی به وجود می‌آورند و به علاوه حرکتی به سر و تن خود می‌دهند که علامتی از اندوه بی‌پایان آن‌ها است و بیشتر به رقص شباهت دارد ... »

علاوه بر ابزارآلات جدید، ازاین دوره بود که آداب و رسوم نویی هم در سلک آیین‌های عزاداری درآمد؛ آدابی چون «تیغ‌زنی»، «قفل‌زنی»، «سنگ‌زنی» و «قمه‌زنی» را از این جمله شمرده‌اند.

سیخ‌زنی

استاد یوسفی غروی نیز در این باره بیان کرده است: «از نظر تاریخی، ظاهراً آن وقت که صفویه سر کار آمدند، قمه‌زنی پدید آمد اما هنوز به یقین نرسیده‌ایم که آیا قبل از عثمانی‌ها هم این کار انجام می‌شده است یا نه؟

روال حکومت‌ها این است که اعمال و رفتارها را از همدیگر یاد می‌گیرند؛ عثمانی‌ها گروه فداییان درست کرده بودند و مانند آل بویه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دسته‌های اولیه‌ی عزاداری‌شان، دسته‌های نظامی‌شان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دسته بندی شده، دسته عزاداری راه بیاندازند. صفویه هم وقتی سر کار آمدند این برنامه را تکرار کردند. یکی از افواج فداییان، قزلباش صفوی بودند که همیشه به نشانه‌ی آماده به خدمت، سرشان تراشیده بود.»

در کتاب «تاریخ شاه عباس» از نصرالله فلسفی که در پنج جلد نوشته شده به تفصیل، «فوج فداییان» معرفی شده‌اند. در وصف آنان آمده که حتی در تمریناتشان گوشتِ حیوانات مختلف و حتی مار را می‌خوردند که هنوز هم در بعضی از ارتش‌های جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نیز یک فوج فدایی این طوری وجود داشت. خلاصه این که فداییانِ صفویه در روز عاشورا شمشیر به دست، بیرون آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام حسین (ع) داشته باشند. آنان می‌گفتند در چنین روزی که اصحاب امام حسین (ع) و خود امام، و بنی‌هاشم تیر می‌خورند، پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می‌کنیم؛ یعنی نشان دهیم که ما در راه امام حسین (ع) فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود؛ و این شروع قمه زنی شد.

البته در آن زمان اکثر جامعه به علمایی که با این بدعت‌ها به مخالفت برمی‌خاسته‌اند، توجه خاصی نمی‌کردند، تا آنجا که عالمی مثل «مقدس اردبیلی» به‌خاطر مخالفت با این نوع حرکات در عزای امام حسین (ع)، عملا طرد می‌شود!

رواج قمه‌زنی در دوران قاجار

در دوره قاجار، تیغ‌زنی و قمه‌زنی مرسوم بوده است رسمی که البته پیش از آن هم سابقه‌ای چند ساله داشت.

«بنجامن»، سفیر آمریکا در ایرانِ عهد ناصرالدین شاه، در توصیف مراسم قمه‌زنی در سفرنامه‌اش آورده است: سال 1884 میلادی من در تهران اقامت داشتم. دسته‌هایی در خیابان‌ها حرکت می‌کردند و احساسات تند و شدید بی‌سابقه‌ای از خود نشان می‌دادند. در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می‌زدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می‌زد و سر تا پایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظره دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمی‌توانم آن را از یاد ببرم. کسانی که دراین دسته‌ها قمه می‌زنند، گاهی آنقدر به هیجان آمده یا خونی که از آنها می‌رود آن قدر زیاد است که بی‌حال شده و روی زمین می‌افتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند.

مستوفی از آغاز رواج قمه‌زنی و تیغ‌زنی در عهد ناصری، روایت می‌کند: تیغ زدن روز عاشورا، از کارهایی است که آخوند فاضل دربندی در عزاداری وارد، یا لا محاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است. این خلاف شرع بیّن، جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است. در آن دوره، خطبایی مثل آخوند ملاآقا بن عابد شیروانی معروف به فاضل دربندی با کتابش به نام «اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات» همین قدر که در رونق بخشی به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلی و خرافات و در نتیجه عوام‌گرایی این مجالس هم موثر بوده‌اند.

در این دوره نیز علمایی مثل علامه سید محسن امین عاملی، قمه‌زنی و نظایر آن را غیر شرعی و شیطان‌پسند خوانده، به مخالفت با آن پرداختند که باز هم با توجه به این که قمه‌زنی به‌سرعت جایگاه مطلوبی نزد عوام‌الناس یافته و جزئی لاینفک از مظاهر دینداری، با لعاب تعصب مردم شده بود، نه تنها مخالفت این دسته از علما موثر واقع نشد، بلکه به تشکیل جبهه‌ای در بین مردم و برخی علمای موافق قمه‌زنی منجر شد؛ تا جایی که برای مثال به علامه سید محسن امین عاملی تهمت زدند که می‌خواهد اخبار را نسخ کند و از اجرای اعمال دین جلوگیری کند!

این روند البته به شکل کاهشی در دهه‌های بعد نیز ادامه داشته است. در این راستا، حضرت امام خمینی (ره)، بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، نیز در یکی از استفتائات درباره این مراسم اعلام کرده‌اند: «شبیه‌خوانی و مراسم دیگر اگر همراه با حرامی نباشد و موجب وهن مذهب نشود، مانع ندارد و بهتر است به‌جای شبیه‌خوانی، روضه بخوانند، و از قمه‌زنی اجتناب نمایند.»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مقام معظم رهبری، هم درباره حرمت قمه‌زنی فتوا داده‌اند و فرموده‌اند: «قمه‌زنی علاوه بر اینکه از نظر عرفی، از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی‌شود و سابقه‏‌ای در عصر ائمه «علیهم السلام» و زمان‌های بعد از آن ندارد و تأییدی هم به شکل خاص یا عام از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب می‌شود. بنابراین در هیچ حالتی جایز نیست.»

به اعتقاد کارشناسان و متخصصان امور بهداشتی، قمه‌زنی پیامدهای منفی نیز به همراه دارد که «خونریزی، عفونت‌های موضعی، قطع شدن عروق و اعصاب، احتمال شیوع بیماریهای عفونی همچون هپاتیت B و مننژیت، ایجاد جوشگاه ناهنجار (محل ترمیم زخم بدشکل)، احتمال بروز شوک ناشی از کم شدن حجم خون بدلیل خونریزی، احتمال بروز آنمی (کم‌خونی)، احتمال بروز کزاز و در موارد نادر بیماری هاری، خطر احتمال ابتلا به عفونت‌های پوست و استخوان، تشکیل کانون‌های چرکی داخل نسج مغز و ایجاد آبسه در اثر قمه زدن‌های عمقی، شکستگی استخوان‌های جمجمه و فرو رفتگی آن و در نهایت مرگ سلولی، از جمله این پیامدها هستند».

البته مراسم مشابه قمه‌زنی در بین مسلمانان کشورهای دیگر از جمله هند و مسیحیان نیز رواج دارد. با این حال، خصوصا با توجه به اعلام موضع حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری، قمه‌زنی در چند دهه‌ی اخیر در کشور پرهیز و بعضا ممانعت شده است؛ اما همچنان عده‌ای هستند که آن‌را به‌شکل عملی زیرزمینی و بدون توجه به این تاکیدهای لازم‌الاجرا، به انجام می‌رسانند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/8/5:: 2:41 عصر     |     () نظر
چهارشنبه 29 مهر 1394

" بررسی کارکرد اجتماعی نذری دادن" گفت و گوی شفقنا زندگی با یک پژوهشگر اجتماعی: نذری دادن و شرکت در مراسم عزاداری انسجام و همدلی در جامعه را افزایش می دهد

شفقنا زندگی – یک پژوهشگر اجتماعی با تاکید بر اینکه انجام آیین ها و سنت های مذهبی در جامعه کارکرد مثبت روانی و اجتماعی به همراه دارد گفت: رشد انواع تکنولوژی ها و شبکه های مجازی تا حدودی انسجام و همدلی را در جامعه ما متزلزل کرده است بنابراین در چنین شرایطی نذری دادن و شرکت در دسته های عزاداری علاوه بر کارکرد معنوی که دارد انسجام اجتماعی، همدلی، وفاق، دلبستگی، امنیت و اعتماد در جامعه را افزایش می دهد بنابراین جامعه ما به شدت نیازمند اجرای آیین ها و سنت های دینی و معنوی گذشته خود است.

دکتر محمد مهدی بی باک در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی، سابقه نذری در ایران را به دوران هخامنشینان پیوند داد و افزود: آیین ها و مناسک مذهبی به خصوص نذری دادن، توجه به فقرا و ایثار به عنوان یک فرهنگ در بین ایرانیان باستان یعنی قبل از آشنایی آنها با دین اسلام وجود داشته است آثار و نوشته های تاریخی گواه این است که ایرانیان در دوران هخامنشیان به این امر توجه ویژه ای داشتند اما با ورود اسلام این فرهنگ در زندگی مردم بسیار تقویت و نهادینه شد، بطوریکه امروزه شاهد هستیم که برگزاری آیین های سنتی در ماه های محرم، صفر و حضور در هیئت های مذهبی، تکیه ها، مراسم سینه زنی، دادن نذور فراوان در این ماه ها در جامعه به یک ارزش اعتقادی تبدیل شده است.

وی در ادامه برگزاری آیین های مذهبی و نذری دادن را بهترین وسیله برای ایجاد همدلی و انسجام گروهی در جامعه عنوان کرد و گفت: همدلی، اتحاد، انسجام فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک سرمایه مهم اجتماعی از مهمترین مؤلفه ‏های تأمین‏ کننده توسعه و امنیت داخلی در هر جامعه‏ای به شمار می رود، زمانی که در جامعه ای همدلی وجود داشته باشد اعتماد، دلبستگی و وفاق اجتماعی نیز افزایش می یابد و در جامعه ای هم که در آن همفکری و پیوند های اجتماعی بالا باشد آسیب های اجتماعی کاهش می یابد. برگزاری آیین ها و مناسک مذهبی نظیر نذری دادن بهترین شیوه برای افزایش همدلی در جامعه ما است.

این پژوهشگر اجتماعی در ادامه با تاکید بر اینکه جامعه امروز ایران وفاق و انسجام اجتماعی گذشته را ندارد اظهار کرد: ظهور تکنولوژی های جدید در جامعه صنعتی امروز همدلی، دلبستگی و پیوندهای گروهی افراد را در جوامع مختلف متزلزل کرده است. اما نکته نگران کننده این است که خانواده های ایرانی که به تعامل، همدلی، همفکری، همزیستی و اتحاد معروف بودند نیز تحت تاثیر این شبکه های اجتماعی و تکنولوژی در معرض بحران هویت قرار گرفته اند توجه به ارزش های دینی، مذهبی و برگزاری آیین هایی مثل نذری دادن و شرکت در دسته های عزاداری یکی از راههای است که می تواند انسجام، وفاق و همدلی را در جامعه تقویت کند.

به گفته بی باک، نذری و نذری دادن یادآوری کننده ارزش های اجتماعی نظیر برابری? تعاون? اتحاد? نظم? تعادل و توازن است چراکه همکاری مردان و زنان برای نذری دادن و در کنار هم بودن آنها هنگام طبخ نذری روحیه همدلی بین آنها را تقویت کرده و آنها را تربیت می کند که در شرایط و تصمیم گیری های کلان در کنار همدیگر قرار بگیرند در واقع نذری دادن موجب اجتماعی شدن و درونی کردن ارزش ها و اعتقادات دینی همچنین تقویت باورهای جمعی در جامعه می شود .

این جامعه شناس به فلسفه نذری دادن اشاره کرد و گفت: جدا از کارکردهای مثبت اجتماعی و روانی که در نذرکردن و نذری دادن وجود دارد در این سنت نوعی قداست وجود دارد رسیدن به نقطه مطلوب و برآورده شدن حاجت درزندگی فردی و اجتماعی، تقرب بیشتر به خدای متعال، تعظیم شخصیت های اهل بیت، تقویت انگیزه انسان برای سیر و سلوک معنوی و نجات از مصیبت ها و سختی های زندگی از جمله فلسفه نذری دادن است.

دکتر بی باک در پایان از رواج برخی چشم و هم چشمی ها و تجمل گرایی در آیین های مذهبی به ویژه نذری انتقاد کرد و افزود: متاسفانه امروزه مشاهده می کنیم که آیین ها و سنت های مذهبی ما به خصوص نذری ها تحت تاثیر برخی چشم و هم چشمی ها و رفتارهای تجمل گرایانه قرار گرفته و سادگی و صمیمت عزاداری ها را تحت شعاع قرار داده است. در واقع اسراف و تجمل گرایی نه تنها با روح اسلام تعارض دارد و از حال و هوای معنوی آن نیز می?کاهد، بلکه تاثیرات اجتماعی و روانی نامطلوبی را از خود به همراه دارد. بنابراین نباید اجازه داد ارزش ها و سنت های دینی ما تحت تاثیر این نوع نگاه ها در طول زمان رنگ و بوی مادی به خود بگیرد.

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/30:: 1:14 عصر     |     () نظر

هرچه از کربلا می خواهید در این وبلاگ جستجو کنید

 

کربلا

 

 

karbala777.parsiblog.com

نتیجه تصویری برای کربلا


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/29:: 9:17 عصر     |     () نظر

حقوق متقابل هیئت‌ها و شهروند‌ان د‌ر ماه محرم

شفقنا-ماه محرم تد‌اعی کنند‌ه روزهای سخت و د‌رد‌ناک خاند‌ان امام حسین (ع) است. به راه افتاد‌ن کاروان‌های عزاد‌اری د‌ر د‌هه اول این ماه گویای عشق و اراد‌ت افراد‌ به این خاند‌ان عظیم‌الشأن است. اما امروز د‌ر نگاه به این عزاد‌اری‌ها د‌و نکته مهم قابل بررسی و نقد‌ است: اول اینکه گاهی اوقات برخی موارد‌ د‌ر این عزاد‌اری‌ها باعث آسیب به خود‌ و د‌یگران می‌شود‌. د‌ر بحث آسیب به خود‌ می‌توان به قمه زد‌ن د‌ر برخی عزاد‌اری‌ها اشاره کرد‌. البته عزاد‌اری معقول نشان د‌اد‌ن عشق وعلاقه به اهل بیت است، اما اعمالی مانند‌ قمه زد‌ن و ضرر رساند‌ن به خود‌ نه تنها نشان از اراد‌ت به امام حسین(ع) و یارانش ند‌ارد‌، بلکه از نظر تعالیم د‌ینی هم مذموم شمرد‌ه شد‌ه است. ما این روزها شاهد‌ این اعمال د‌ر سطح شهر و د‌ر د‌سته‌های سینه‌زنی هستیم این د‌رحالی است که د‌اد‌ستان شهر آباد‌ه چند‌ روز گذشته خبر از مجازات حبس و شلاق برای قمه‌زنند‌گان د‌اد‌ه بود‌. پس تعیین مجازات برای این عمل قبیح، نشان د‌هند‌ه این است که قانون به هیچ عنوان این عمل را نپذیرفته است. اما نکته د‌وم اینکه سروصد‌ای زیاد‌ د‌سته‌های عزاد‌اری گاهی باعث تضییع حقوق شهروند‌ی به ویژه عد‌م آرامش بیماران و سالخورد‌گان می‌شود‌. بسیاری از بیماران ساعات پایانی شب به واسطه د‌رد‌ زیاد‌ با انواع قرص‌های آرامبخش سر بربالین گذاشته‌اند‌ که این سرو صد‌اها آرامش‌شان را به هم می‌ریزد‌. اما نگاه حقوق شهروند‌ی د‌ر این زمینه چگونه است؟ حکم شرع و اسلام د‌ر رابطه با قمه زد‌ن چیست؟ د‌ر این راستا «قانون» گفت‌وگویی با کارشناسان و صاحبنظران انجام د‌اد‌ه‌است که از نظرتان می‌گذرد‌.
محمد‌ حسین ساکت قاضی بازنشسته د‌یوان عالی کشور با اشاره به احکام اسلام د‌ر رابطه با آسیب به خود‌،به «قانون» گفت: د‌ر اسلام اصلی وجود‌ د‌ارد‌ که ریشه د‌ر آیات قرآنی د‌ارد‌ ؛ این اصل این است که با د‌ست خود‌، خویشتن را به نابود‌ی نیفکنید‌. از نظر تفسیری این اصل شامل آسیب زد‌ن به خود‌ چه از نظر جسمی چه از نظر معنوی است. زیرا خطاب آیه عام است و اشاره به هرگونه نابود‌ی و فروپاشی د‌ارد‌.
خیانت د‌ر امانت پسند‌ید‌ه نیست
این قاضی بازنشسته خاطرنشان کرد‌: بد‌ین گونه ما د‌ر هیچ کاری و به هر نیت و آهنگی نمی‌توانیم به خود‌ آسیب برسانیم، زیرا از نگاه اسلام جسم و جان ما امانتی است که خد‌اوند‌ برای بهره‌وری‌های فرد‌ی و اجتماعی، د‌ر اختیار ما قرار د‌اد‌ه است و د‌ر نزد‌ خرد‌مند‌ان جهان و عرف به هیچ‌رو خیانت د‌ر امانت امر پسند‌ید‌ه‌ای نیست و باید‌ از این ود‌یعه و امانت به گونه‌ای مثبت و سود‌مند‌ بهره گرفت نه آنکه آن را به تباهی و نابود‌ی کشاند‌. این شامل تباهی و نابود‌ی ماد‌ی و معنوی است. به هر روی نمی‌تواند‌ به بهانه‌های گوناگون چه د‌ینی و چه غیرد‌ینی فرد‌ مسلمان د‌ر چارچوب د‌ستورهای اسلامی به خود‌ آسیب برساند‌.
وی اد‌امه د‌اد‌: از منظر حقوق د‌ر قانون برای خود‌کشی و خود‌زنی کیفری د‌رنظر گرفته نشد‌ه است. اینجاست که افق نگاه و نگرش و مصلحت‌اند‌یشی د‌ین و د‌ستورهای د‌ینی فراتر از حقوق و قانون است. زیرا د‌ر حقوق اگر عملی را که انجام می‌د‌هیم به د‌یگری سرایت نکند‌ و تاثیری ند‌اشته باشد‌ و موجب زیان (چه ماد‌ی و معنوی) به د‌یگری نشود‌ از نگاه کیفری و حقوقی، قابل شکایت و پیگیری نیست به شرط آنکه این زیان‌رسانی به خود‌ ایجاد‌ مزاحمت و زیان به د‌یگری نکند‌.
آسیب به جسم حرام است
ساکت با اشاره به اینکه پس به بهانه انجام د‌اد‌ن مراسم عباد‌ی و مذهبی حتی د‌ر قالب تکالیف واجب نمی‌توان به خود‌ زیان رساند‌ خاطرنشان کرد‌: برای مثال اگر وضو گرفتن برای بخشی یا تمام اند‌ام‌ها (که باید‌ آب زد‌) زیان د‌اشته باشد‌، د‌ستور شرع تیمم است. تا چه برسد‌ به اینکه د‌ر امر مستحبی بخواهیم به خود‌ زیان برسانیم. امور مستحبی برای تلطیف روح و تمرین وارستگی است. اگر امور مستحبی به زیان‌های ماد‌ی و معنوی و احتمالا به از میان برد‌ن ارزش‌های د‌ینی اخلاقی بینجامد‌ بی‌گمان حرام و نکوهید‌ه است. وی تصریح کرد‌: اگر امر عباد‌ی مستحبی سبب خشونت و نفرت د‌ر جامعه شود‌ این امر باعث بیزاری و پرهیز از کارهای د‌ینی خواهد‌ شد‌ که این نیز خود‌ حرام و نارواست و البته عذر و بهانه‌ای نیست که بگوییم این کار ناروال‌ها به‌ د‌لیل احترام و عشق به امام حسین(ع) انجام شد‌ه است یا خیر. بد‌یهی است که هیچگاه روح مقد‌س پیشوایان پاک‌باخته ما با انجام کارهای خشونت آمیز خشنود‌ نیست. گذشته از آن که فلسفه والای بزرگد‌اشت عاشورا چیز د‌یگری است که آن آموزه‌ها را باید‌ پاس‌بد‌اریم و زند‌ه نگه‌د‌اریم.
انتخاب نام‌های نامعقول برخی هیئت‌ها
ساکت د‌ر خاتمه با اشاره به نام برخی از هیئت‌های عزاد‌اری که نام‌های معقولی نیستند‌ خاطرنشان کرد‌: متاسفانه مشاهد‌ه می‌کنیم برخی از هیئت‌های مذهبی نام‌هایی مانند‌ د‌یوانگان حسین، د‌یوانگان علی‌اصغر و… را انتخاب می‌کنند‌؛ د‌ر این راستا باید‌ گفت انسان د‌یوانه صلاحیت انجام د‌اد‌ن کاری را ند‌ارد‌ و این نام‌ها به هیچ عنوان شایسته این هیئت‌های عزاد‌اری نیست.چرا به‌جای این نام‌ها از نام‌هایی مانند‌ شیفتگان امام حسین یا جان‌فد‌ایان علی‌اصغر استفاد‌ه نمی‌شود‌.
مجازات د‌‌ر انتظار قمه زنان است
هفته گذشته بود‌ که د‌‌اد‌‌ستان شهرستان آباد‌‌ه با بیان اینکه برای 52 نفر از افراد‌‌ شاخص و قمه زن د‌‌ر شهر بهمن آباد‌‌ه احکام تعلیقی صاد‌‌ر شد‌‌ه از مجازات این افراد‌ خبر د‌اد‌ و تاکید‌ کرد‌: جریمه نقد‌‌ی، تبعید‌‌ و شلاق د‌‌ر انتظار کسانی است که موازین اسلامی را رعایت نکنند‌‌ و به قمه زنی بپرد‌‌ازند‌‌.محمد‌‌ مهد‌‌ی جمالی، د‌‌ر گفت و گو با ایرنا افزود‌‌: این 52 نفر که احکام شلاق و جزای نقد‌‌ی برای برخی از آنها اجرا شد‌‌ه به اتهام قمه زنی د‌‌ر سال های گذشته به یک‌سال حبس تعلیقی و تبعید‌‌ به خارج از شهرستان آباد‌‌ه محکوم شد‌‌ه اند‌‌ و د‌‌ر صورت تکرار جرم احکام آنها به روز و اجرا می شود‌‌. وی با بیان اینکه قمه زنی از نظر قانونی جرم محسوب می شود‌‌ بیان د‌‌اشت: ما طی د‌‌و سال گذشته با صد‌‌ور اطلاعیه و اطلاع رسانی وسیع از کسانی که به قمه‌زنی می پرد‌‌ازند‌‌ خواستیم که د‌‌ست از این عمل برد‌‌ارند‌‌ و اکنون حجت بر همگان تمام شد‌‌ه است. وی با بیان اینکه بسیاری از هیات های مذهبی د‌‌ر شهر صُغاد‌‌ برای جلوگیری از بروز پد‌‌ید‌‌ه قمه زنی امسال همکاری خوبی د‌‌اشتند‌،‌ گفت: این افراد‌‌ د‌‌ر نماز جمعه تشویق شد‌‌ند‌‌ و ما امید‌‌ د‌‌اریم که سال آیند‌‌ه د‌‌ر هیچ نقطه ای از این شهرستان شاهد‌‌ قمه‌زنی نباشیم. جمالی د‌‌اد‌‌ستان آباد‌‌ه نسبت به راه اند‌‌ازی مراسم قمه زنی د‌‌ر شهر بهمن برای امسال هشد‌‌ار جد‌‌ی د‌‌اد‌‌ و با بیان اینکه مجازات متخلفان به مراتب شد‌‌ید‌‌تر از سال گذشته خواهد‌‌ بود‌‌، گفت: هر شخصی اقد‌‌ام به قمه زنی د‌‌ر ملاء عام کند‌‌، د‌‌ستگیر و بلافاصله به یک‌سال حبس محکوم و سایر احکام نیز برای وی اجرا می شود‌‌ .جمالی با بیان اینکه حکم شلاق برای د‌‌و نفر د‌‌ر این شهر اجرا شد‌‌ه است گفت: اگر لازم باشد‌‌ د‌‌ستگاه قضایی احکام شد‌‌ید‌‌تری نیز صاد‌‌ر می کند‌. همه تلاش ما بر این است که قمه زنی از شهرستان آباد‌ه رخت بربند‌د‌ و د‌ر هیچ هیات عزاد‌اری‌ای ما شاهد‌ قمه زنی و د‌یگر بد‌عت‌های عاشورا نباشیم.
رعایت حقوق شهروند‌ی با خود‌ مرد‌م است
حمید‌ جنتی نیز د‌ر گفت‌وگو با «قانون» د‌ر پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه د‌ر برخی هیات‌ها اگر صد‌ای عزاد‌اری خیلی بلند‌ باشد‌ و موجب آزار و اذیت شود‌ آیا این موضوع نقض حقوق شهروند‌ی است؟ از نظر قانونی چه جایگاهی د‌ارد‌ عنوان کرد‌: آنچه مسلم است د‌ر د‌رجه اول رعایت حقوق شهروند‌ی با خود‌ مرد‌م است و ما د‌ر بسیاری از موارد‌ قانون خاصی برای منع این موضوع ند‌اریم. به طور کلی از لحاظ قانون نمی‌توانیم جلوی عزاد‌اری‌ای که ایجاد‌ مزاحمت کرد‌ه را بگیریم. این وکیل د‌اد‌گستری تصریح کرد‌: اما به طور کلی د‌ر مباحث عمومی مانند‌ سد‌ معبر می‌توانیم از لحاظ قانونی مسئله را پیگیری کنیم . یا به طور کلی آلود‌گی صوتی از این جنبه که اگر د‌ستگاه یا کارخانه‌ای باشد‌ ممکن است بتوان از لحاظ قانونی با آن برخورد‌ کرد‌. اما برای افراد‌ جامعه که ایجاد‌ سرو صد‌ا کرد‌ه‌اند‌ چطور می‌توانیم آنها را شناسایی کنیم به طور مثال اتومبیل شماره و کارخانه محل و مالک د‌ارد‌ و می‌توان آنها را شناسایی کرد‌ اما شناسایی افراد‌ از نظر قانونی مشکل است تا بخواهیم پیگیری کنیم که چه کسی مقصر بود‌ه است. اما به طور کلی آلود‌گی صوتی از نظر اینکه صد‌ای خود‌ افراد‌ باشد‌ باید‌ گفت قانونی د‌ر این زمینه تعبیه نشد‌ه است اما اگر آلود‌گی صوتی با ابزار و… باشد‌ برای این مسئله قانون وجود‌ د‌ارد‌.
قانونی برای جلوگیری از بلند‌ کرد‌ن علم ند‌اریم
وی اد‌امه د‌اد‌: یکی از وسیله‌های نماد‌ین به‌کار رفته د‌ر آیین سوگواری عاشورا د‌ر میان شیعیان بلند‌ کرد‌ن علم است که برای بلند‌ کرد‌ن علم د‌ر هیئت ها یا وسایل د‌یگر باید‌ مراقبت صورت بگیرد‌ تا به کسی صد‌مه وارد‌ نشود‌. د‌ر این مسئله وحد‌ت ملاک، مهم است مانند‌ کارگاه‌های ساختمانی که د‌ر آن اگر فرد‌ی ابزاری برد‌ارد‌ که به خود‌ صد‌مه بزند‌ خواه ناخواه مسئولیت با مسئول آن کارگاه است. جنتی عنوان کرد‌: اگر وسایلی وجود‌ د‌اشته باشد‌ باید‌ افراد‌ خاص با تخصص و قد‌رت خاصی از آن استفاد‌ه کنند‌ چون کسی که مسئولیت آن را د‌ارد‌ مراقبت باید‌ توسط او صورت بگیرد‌؛ به طور مثال باید‌ مراقب بود‌ تا جوان یا بچه‌ای با بلند‌ کرد‌ن علم به خود‌ صد‌مه نزند‌. به نظر بند‌ه اگر مراقبت از سوی مسئول مربوطه صورت نگیرد‌ برای خود‌ مسئولیت ایجاد‌ می‌کند‌. مانند‌ جوانی که اتومبیل کسی را د‌ر د‌ست د‌ارد‌ و بد‌ون گواهینامه رانند‌گی می‌کند‌ اگر صد‌مه ای وارد‌ شود‌ صاحب اتومبیل باید‌ جوابگو باشد‌. این مسئله را از د‌ید‌ وحد‌ت ملاک می‌توان به آن نگاه کرد‌ و می‌تواند‌تحت تعقیب قرار بگیرد‌. این وکیل د‌اد‌گستری د‌ر پایان خاطر نشان کرد‌: به طور کلی از نظر قانونی نمی‌توانیم جلوی بلند‌ کرد‌ن علم یا زنجیرهایی که به بد‌ن افراد‌ صد‌مه وارد‌ می‌کند‌ را بگیریم چون فرد‌ به خود‌ش صد‌مه می‌زند‌. ما قانونی ند‌اریم که چون فرد‌ به خود‌ صد‌مه می زند‌ جلوی او را بگیریم مگر این صد‌مه باعث شود‌ د‌یگران از لحاظ روحی و روانی صد‌مه ببینند‌، د‌ر این حالت این مسئله قابلیت تعقیب د‌ارد‌. چون فرد‌ی د‌ر ملأعام کاری انجام می‌د‌هد‌ که باعث جریحه د‌ار شد‌ن قشر خاصی می‌شود‌ و این قابلیت تعقیب د‌ارد‌.

انتهای پیام


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/29:: 1:39 عصر     |     () نظر

 


  : باز این چه شورش است که در خلق عالم است

 
 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پرورده? کنار رسول خدا حسین

کشتی شکست خورده? طوفان کربلا

در خاک و خون طپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک

زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید

خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمه? سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد

کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی

وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه

سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت

یک شعله? برق خرمن گردون دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان

سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک

جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست

عالم تمام غرقه دریای خون شدی

گر انتقام آن نفتادی بروز حشر

با این عمل معامله? دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند

ارکان عرش را به تلاطم درآورند

برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسله? انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش

اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

پس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها

افروختند و در حسن مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشه? ستیزه در آن دشت کوفیان

بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید

بر حلق تشنه? خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان گشوده مو

فریاد بر در حرم کبریا زدند

روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب

تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنه? او بر زمین رسید

جوش از زمین بذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه? ایمان شود خراب

از بس شکستها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریده? رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک

آل علی چو شعله? آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصه? محشر قدم زنند

جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر

افتاد در گمان که قیامت شد آشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی‌عماری و محمل شتر سوار

با آن که سر زد آن عمل از امت نبی

روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد

نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید

هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت

چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد

بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی‌اختیار نعره? هذا حسین او

سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول

رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشته? فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت

از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات

کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه

خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین

شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطه? عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان

واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین

نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا

طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین

تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر

سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام

یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو

غلطان به خاک معرکه? کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد

کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانه? طاقت خراب شد

خاموش محتشم که از این حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش محتشم که از این شعر خونچکان

در دیده اشگ مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم که از این نظم گریه‌خیز

روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست

دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب

از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین

جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد

بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای

وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای

بر طعنت این بس است که با عترت رسول

بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای

ای زاده? زیاد نکرده‌ست هیچ گه

نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای

کام یزید داده‌ای از کشتن حسین

بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای

بهر خسی که بار درخت شقاوتست

در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای

با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو

با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای

حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن

آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند

از آتش تو دود به محشر درآورند

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/22:: 9:0 صبح     |     () نظر

جمعه, 15 خرداد 1394 ساعت 10:59

ضریح نمادین امام حسین(ع) در تهران باعث ترویج خرافات و تقدس‌زدایی از کربلا می‌شود ؛یادداشتی از پژوهشگر حوزه و دانشگاه

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) - حجت‌الاسلام سید محمد میراحمدی ،پژوهشگر حوزه و دانشگاه در نوشتاری با عنوان «ضریح نمادین امام حسین(ع) در تهران باعث ترویج خرافات و تقدس‌زدایی از کربلا می‌شود» که در اختیار شفقنا قرار داده آورده است :

 

چندی پیش و در اقدامی قابل تامل ضریح نمادین امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) در باغ موزه دفاع مقدس و با حضور مهدی چمران رئیس شورای شهر، دکتر قالیباف شهردار تهران و سردار علی فضلی رونمایی شد.

 

فارغ از اینکه متولیان این اقدام چه قصدی از انجام این کار داشتند و هدف آنها از ساخت چنین ضریحی در ابعاد واقعی و همسان ضریح امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) در کربلا چه بوده است نکاتی در این زمینه وجود دارد که باید به آنها توجه کرد و کمی محتاطانه در این زمینه حرکت کرد.

 

در عکس‌های اولیه‌ای که از این ضریح در فضای مجازی و در خبرگزاری‌ها منتشر شده است مشاهده می‌شود که مردم در حال زیارت ضریح هستند و برخی بر این ضریح بوسه می‌زنند، برخی به آن متوسل شده و نم اشکی می‌ریزند و .....، در سال 91 ضریح امام حسین(ع) در قم ساخته شد و سپس با عبور از شهرهای مختلف کشور راهی عراق و شهر مقدس کربلا گردید در این میان و در طول مسیر مردم به ابراز احساسات نسبت به این ضریح پرداختند و این امر شائبه‌ها و شبهاتی را مطرح کرد که مراجع و علما در پاسخ به این شائبه‌ها ابراز احساسات مردم را از مصادیق تعظیم شعائر دانسته و عنوان کردند که ابراز احساسات مردم به این ضریح به خاطر انتساب آن به امام حسین(ع) است و از نظر شرعی این مسئله اشکالی ندارد. اما ماجرای ضریح نمادین در تهران با ضریح ساخته شده در قم فرق دارد چرا که آن ضریح قرار بود در کربلا نصب شود و یگانه بود و از این جهت هم منتسب به امام حسین(ع) بود. اما ضریح ساخته شده در تهران در صورتی که مدیریت درستی در این زمینه صورت نگیرد می‌تواند منشا خرافات و سوء برداشت‌های عامه مردم شود چرا که ممکن است مردم در شهرستان‌ها هم تقاضا کنند که چنین ضریح‌هایی در گلزار شهدای شهرستان‌ها هم ساخت و نصب شود و این امر منجر به ایجاد اتفاقات سلسله‌واری خواهد شد که قطعا تبعات آن دامن سازندگان اولیه ضریح نمادین را هم خواهد گرفت.

 

البته تعظیم و بزرگداشت مقام امام حسین(ع) و واقعه کربلا اقدامی پسندیده است و از هر عملی که در چارچوب شرع مقدس اسلام قرار بگیرد و به این مهم بپردازد باید حمایت کرد اما اقداماتی که ممکن است در دراز مدت باعث سوء برداشت عامه مردم و یا طرح شبهات از سوی دشمنان تشیع قرار بگیرند باید با احتیاط بیشتر و با نظارت علمای دین انجام بگیرند.

 

در صورتی که ساخت چنین ضریح نمادینی دارای جواز شرعی است بهتر بود سازندگان ضریح از علمای تهران و یا قم دعوت می‌کردند که در مراسم رونمایی از این ضریح حضور داشته باشند و یا نظرات علما و مراجع راجع به این اقدام را جمع‌آوری کرده و ضمن اعلام عمومی این نظرات آن را در محوطه اطراف ضریح نمادین نصب می‌کردند.

 

در سال‌های گذشته در محراب مسجد مقدس جمکران شیشه‌ای نصب شد و چند لامپ سبز رنگ نیز به آن آویزان شد. کم‌کم این قسمت از مسجد به شکل مکانی برای زیارت زوار درآمد و زوار در پشت شیشه صف کشیده و آن محل را زیارت می‌کردند. آیت‌الله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید در مقابل این اقدام موضع گرفتند و عنوان کردند: «اخیراْ در محراب مسجد جمکران یک تشکیلات شیشه‌اى سبز رنگ و چراغ درست کرده‌اند که کم‌کم به صورت امامزاده‌اى درآمده است. مردم براى بوسیدن این شیشه صف می‌کشند، کسانی هم هنگام دور شدن عقب عقب می‌روند مثل کارى که در حرم امامان و امامزاده‌ها می‌کنند. بعضی‌ها هم فاتحه می‌خوانند، عده‌اى تعظیم می‌کنند، بعضی از عوام هم می‌گویند اینجا قبر حضرت ولی عصر(عج) است. حتما چند سال دیگر هم فردى پیدا می‌شود و کتابی می‌نویسد که 70 نفر از اوتاد در اینجا دفن شده‌اند. هرکس مرتکب این کار شده اشتباه کرده است، این ضربه‌اى به مسجد جمکران است.»

 

پس از این اعتراض، بلافاصله این تشکیلات از محل محراب جمع‌آوری شد. قصد متولیان و سازندگان چنین جایگاهی هم جز بزرگداشت مقام حضرت ولی عصر(عج) چیزی نبود اما همین اقدام ساده می‌توانست منشا ایجاد خرافات و بدعت‌هایی ناخواسته در دین شود و با موضع‌گیری به موقع مراجع تقلید این تشکیلات جمع‌آوری شد.

 

در مورد ساخت ضریح نمادین در تهران هم می‌توان گفت با وجود حسن نیت متولیان امر ساخت ضریح نمادین در تهران آنها نمی‌توانند ادعا کنند که می‌توانند تبعات بعدی این اقدام را مدیریت کنند هر چند به نظر می‌رسد این اقدام را می‌توان به نوعی تعظیم شعائر قلمداد کرد و ستود اما این سوال به ذهن می‌رسد که آیا راه دیگری که خطرات کمتری داشته باشد و شبهات کمتری در جامعه ایجاد کند و از سوی دیگر مورد سوء استفاده دشمنان تشیع که همواره به دنبال دستاویزی برای حمله به مناسک و اعتقادات تشیع هستند فراهم نکند برای تعظیم شعایر وجود نداشت؟

 

یکی از جنبه‌های تقدس مکان‌ها یگانگی آنهاست. مثلا کعبه یگانه و واحد است، مسجد الحرام و مسجدالنبی نیز یگانه هستند و همین یگانگی آنها باعث خاص شدن آنها شده است. در مورد بقاع متبرکه امامان معصوم نیز می‌توان گفت این یگانگی صادق است یعنی اگر قرار باشد هر جایی شبیه ضریح امام حسین (ع) یا دیگر امامان معصوم (ع) ضریح‌هایی ساخته شود آن جنبه قدسیت و یگانگی از نظر مومنان کاهش می‌یابد. اگر چه مسلم است که ضریح‌های ساخته شده‌ نمادین شبیه ضریح‌های اصلی هستند و همان آثاری که در ضریح امامان در روایات متعدد به آنها اشاره شده است در ضریح‌های شبیه وجود ندارد اما این مطلب و این سخن استدلالی نیست که همیشه همراه این مکان‌ها باشد و ممکن است به مرور زمان و مراجعه متعدد مردم در خصوص این ساخته‌های جدید حرف‌ها و خرافاتی پدید بیایید که به اصل این ضریح‌های نمادین و شبیه قدسیت بدهد. برای مقدس شدن ضریح‌های جدید فقط کافی است چند شایعه در مورد شفا گرفتن یا دیدن امام زمان (عج) یا امام حسین (ع) در میان عامه مردم بپیچد آن زمان است که مردم دسته دسته برای زیارت ضریح جدید به آن هجوم می‌برند. حافظه تاریخی تشیع پر است از این خرافات، خرافاتی که یا به خوابی یا دروغی وابسته است. هنوز از خاطرمان نرفته است که چندی پیش مردم عوام به خاطر سوراخ شدن یک ناودان در یکی از منطقه‌های تهران و درست شدن نقشی شبیه آدم آن را به حضرت ولی عصر(ع) نسبت داده بودند و برای زیارت و گرفتن حاجات خود به آن هجوم آورده بودند. به هر حال به نظر می‌رسد مهمترین مساله‌ای که در جریان ساخت این ضریح‌های نمادین قابل توجه است این است که این ضریح‌های نمادین به راحتی با انتساب یک شایعه، یک دروغ می‌تواند مشکلاتی را به وجود بیاورند.

 

به نظر می‌رسد بهتر بود متولیان امر ساخت ضریح با احتیاط بیشتری در این زمینه اقدام می‌کردند و حال که این اقدام صورت گرفته است باید تلاش کنند با مدیریت عاقلانه و در عین حال با اطلاع رسانی به موقع مانع از سوء برداشت‌های عامه مردم از این ضریح شوند و ساخت این ضریح را تنها نمادی برای یادآوری کربلا برای مردم عنوان کرده و مانع از انجام اموری همچون زیارت، ریختن وجوهات نقدی در داخل ضریح و .... شوند که در این صورت در صورت برخورد با چنین اعمالی اعتقادات راستین مردم آسیب خواهد دید و در صورت عدم برخورد هم این ضریح دستاویزی برای طرح شبهات و سوء استفاده دشمنان تشیع قرار خواهد گرفت.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/3/15:: 2:41 عصر     |     () نظر

آخرین تصاویر از قصر العماره در کوفه

 

 

uti8cm030ib47240s1w.jpg

 

 

 

h97ek3byhtb3jkmr8idd.jpg

 

 

 

t9zz3m8hr5hrfsos3ql6.jpg

1vundimuwa6c240ixyp9.jpg

دارالاماره کوفه

18:10 - 1392/5/14کد خبر: 87
این ساختمان کهن ترین ساختمان اسلامی در عراق به شمار می رود که به دست سعد ابن ابی وقاص در سال 17 ه ق پس از ساختمان مسجد کوفه ساخته شد.

کوی محبت: 

 

نادره مردی ز عرب هوشمند                   گفت به عبدالملک از روی پند

روی همین مسند و این تکیه گاه              زیر همین گنبد و این جایگاه

بودم و دیدم بر ابن زیاد                       آه چه دیدم که دو چشمم مباد

تازه سری چون سپر آسمان               طلعت خورشیدی ز رویش نهان

بعد ز چندی سر آن خیره سر          بُد بر مختار به روی سپر

بعد که مصعب سر و سردار شد        دست خوش او سر مختار شد

این سر مصعب به تقاضای کار         تا چه کند با تو دگر روزگار

این ساختمان کهن ترین ساختمان اسلامی در عراق به شمار می رود که به دست سعد ابن ابی وقاص در سال 17 ه ق پس از ساختمان مسجد کوفه ساخته شد. دارالاماره ساختمانی است مربع شکل به ابعاد 36/110 و 24/110 متر، که امروزه تنها پایه ها و برخی دیوارهای فروریخته آن باقی مانده است. این قصر یکی از ساختمان های عبرت انگیز روزگار است. در این قصر مسلم به شهادت رسید و سر مبارک امام حسین (ع) و شهدای کربلا، به نمایش گذاشته شد و سپس سرهای قاتلان آن بزرگواران از سوی انتقام گیرندگان به نمایش در آمد. آن گاه ظالمان دیگری سرهای این انتقام گیرندگان را بریدند و در آن به نمایش گذاشتند؛ فَاعتَبِروا یا أولِی الأبصار.

شهادت مسلم بن عقیل                     سال 60 ه ق.

شهادت امام حسین (ع)                    سال 61 ه ق.

قتل عبیدالله بن  زیاد                       سال 66 ه ق.

شهادت مختار بن ابی عبیده              سال 67 ه ق.

قتل مصعب بن زبیر                       سال 73 ه ق.

قتل عبدالله بن زبیر                         سال 73 ه ق.

قتل عبدالملک ابن مروان                  سال 86 ه ق.

وقتی مصعب ابن زبیر مختار  را به شهادت رساند؛ عبدالملک مروان برای تصرف عراق به جنگ مصعب آمد و او را شکست داد. و وارد دارالاماره کوفه شد و سر بریده مصعب را جلوی او نهادند. مردی از عرب به نام «ابومسلم نخعی» برخاست و خطاب به عبدالملک گفت:

«من در همین دارالاماره بودم که دیدم سر بریده حسین (ع) را جلوی ابن زیاد نهادند و چندی بعد دیدم سر ابن زیاد را در همینجا جلوی مختار گذاشتند و مدتی نگذشت که دیدم سر بریده مختار را در اینجا جلوی مصعب نهادند و حال، سر بریده مصعب را جلوی تو می بینم!»

می گویند عبدالملک وحشت زده شد و دستور داد دارالاماره را ویران کنند.! 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/3/6:: 5:46 عصر     |     () نظر

پنجشنبه, 24 اردیبهشت 1394 ساعت 20:33

شهر کاظمین میزبان 12 میلیون عزادار شد

شفقنا- معاون اداری و مالی اداره اوقاف شیعیان عراق از شرکت 12 میلیون عزادار در مراسم سالروز شهادت امام موسی بن جعفر (ع) در شهر کاظمین خبر داد.

به گزارش شفقنا از العالم به نقل از سایت "سومریه نیوز" شیخ سامی المسعودی اعلام کرد: شمار زائرانی که برای گرامیداشت سالروز شهادت امام موسی بن جعفر (ع) به شهر کاظمین عزیمت کرده اند، تقریبا به 12 میلیون زائر رسیده است.

کمیته امنیتی شورای استان بغداد تاکید کرد که طرح امنیتی ویژه زیارت امام موسی کاظم (ع) طبق برنامه ترسیم شده پیش می رود.

انتهای پیام


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/2/25:: 12:29 صبح     |     () نظر



 



چرا دختران امام موسی کاظم ازدواج نکردند؟
این‌که آیا دختران حضرت، همه مجرد بودند یا خیر و این‌که دلیل این اتفاق صرفاً‌ اختناق موجود در آن عصر بود یا عوامل دیگری نیز دخیل بود یا نه؟ و این‌که آیا حقیقتاً در میان شیعیان مخلص و مؤمن آن عصر، همه تنها به خاطر اختناق و ترس از پی‌گیری‌ها و شدت عمل حکومت، برای وصلت با خاندان امامت پیش‌قدم نشدند؟ همه عواملی است که باید توسط تاریخ‌شناسان و کارشناسان مورد مداقه قرار گیرد.
  

چرا دختران امام موسی کاظم ازدواج نکردند؟به گزارش روضه نیوز ؛تعداد فرزندانی که برای امام موسی‌کاظم علیه‌السلام ذکر کرده‌اند بین 27 تا 56 فرزند است. به روایت تاریخ، در میان دختران ایشان، که شمارشان کم هم نیست؛ نه‌تنها حضرت فاطمه‌معصومه سلام‌الله‌علیها، که سایر دخترانشان نیز ازدواج ‌نکرده‌اند. در حقیقت باید گفت که ادامه نسل امام کاظم علیه‌السلام از پسران ایشان است.

 
ریشه‌یابی علل این اتفاق، در شرایطی که سنت و سیره امامان معصوم علیهم‌السلام الگو و چراغ راه ماست، بسیار مهم و حائز اهمیت است.
 
نکاتی که در این زمینه مطرح ‌شده است را در چند دسته می‌توان تقسیم کرد:
الف- «موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ‌کس از آن‌ها شوهر نکرد، مگر ام‌سلمه که...» بنا به نقل یعقوبی، از مورخین شیعه، این وصیت امام کاظم علیه‌السلام بود که دخترانشان ازدواج نکنند. 
 
ب- امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «اگر خداوند متعال علی علیه‌السلام را برای فاطمه سلام‌الله‌علیها نمی‌آفرید، در سراسر زمین همسر و هم‌تای مناسبی برای فاطمه سلام‌الله‌علیها پیدا نمی‌شد.» ازآن‌جاکه در میان مردان آن عصر، کسی هم‌کفو و هم‌رتبه این بزرگواران نبود، ایشان ازدواج نکردند. 
 
ج- «علت ازدواج‌نکردن دختران موسی بن جعفر علیه‌السلام به شرایط اجتماعی حساس و پیچیده‏ آن زمان بازگشت‏ دارد. در آن دوران عباسیان بر علویان بسیار سخت می‌گرفتند. همین شرایط موجب شد تا زمینه ازدواج آن‌ها فراهم نشود.»
 
د- قابل کتمان نیست که مورخین در ثبت تاریخ تولد، وفات و ازدواج اولاد ائمه علیهم‌السلام و گاه حتی خود ائمه علیهم‌السلام، توجه و دقت کافی را نداشتند. لذا ممکن است که این بانوان، با تمام مسائل و مصائب و مشکلاتی که وجود داشت، ازدواج نموده و این سنت شایسته جدشان را پیروی کرده باشند. مضافاً این‌که چون مورخین، مسئله ازدواج اولاد ائمه علیهم‌السلام را ذکر نکرده و یا در کتب تاریخی موجود نیست، دلیل بر ازدواج‌نکردن آن بانوان نمی‌تواند باشد؛ چراکه عدم‌ الوجدان لایدل علی عدم الموجود.
 
آن‌چه مطرح است، دلایل و ادله فوق است، اما این ادله نیازمند بررسی است.
 
الف- در مورد آن‌چه که یعقوبی بیان داشته است، باید گفت که وصیتی که از امام صادق علیه‌السلام در منابع روایی ما موجود است، بر چنین نکته‌ای دلالت ندارد. 
 
امام صادق علیه‌السلام در وصیت خود آورده‌اند: «... اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) که یکی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آن‌ها و نه سلطانی، و نه کاری برای آن‌ها انجام دهد، مگر این‌که با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده‌اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه‌تر است. اگر خواست به کسی شوهر دهد، شوهر می‌دهد و اگر خواست رد کند، رد می‌کند.» در حقیقت مراد امام از این وصیت، ارجاع تمام بازماندگان به نائب بعد از خود است و این‌که از امر ساده‌ای مانند ازدواج شروع کرده و فرزندانشان را به امام زمان خود ارجاع می‌دهند نه این‌که از ازدواج آن‌ها ممانعت به عمل آورند. 
 
علاوه بر این باید به این نکته دقت داشت که چنین وصیتی برخلاف سیره و سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و احکام شرع مقدس اسلام مبنی بر استحباب ازدواج است و اصولاً چنین امری از امام معصوم بعید است.
 
ب- از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است که آن حضرت فرمود: هرگاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دین‌داری و امانتداری او را می‌پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ برپا می‌شود. بر این اساس می‌توان گفت که سیره ائمه‌اطهار بر این نبوده که به جهت پیدانشدن هم‌کفو، مانع ازدواج دختران خود شوند، بلکه آن‌ها، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه را کفو یکدیگر می‌دانستند. 
 
علاوه بر این نمی‌توان از حضور و وجود فرزندان و نوادگان امام حسن مجتبی و حسین علیهما‌السلام و حتی شیعیان مخلص و آگاه و مؤمنی که می‌توانستند همسران مناسبی برای دختران امام علیه‌السلام باشند، غافل شد.
 
ج- روند اختناق و فشار بر امامان شیعه و سخت‌گیری‌ها، از دوران امام موسی‌کاظم علیه‌السلام آغاز شد و به مرور تا زمان روی کار آمدن هارون‌الرشید، شدت نیز یافت؛ به‌طوری‌که کلیه روابط، رفت و آمدها و مراودات حضرت تحت‌نظر حکومت قرار داشت و امام و مرتبطین ایشان به شدت مورد بازخواست و مؤاخذه دستگاه‌های حکومتی قرار می‌گرفتند. در حقیقت، این فشارها نه‌تنها بر امامان که بر شیعیان ایشان نیز وجود داشت و جو رعب و وحشت و سکون ایجاد می‌کرد. در این اختناق بود که شیعیان امامان، هم‌چون علی بن یقطین، مجبور به کتمان ارتباط خود با ایشان بودند؛ و در همین فشارها بود که امام رضا علیه‌السلام مجبور به آمدن به مشهد شدند. 
 
بدیهی است که وجود چنین فشارهایی بر زندگی خانوادگی امام علیه‌السلام نیز اثرگذار بود و زندگی خانوادگی ایشان تحت‌تأثیر این فشارها قرار داشت؛ به‌طوری‌که کسی جرأت نداشت به دامادی امام فکر کند، چه رسد به این‌که برای چنین کاری پیش‌قدم نیز شود، چراکه همین ارتباط نسبی خود زمینه را برای اذیت و آزار به دست هارون، فراهم می‌ساخت. حتی بعد از شهات امام علیه‌السلام، وحشت موجود در میان مردم بیشتر شد و به دنبال آن، احضار امام رضا علیه‌السلام به مشهد و هجرت خواهرانشان به دنبال ایشان، خود عاملی بود در راستای این مسئله؛ طبیعی است در چنین شرایطی نه کسی به فکر ازدواج می‌افتد، نه کسی تمایلی به ازدواج دارد و نه اولویت و امکانی برای این امر وجود دارد.
 
البته این مسئله را نیز باید در نظر داشت که در زمان حیات امام کاظم علیه‌السلام، سن حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها، به عنوان دختر بزرگ حضرت، نهایتاً 10 سال بود و سایر دختران از ایشان کوچک‌تر بودند.
 
د- این نکته که مورخین تمام اولاد‌ها و وفات‌ها و ازدواج‌های فرزندان ائمه را ذکر نکرده‌اند، امری بدیهی است که این تعدد اقوال و تشکیک در آن‌ها و... در منابع تاریخی نیز قابل مشاهده است، اما حتی اگر این علت را نیز بپذیریم، عدم ازدواج حضرت فاطمه‌معصومه سلام‌الله‌علیها، آن‌قدر مشهور است که قابل کتمان نیست.
 
اما این امر هم‌چنان نیازمند بررسی‌های کارشناسی دقیق و بیشتری است. این‌که آیا دختران حضرت، همه مجرد بودند یا خیر و این‌که دلیل این اتفاق صرفاً‌ اختناق موجود در آن عصر بود یا عوامل دیگری نیز دخیل بود یا نه؟ و این‌که آیا حقیقتاً در میان شیعیان مخلص و مؤمن آن عصر، همه تنها به خاطر اختناق و ترس از پی‌گیری‌ها و شدت عمل حکومت، برای وصلت با خاندان امامت پیش‌قدم نشدند؟ همه عواملی است که باید توسط تاریخ‌شناسان و کارشناسان مورد مداقه قرار گیرد.
 
 

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/2/24:: 11:8 صبح     |     () نظر
بمناسبت شهادت امام موسی کاظم
دو تصویر هوایی زیبا از کاظمین
دو تصویر هوایی بسیار زیبا از حرم مطهر امام موسی کاظم و امام جواد علیهم السلام را می توانید در ادامه مشاهده کنید
  

به گزارش روضه نیوز ؛دو تصویر هوایی بسیار زیبا از حرم مطهر امام موسی کاظم و امام جواد علیهم السلام را می توانید در ادامه مشاهده کنید

دو تصویر هوایی زیبا از کاظمین

 

دو تصویر هوایی زیبا از کاظمین


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/2/24:: 11:7 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >