سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخن در بند توست تا بر زبانش نرانى و چون گفتى‏اش تو در بند آنى ، پس زبانت را چنان نگهدار که درمت را و دینار . چه بسا سخنى که نعمتى را ربود و نقمتى را جلب نمود . [نهج البلاغه]
کربلا

مدارس دینی حوزه علمیه نجف

21:7 - 1392/6/8کد خبر: 114
در حوزه هزار ساله نجف، که بزرگترین و با سابقه ترین حوزه دینی شیعه است.

کوی محبت: در حوزه هزار ساله نجف، که بزرگترین و با سابقه ترین حوزه دینی شیعه است، مدارس بسیاری با هدف سکونت و تدریس طلّاب ساخته شده است که مشهورترین آنها عبارتند از:

1.     مدرسه مقداد سُیوری: فاضل مقداد متوفّی سال 826 ه.ق

2.     مدرسه صدر: قدیمیترین مدرسه موجود، شامل 30 حجره.

3.     مدرسه معتمد: تأسیس سال 1262 ه.ق شامل 20 حجره.

4.     مدرسه شیخ مهدی: تأسیس سال 1284 ه.ق شامل 22 حجره.

5.     مدرسه قوام: تأسیس سال 1300 ه.ق شامل 26 حجره.

6.     مدرسه سلیمیه: تأسیس سال 1250 ه.ق شامل 12 حجره.

7.     مدرسه ایروانی: تأسیس سال 1305 ه.ق شامل 19 حجره.

8.     مدرسه قزوینی: تأسیس سال 1324 ه.ق شامل 33 حجره.

9.     مدرسه بادکوبه ای: تأسیس سال 1325 ه.ق.

10.مدرسه شربیانی: تأسیس  سال 1320 ه.قمت  شامل 12 حجره.

11.مدارس خلیلی: شامل 2 مدرسه: 1- مدرسه متوسط سال 1322 ه.ق، شامل 18 حجره. 2- مدرسه بزرگ سال 1330 ه.ق شامل 46 حجره.

12.مدارس آخوند خراسانی: شامل 3 مدرسه:

-        بزرگ سال 1321 ه.ق شامل 80 حجره.

-        متوسط سال 1326 ه.ق شامل 33 حجره.

-        کوچک سال 1328 ه.ق شامل 12 حجره.

13.مدرسه هندی: شامل 20 حجره.

14.مدرسه بخارائی: تأسیس سال 1329 ه ق، تجدید بنا 1380 ه ق.

15.مدرسه سیّد محمّد کاظم یزدی:

قسمت اول سال 1325 ه.ق شامل  80 حجره.

قسمت دوم سال 1380 ه.ق بأمر آیه الله حکیم.

16.مدرسه میرزای شیرازی: که قبر میرزا نیز در آن قرار دارد.

17.مدرسه بروجردی: تأسیس سال 1373 ه.ق، شامل 64 حجره، مدرسه دارای کتابخانه ارزشمندی از کتب علمی و فقهی و کتابهای خطی نیز هست.

18.مدرسه دارالحکمه: تأسیس آیه الله العظمی حکیم.

19.جامعه النجف الدینیه: که بزرگ ترین مدرسه در نجف به حساب می آید . شامل بیش از 100 حجره، کتابخانه جامع و مسجد است که در مساحتی حدود 5000 متر مربع در خیابان اصلی نجف به سمت کوفه قرار دارد. بنای آن به سال 1376 ه.ق باز می گردد.

20.مدرسه لبنانیها: در محله جُدَیده.

21.مدرسه أذُرَیّه: در محله جُدَیده.

22.مدرسه بغدادی.

23.مدرسه سبزواری: که در آن مرقد آیه الله سیّد عبدالأعلی سبزواری (ق) نیز قرار دارد.

24.مدرسه پاکستانی ها: تأسیس 1370 ه.ق.

25.مدرسه جوهرچی: تأسیس 1383 ه .ق

26.مدرسه العاملیه: در خیابان مسلم بن عقیل.

27.مدرسه غدیریان: در محله العماره.

28.مدرسه شبّریه: تأسیس 1383 ه.ق.

29.مدرسه بهبهانی: تأسیس 1383 ه.ق

30.مدرسه الامام امیرالمؤمنین (ع): تأسیس سال 1388 ه.ق.

31.مدرسه دارالعلم: آیه الله العظمی خویی (ق).


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 10:19 عصر     |     () نظر

مراجع تقلید (معاصر) در حوزه علمیه نجف

21:12 - 1392/6/8کد خبر: 115
علمای بزرگی در حال حاضر در حوزه علمیه نجف بهتدریس مشغول هستند.

کوی محبت: آیه الله حاج سیّد علی حسینی سیستانی روز 9 ربیع الاول 1349 ه.ق در مشهد متولد گردید. خاندان وی از سادات حسینی می باشند که در عهد صفوی در اصفهان می زیستند. سلطان حسین صفوی، جدّ اعلای ایشان سید محمد را، به منصب شیخی الاسلامی در سیستان منصوب نمود و ایشان و خانواده شان در آن جا سکنی گزیدند.

سید علی پس از فراگیری علوم ابتدائی، در سال 1360 ه ق به امر پدرش شروع به آموختن مقدمات علوم حوزوی نمود که مجموعه ای از دروس ادبی را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و بعضی دیگر از اساتید فن آموخت. پس از فراگیری مقدمات و سطح، نزد برخی از اساتید و مدرسان به فراگیری علوم عقلیه و معارف الهیه پرداخت.

در سال 1368 ه ق به قم مهاجرت نموده و در درس فقه و اصول آیه العظمی بروجردی شرکت نمود. در سال 1371 ه ق به نجف اشرف هجرت کرد و از اساتید بزرگی همچون آیه الله خوئی و شیخ حسن حلّی و آیه الله حکیم و آیه الله شاهرودی استفاده کرد.

در سال 1380 ه ق، آیه الله خوئی و حلّی درجه اجتهاد وی را مکتوب نمودند. همچنین آقا بزرگ طهرانی گواهی دیگری در تبحر ایشان به علم رجال و حدیث، مکتوب نمود. معظم له از سال 1381 تا کنون حدود 50 سال است که به تدریس بحث خارج فقه، اصول، رجال و نگارش کتب مهم فقهی مشغولند.

-        آیه الله سید محمّد سعید حکیم، در روز 8 ذی قعده سال 1354 ه ق در نجف به دنیا آمد. وی بزرگترین نوه دختری آیه الله العظمی سید محسن حکیم است.

از همان ابتدای کودکی تحت تربیت والد معظمشان، آیه الله سید محمد علی حکیم، قرار گرفت. وی از محضر جدّ و دائی خود، آیه الله العظمی سید محسن حکیم و سیدیوسف حکیم و همچنین از آیه الله العظمی خویی، شیخ حسین حلّی و سید علی بحرالعلوم بهره های علمی فراوان برد و از سال 1388 ه ق تدریس خارج فقه و اصول را شروع کرد.

از سال 1403 تا 1411 ه ق، ایشان، پدر بزرگوارشان، برادران، فرزندان و بسیاری دیگر از آل حکیم، گرفتار زندان حزب بعث بودند و تعدادی نیز در زندان به شهادت رسیدند.

-        آیه الله شیخ محمداسحاق فیاض، در سال 1930 م در «صوبه» از استان غزنه افغانستان به دنیا آمد. پدرش، محمدرضا، کشاورزی با ایمان بود.

محمد اسحاق مقدّمات را در افغانستان خواند. پس از وفات پدر به مشهد هجرت کرد و از محضر اساتیدی چون ادیب نیشابوری، سید یونس اردبیلی و شیخ کفایی بهره برد؛ اما روح جستجوگرش هوای حوزه نجف را داشت و بالاخره موفق شد با کمک استادش، محمدعلی مدرس افغانی، به نجف عزیمت کند و به خوشه چینی از محضر علمای نجف بپردازد و از اساتیدی چون میرزا کاظم تبریزی، شهید سیّد اسدالله مدنی، میرزاعلی فلسفی و شیخ مجتبی لنکرانی، بهره برد. وی 25 سال تمام بدون وقفه از بحث خارج آیه الله العظمی خویی استفاده کرد و در زمره شاگردان خاص و مقرر درس ایشان محسوب شد. 10 جلد کتاب «محاضرات» محصول این سال هاست.

محمد اسحاق تدریس و بحث خارج را از سال 1978 م در جامعه النجف آغاز کرد و هم اکنون این بحثها در مدرسه یزدی ادامه دارد.

-        آیه الله شیخ بشیر حسین نجفی در سال 1942 م در «جالندهر» هند به دنیا آمد. وی فرزند صادق علی است. جدّ وی محمد ابراهیم لاهوری یکی از شخصیت های برجسته شیعی آن دیار بود که بعد از تقسیم هند، به پاکستان هجرت کرد و در لاهور مقیم شد و در همان جا وفات یافت. فرزندش، صادق علی نیز راه پدر را ادامه داد تا وفات یافت و در کنار پدر دفن شد.

بشیر حسین مقدّمات را نزد جدّ خود ، پدر، عمویش – خادم حسین- و شیخ اختر عباس پاکستانی آموخت و سال 1965 م به نجف هجرت کرد و از محضر اساتیدی چون شیخ محمد کاظم تبریزی، سید محمد روحانی و آیه الله العظمی خویی بهره برد و در سال 1968 م خود مبادرت به تدریس نمود، همان گونه که قبلا نیز در جامعه المنتظر لاهور تدریس می کرد. وی نزدیک به 31 سال است که به تدریس بحث خارج فقه که از سال 1977 م آغاز کرده بود مشغول است و حدود 31 کتاب فقهی نیز به رشته تحریر در آورده است.

خدمات اجتماعی وی نیز فراوان است.

انتهای پیام/


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 10:15 عصر     |     () نظر

آداب زیارت

تازه کردن چاپ



آداب زیارت قبور

زیارت قبور ائمّه اطهار علیهم السلام آداب خاصی دارد که توجّه به آنها برای قبولی زیارت لازم است. از آنجا که ائمّه معصومین، زائرین خود را می بینند و کلام آنها را می‌شنوند و پاسخ می‌دهند، و نیز به دلیل طهارت مکان رفت‌وآمد امامان دیگر و ملائکه الهی و ارواح انبیاء و اولیاء خداوند، آداب این حرم‌های الهی باید کاملاًً مراعات شود.
شیعیان عقیده دارند امامان معصوم زنده‌اند و نزد خداوند روزی می‌خورند؛ بنابراین در هنگام زیارت باید خود را در محضر شریف آن ارواح مقدّسه دید و به غیر آنها توجهی نداشت.

دستورات زیارت قبور رسول خدا و ائمه علیه السلام

برای تشرّف به زیارت رسول خدا و ائمه اطهار دستورات زیادی در روایات وارد شده است، از آن جمله:
1- غسل زیارت مستحب است و بهتر است در هنگام غسل دعاهایی از این دست را خواند: "بسم لله و بالله اللهم اجعله لی نوراً وطهوراًً و حرزاً وشفاءً من کل واءٍ وآفةٍ وعاهه، اللهم طهریه قلبی واشرح به صدری وسهل به امری"؛ (به نام خدا و به امید خدا. خداوندا این غسل را برای من نور و پاک‌کننده و پناهگاه و شفا از هر مرض و ابتلایی قرار بده، قلب مرا به وسیله آن پاک گردان، سینه ام را فراخ کن و راه‌ها را بر من آسان گردان.)
غسل زیارت نور و طهارتی طولانی‌مدت به غسل‌کننده خواهد بخشید، به طوری که اگر در روز انجام شود، برای زیارت در آن روز و شب بعد کافی است و نیز اگر در شب باشد برای زیارت شب و روز بعد کفایت می‌کند.
2- پوشیدن لباس پاکیزه
3- استعمال عطر
4- ترک کلام بیهوده
5- برداشتن قدم‌های کوتاه و راه رفتن با وقار و آرامش
6- ذکرگفتن در راه، که بهترین آن صلوات بر محمد و آل محمد است.
7- در هنگام ورود به حرم مقدّس ائمه اطهار باید از آن بزرگواران اجازه ورود خواست.
شهید اول در "دروس" فرموده است اگر اجازه خواستی و در خود حالت خشوع و لطافتی حس کردی، داخل حرم شو، که این نشانه اجازه است؛ ولی اگر دیدی هنوز آماده زیارت نیستی، بهتر است صبر کنی تا آماده شوی.
8- بوسیدن عتبه (آستانه در یا همان چوبه های دو طرف در)
9- ایستادن در مقابل قبر امام و پشت به قبله.
10- خواندن زیارت‌های وارده؛ می‌توان از زبان خود نیز زیارت کرد ولی بهتر است زیاراتی که از طرف ائمّه معصومین به ما رسیده خوانده شود که شاید بهترین آنها برای همه امامان زیارت جامعه کبیره است.
11- خواندن دو رکعت یا بیشتر، نماز زیارت
12- دعا بعد از نماز که بسیار به اجابت نزدیک است.
13- تلاوت قرآن و هدیه ثوابش به امام
14- آهسته خواندن زیارت و دعا
15- خارج شدن از حرم بدون پشت‌کردن به قبر امام.
16- تکرار زیارت امام تا وقتی که در آن شهر زیارتی اقامت دارد.
17- بوسیدن در و دیوار حرم و ضریح مقدس، در صورتی که ایجاد مزاحمت نکند و با احترام آن مکان مقدس منافات نداشته باشد.
18- آماده کردن خود برای طاعت و ترک معصیت خداوند.
19- زیارت در ایام مخصوص زیارتی مستحب است؛ مانند شب و روز جمعه، شب قدر ،عید فطر، و عید قربان و روزهای ماه رجب برای زیارت حضرت رضا علیه السلام...
20- توجه به نمازهای یومیه که اول دقت خوانده شود. باید دقت کرد برای زیارت، نماز اول وقت از دست نرود.
21- باید محل زیارت زنان از مردان جدا باشد. بانوان باید با پوشیدگی کامل و بدون زینت و آرایش به زیارت بپردازند.
22- بعضی از زیارت‌های خود را به نیابت از طرف پدر و مادر و نزدیکان خود انجام دهد.
23- بعد از زیارت آخر، وداع کند.

آداب خاص در زیارت امام حسین

زیارت حضرت امام حسین علیه السلام آداب خاصی دارد؛ از جمله:
1- روزه گرفتن در سه روز قبل از سفر
2- اجتناب از خوردن غذاهای لذیذ و رنگارنگ و اکتفا به طعام ساده
3- زیارت با حالت حزن و اندوه و غصه
4- پرهیز از استعمال عطر و گلاب
5- زیارت با سر و صورت و لباس آشفته مانند افراد ماتم زده و مصیبت‌زده.
6- غسل قبل از زیارت با آب فرات
7- رفتن به زیارت با پای پیاده.
امام صادق علیه السلام فرمود:«برای هر قدم زائر، هزار حسنه و محو هزار گناه و هزار درجه تعالی است.» و فرمود:«با حال ذلّت مانند بردگان به زیارت امام حسین بروید.»

لازم به توضیح است که جمع بین اخبار غسل از آب فرات و اخبار زیارت به حالت ژولیدگی به این است که وقتی کسی به زیارت حضرت امام حسین علیه السلام می‌رود بهتر است برای بار اول با همان گرد راه و ژولیدگی و غمزدگی وارد حرم مطهر شود و امام را زیارت کند؛ و سپس برای دفعات بعدی از آب فرات غسل نماید و عطر بزند و لباس پاکیزه بپوشد و به زیارت رود.


مراجعه شود به:
ثواب زیارت حضرت رضا علیه السلام
متن زیارت حضرت و فضیلت آن
زیارت و ثوابهای عظیم آن
ثواب زیارت امام حسین علیه السلام از بیان پیامبر

منابع:
بحار الانوار، ج 100، باب 3، ص 124 تا 138.
بحار الانوار، ج 101، باب 17، ص 140 تا 148.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 10:7 عصر     |     () نظر

کمیل بن زیاد نخعی

18:42 - 1392/6/5کد خبر: 110
کُمیل بن زیاد نَخَعی یمانی از بزرگان تابعین و از یاران شجاع و با وفای امیرالمؤمنین (ع) و از اصحاب سرّ آن حضرت بود.

کوی محبت: وی یکی از هشت عابد و زاهد معروف  کوفه در زمان خود امیرالمؤمنین (ع) دعای «خضر» را به کمیل آموخت، همای دعایی که به دعای «کمیل» مشهور شد و در شب های جمعه و شب نیمه شعبان خوانده می شود.

پس از شهادت امام علی (ع)، کمیل در زمره یاران امام حسن مجتبی (ع) محسوب می شد و همچنان در کنار آن حضرت بود و در واقعه صلح، کاملاً مطیع امام حسن مجتبی (ع) بود.

کمیل در زمان شهادت امام حسن (ع)، در مدینه نبود و در زمان امام حسین (ع) نیز دستگیر شد، و تا یک روز بعد از واقعه ی عاشورا در زندان عبیدالله بن زیاد بود.

پس از آزادی در قیام های کوفه به افشاگری پرداخت، و در کنار مختار جنگید و بعد از آن در تاریخ خبری از او نیست و جز امام سجاد (ع) ، کسی از وی خبر نداشت.

هنگامی که حجّاج بن یوسف ثقفی، فرماندار کوفه شد، مأمورین را برای دستگیری کُمیل فرستاد. کمیل پنهان شد. حجّاج مستمرّی طایفه و قوم کمیل از بیت المال را قطع کرد. کُمیل که این وضعیت را دید ، روا ندید که دیگران به پای او بسوزند و خود را تسلیم کرد. حجّاج، او را در سال 83 ه.ق، در سن 90 سالگی ، همان گونه که حضرت به او خبر داده بود، به شهادت رسید.

مرقد مطهر او در مسیر راه نجف به کوفه در منطقه ثویّه (حیّ الحنّانه) نزدیک مسجد حنّانه قرار دارد.

انتهای پیام/


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 7:28 عصر     |     () نظر

حضرت هود و حضرت صالح (ع)

19:55 - 1392/6/3کد خبر: 104
حضرت هود (ع) از پیامبران بزرگ الهی است که در میان «قوم عاد»، در سرزمین «احقاف»، - مابین یمن و حضرموت – زندگی می کرد. او از نظر حسب و نسب، زیبایی، اخلاق و صفات انسانی ، در میان مردم آن زمان ممتاز بود.

کوی محبت: «قوم عاد» مردمی ثروتمند و نیرومند بودند و عمرهای طولانی، درآمدهای سرشار و سرزمینی آباد داشتند و خداوند نعمتهای فراوانی به آنها داده بود. اما کم کم غافل شدند و به سرکشی، طغیان و بت پرستی پرداختند. هود از طرف خدا مأمور شد تا آنان را به یکتاپرستی دعوت و از عادات بد، بت پرستی و ستم دور کند.

 

هود (ع) زحمات بسیاری کشید و همواره، آنها را به پرستش خدای یکتا دعوت می کرد. او می گفت: من از شما مزد و پاداشی نمی خواهم هرگز برای ثروت و قدرت این کار را نکردم، این دعوت، تنها برای رستگاری شماست. ولی آنها او را اذیت می کردند و اصرار بر سرکشی داشتند. به او دیوانه و دروغگو می گفتند و با ریشخند از او می خواستند که آن عذابی را که وعده می دهد بر آنها نازل کند.ِ حضرت هود (ع) مرتّب آنها را موعظه و نصیحت می کرد؛ ولی به غیر از عده کمی که به او ایمان آوردند، بقیه حرفهایش را رد کردند و به لجاجت خود ادامه دادند. کم کم قهر خدا نمایان شد، باران نبارید، قحطی آمد و خشکسالی همه جا را فرا گرفت، تا روزی که ابری در آسمان پدیدار شد.

 

اول آن قوم خوشحال شدند که الآن باران می بارد و زمین های ما آباد می شود، غافل از آن که آن ابر عذابی بود که خداوند بر آنها به صورت باد، نازل کرد. باد به هر چیز که می وزید، آن جا را از جا می کند، بر زمین می زد و از بین می برد.

 

گویند که این باد در طی هفت شب و هشت روز، همه چیز را از ریشه کند. مردم مانند تنه های نخل، بر زمین می افتادند. هر چیزی که بر روی زمین قرار داشت به امر پروردگار عالم، نابود شد. همه افراد آن قوم تا آخرین نفر هلاک شدند. فقط حضرت هود (ع)، و یارانش به رحمت خدا نجات یافتند.

 

هود (ع) پس از این واقعه، به طرف حضرموت رفت و در آن سرزمین ساکن شد. 

 

حضرت صالح (ع)

 

«قوم عاد» به سبب گناهان خود، نابود شدند و خداوند سرزمین و املاکشان را به «قوم ثمود» ارزانی داشت. قوم ثمود، آن سرزمین را بیش از پیشینیان آباد کردند، باغ و بستان هایی به وجود آوردند و در میان کوه ها  خانه هایی از سنگ تراشیدند، تا از حوادث روزگار در امان باشند.

 

آنها نیز مانند قوم عاد در ناز و نعمت به سر می بردند ولی به جای شکر خدای یکتا به عبادت بت ها پرداختند.

 

خداوند صالح (ع) را بر آنان مبعوث کرد. اما آن قوم، او را به تمسخر گرفتند و سرزنش کردند. تنها اندکی از مردم خردمند به او ایمان آوردند؛ و توانگران خودسر، از وی درخواست معجزه کردند. صالح (ع)، از شکم کوه ، شتری را برانگیخت و به آنان گفت: زنهار که موجبات آزار این شتر را فراهم سازید که به عذاب گرفتار می شوید. شتر صالح مدت ها به چرا مشغول بود و به اندازه خود از آب استفاده می کرد.

 

عده ای با مشاهده این شتر به صداقت صالح یقین کردند. اما مخالفین بر کفر خود اصرار ورزیدند و از روی کینه توزی خواستند معجزه صالح (ع) را از بین ببرند. ولی از ترس جان خود، جرأت این کار را نداشتند.

 

زنان هرزه، مردان هوسران را به کشتن شتر ترغیب کردند. مردان فاسق نیز از فرمان خداوند سرپیچی کرده و تهدید صالح (ع) را نادیده گرفتند و در کمین شتر نشستند. ابتدا پایش را قطع کردند و سپس آن را کشتند. پس از آن به صالح گفتند: ای صالح اگر راست می گویی و پیغمبر خدا هستی، عذابی که ما را به آن تهدید می کردی، نازل کن.

 

صالح (ع) به آنان گفت: فقط سه روز در خانه های خود زنده هستید، پس از آن عذاب خدا نازل و عقاب اخروی شامل حالتان خواهد شد. اما آنان تهدید صالح (ع) را دروغ پنداشته و به استهزاء گرفتند و از او خواستند که کیفر انسانی را هر چه زودتر برای آنان بیاورد!

 

صالح (ع) گفت: ای کاش از خدا طلب آمرزش می کردید، شاید از عذاب نجات یابید. سپس عده ای از آن قوم سیاه دل، سوگند یاد کردند که در دل شب، با شمشیر به صالح (ع) و پیروانش حمله کنند. ولی خدا به این خیره سران مهلت نداد و مکر آنان را به خودشان بازگرداند و صالح از توطئه قوم خویش نجات یافت.

 

صاعقه آسمانی آمد و آن قوم در خانه های خود به صورت جسمی بی جان در آمدند. صالح (ع) از کنار اجساد آنان عبور کرد و با خاطری غمگین به آنان گفت:

 

ای قوم! من رسالت خدای خود را به شما رساندم. ولی شما از روی غرور و نادانی ، ناصحان و خیرخواهان را دوست نمی داشتید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 4:34 عصر     |     () نظر

مساجد مشهور نجف

18:49 - 1392/6/5کد خبر: 113
نجف اشرف مساجد زیادی دارد که مساجد بزرگ آن بالغ بر 100 مسجد می باشد.

کوی محبت: در محله «عِماره» 25 مسجد، در محله «حُوَیش» 21 مسجد، در محله «بُراق» 14 مسجد، در محله «مِشراق» 18 مسجد و در محله «جُدَیده» 8 مسجد و در محلات دیگر نیز تعدادی مسجد وجود دارد.

قبل از این و در زمان مرحوم کاشف الغطاء، نماز جماعت در حرم مطهّر برگزار نمی گردید بلکه در مساجد برپا می شد. زیرا کاشف الغطاء عقیده داشت که اقامه نماز جماعت در حرم باعث آزار زائرین می گردد؛ همین مسأله موجب شد مساجد نجف آبادتر شود. برخی از مساجد مشهور و مهم شهر نجف عبارتند از:

-        مسجد حنانه: هنگام انتقال سر مبارک امام حسین (ع) از کربلا به کوفه، آن  را در محلی که هم اکنون مسجد حنانه قرار دارد، بر زمین نهادند، لذا این مکان به موضع « رأس الحسین ع» نیز مشهور است. شرحش قبلاً ذکر شد.

-        مسجد عمران بن شاهین: از قدیمی ترین و مشهورترین مساجد نجف می باشد که عمران بن شاهین آن را در اواسط قرن چهارم بنا نهاده است. شرحش قبلاً ذکر شد.

-        مسجد شیخ طوسی: این مسجد در کنار مرقد شیخ طوسی واقع  است، و همچنان محل تدریس استادان حوزه نجف است. بعد از هجرت شیخ طوسی از بغداد به نجف، اینجا منزل و محل سکونت ایشان بود که جلسات درس و مذاکرات علمی شیخ در این جا برگزار می شد و پس از وفات شیخ طبق وصیتش، به مسجد تبدیل شد. این مسجد، یکی از مشهورترین مساجد نجف است که در محله مشراق قرار دارد و تا به حال چندین بار بازسازی، مرمّت و تعمیرات اساسی شده است.

-        مسجد جواهری: که به علت دفن مرحوم صاحب جواهر (ق) در آن بدین نام مشهور است.

-        مسجد هندی: این مسجد که در ابتدای شارع الرّسول واقع شده و از مساجد بزرگ و مشهور نجف و یکی از مراکز تدریس حوزه علمیه نجف است، در اوائل قرن 13 ق به دست حاج خان محمد هندی ساخته شد. در کنار آن کتابخانه آیه الله العظمی حکیم و آرامگاه وی قرار دارد.

-        مسجد خضراء: که در شمال شرقی حرم مطهّر و هم جوار آن واقع شده و یک درب هم از داخل صحن مطهّر به آن باز می شود. سالها محل تدریس آیه الله خوئی بوده است.

-        مسجد شیخ انصاری: مشهور به مسجد ترک ها که در محله «حُوَیش» واقع است و با مساعدت و تحت نظارت شیخ مرتضی انصاری بنا شده است. این مسجد محل برگزاری جلسات درس بزرگان حوزه نجف از جمله سیّد محمّد کاظم یزدی بوده است. امام خمینی (ق) سالهای تبعید و اقامتش در نجف ، در این مسجد به اقامه نماز جماعت و تدریس می پرداخت.

-        مسجد شیخ جعفر شوشتری: در محله مشراق قرار دارد و واعظ مشهور، شیخ جعفر شوشتری، سال ها در آن به موعظه و ایراد سخن اشتغال داشت.

-        مسجد علامه میرزای شیرازی: از مساجدی است که در بیشتر اوقات مملو از نمازگزاران می باشد.

-        مسجد صفه الصّفا: از مساجد قدیمی نجف است که در محله «شیلان» قرار دارد و تاریخ بنای آن به قرن هشتم هجری می رسد.

-        مسجد شیخ طریحی: از مساجد بزرگ و مشهور نجف است که به محقق کرکی نسبت داده می شود. در سال 1376 ه ق. مورد تعمیر و بازسازی قرار گرفت.

-        مسجد و مدرسه کاشف الغطاء: که مدفن مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء و عده ای از خاندانش نیز هست. 

انتهای پیام/


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 4:27 عصر     |     () نظر

مسجد حنّانه

18:44 - 1392/6/5کد خبر: 111
مسجد حنانه در محله حنانه در شمال شرقی میدان ثوره العشرین به فاصله 5/2 کیلومتر از حرم امیرمؤمنان علی (ع) در خیابان اصلی نجف – کوفه و در نزدیکی مرقد کمیل قرار دارد.

کوی محبت: کاروان کربلا در مسیرشان به سمت کوفه، سر مقدّس سیدالشهدا (ع) را در این محل بر زمین گذاشتند. زمین ناله سر داد. بعدها در این مکان، مسجدی ساختند و به یاد آن ناله، مسجد را «حنّانه» نامیدند. این مسجد بین نجف و کوفه، نزدیک قبرستان «ثُوَی» و مرقد کمیل قرار دارد. ابن ابی عمیر از مفضل روایت کرده:

هنگامی که امام صادق (ع) به این عمارت رسید، دو رکعت نماز خواند . به حضرت عرض کردند که این چه نمازی بود؟ حضرت فرمود: این موضع سر مبارک جدّم حسین بن علی (ع) است؛ هنگامی که او را از کربلا به سوی عبیدالله می بردند، در این جا نهادند. (تحفه الزّائر، صفحه 106)

روایت است که وقتی امام صادق (ع) وارد سرزمین نجف شدند، سه جا از اسب پیاده شده، و نماز خواندند:

1.     مسجد حنّانه، موضع رأس الحسین (ع)

2.     مقام امام زمان (عج) در وادی السّلام

3.     مرقد مطهّر امیرمؤمنان علی (ع)

(ترجمه کامل الزیارات ص 96)

مسجد حنانه در محله حنانه در شمال شرقی میدان ثوره العشرین به فاصله 5/2 کیلومتر از حرم امیرمؤمنان علی (ع) در خیابان اصلی نجف – کوفه و در نزدیکی مرقد کمیل قرار دارد.

برای مسجد حنانه دو روایت ذکر شده:

1.     وقت پیکر پاک امیرمؤمنان علی (ع) را از کوفه به نجف می بردند؛ در حین عبور از این منطقه، این مسجد به احترام جنازه مولا (ع) تعظیم کرد و یا ناله سر داد. از این رو آن را مسجد حنّانه  (مایل یا ناله کننده) نامیدند.

2.     بیست سال بعد هنگام عبور اسرای کربلا از این محل، سر مبارک امام حسین (ع) یک شب در اینجا نگهداری شد و این زمین در عزای حسینی ناله سر داد. اکنون ضریحی به یاد همین حوادث در آنجا وجود دارد و به همین جهت اعمال وارده این مسجد زیارت امام حسین (ع) و نماز زیارت سیدالشهداء است. 

انتهای پیام/

 



Bookmark and Share
»

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 12:22 صبح     |     () نظر

هنرنمایی ها در صحن مطهر امیرالمؤمنین (ع)

19:41 - 1392/5/12کد خبر: 79
از صدها سال پیش تا به امروز و با تمام تغییراتی که در شهر به وجود آمده است، همواره اولین اشعه آفتاب بامدادی، بازارشهر را روشن کرده و از میانه «باب امام رضا (ع)» مستقیماً به ضریح مطهر می تابد.

کوی محبت: در عصر صفویّه ، تعمیرات حرم مطهر به دست شاه اسماعیل صفوی در سال 914 ه ق آغاز شد و در عصر شاه عباس با طرح و نقشه و مهندسی شیخ بهایی، صحن شریف آستان علوی تکمیل شد. شیخ بهایی در طراحی بنای حرم امیرالمؤمنین (ع) تمام هنرمندی خود را به کار برد و آن را متمایز از سایر حرم ها بنیان نهاد.

در سایر حرمهای شریف، زائر، پشت به قبله و از جهت جنوب وارد حرم می شود؛ و تنها در حرم امیرالمؤمنین (ع) ایوان و ورودی اصلی، به گونه ای است که زائر از پایین پا،  یعنی از جهت شرقی وارد قبّه مطهر می شود. احتمالاً شیخ بهایی خواسته است با این  کار، احترام ویژه ای نسبت به ساحت مقدس امیرالمؤمنین (ع) ابراز کند. و اما بیرون صحن هم، باب «امام رضا (ع)» از یک سو به طرف بازار اصلی شهر (سوق الکبیر) باز شده و از سوی دیگر در برابر ایوان حضرت (ع) قرار دارد و هنگامی که کسی ، از دروازه اصلی وارد شهر شده و آن را در پشت سر خود قرار می داد، تا انتهای بازار شهر و باب امام رضا (ع) و ایوان طلا و ضریح مطهر را به خوبی می دید.

از صدها سال پیش تا به امروز و با تمام تغییراتی که در شهر به وجود آمده است، همواره اولین اشعه آفتاب بامدادی، بازارشهر را روشن کرده و از میانه «باب امام رضا (ع)» مستقیماً به ضریح مطهر می تابد.

این تابش آن قدر زیبا و خیال برانگیز است که شعرای بسیار در وصف زیبایی آن قصیده هایی سروده و این پدیده را «سلام بامدادی آفتاب، به ساحت مقدس مولی الموحدین» به شمار آورده اند.

1.     تابش مستقیم نور آفتاب هنگام طلوع و غروب از پنجره های گنبد مطهر:

هنگام طلوع، نور خورشید از پنجره شرقی گنبد به درون حرم تابیده و زیر گنبد را روشن می کند و شعاع آن از پنجره غربی بیرون می زند.

 

2.     ناودان طلا (میزاب ارّحمه)

این ناودان در بالاترین نقطه و در وسط ضلع جنوبی رواق مطهّر، رو به قبله، واقع شده است و تنها راه خروجی آبهای باران از بالای گنبد، ایوان و حرم می باشد. هنگام نزول باران رحمت، مردم آب آن را به نیت شفا جمع می کنند.

گویند که این ناودان در مقابل ناودان طلای کعبه قرار دارد. (ناودانی طلا بر فراز محل ولادت امیرالمؤمنین ع و ناودان طلای دیگر بر بلندای مدفن آن حضرت ع)

برخی از زائران ایرانی در زیر این ناودان 2 رکعت نماز به جا می آورند و با توسل به امیرالمؤمنین (ع) حاجت شان را از خدا طلب می کنند. برخی نیز گفته اند که بعد از این نماز و دعا، حاجت شان برآورده شده است.

گرچه در این  زمینه، روایتی وارد نشده است، ولی طبیعی و پرواضح است که هر کس با قصد قربت، 2 رکعت نماز در هر کجای حرم امیرالمؤمنین (ع) بخواند و از خداوند، برآورده شدن حاجاتش را بخواهد، ان شاء الله برآورده می شود.

سید عبدالکریم بن طاووس، از داود بن فرقد نقل می کند که امام صادق (ع) به من فرمود:

در یک طرف کوفه، قبری است که هیچ غمگینی به آن رو نمی آورد که در آنجا 2 یا 4 رکعت نماز بگزارد، مگر آن که خداوند حاجتش را برآورده کرده و غم و اندوهش را نیز برطرف می کند.

داود می گوید: عرض کردم آیا آن قبر حسین (ع) است؟

حضرت با حرکت سر اشاره نمودند: نه.

عرض کردم آیا قبر امیرالمؤمنین (ع) است؟

با سر مبارک اشاره کردند: بله.

نماز در زیر این ناودان هیچ خصوصیتی نسبت به جاهای دیگر حرم ندارد و هیچ کجا وارد نشده است و اشکال هایی نیز به آن وارد است؛ مثل اختلاط زن و مرد، پشت به امام نماز خواندن (البته در صورتی که حائلی بین نمازگزار و امام نباشد و از ایوان، ضریح دیده شود). شایسته است آقایان و بانوان زائر، در اماکن مخصوص به خود، نماز خوانده و از ازدحام در زیر ناودان بپرهیزند.

3.     نشانه های وقتت زوال (اذان  ظهر)

-        کنگره های باب الساعه (باب امام رضا ع) :  همانگونه که در تصاویر مشاهده می شود، قوس های کاشی های فیروزه ای باب الساعه در داخل صحن، یکی از نشانه های معماری برای تعیین وقت نماز ظهر می باشد و آن هنگامی است که آفتاب نیمی از قوس وسطی را روشن کرده باشد. در تمامی فصول سال این مسأله حکم فرماست.

-        پاگرد حجره های ضلع شمال شرقی حرم: هنگامی که شعاع آفتاب به اندازه چهار انگشت، گوشه ایوان را روشن کرد، نشانه اول وقت نماز ظهر است. این نشانه فقط در چهار ایوان از باب مسلم بن عقیل به طرف شمال اتفاق می افتد.

در بسیاری از مساجد مسلمین (نظیر مسجد گوهرشاد و غیر  آن) ستونی برای تعیین ظهر شرقیی قرار دارد که  در عربی به آن «المزوله» می گویند، امّا، در صحن نجف با وجود این علائم دیگر نیازی به آن ستون نیست.

یک قبله دارند عاشقان آن هم علی مرتضاست        یک شمع دارند عارفان آن هم علی مرتضاست

یک راه دارند رهروان آن  هم علی مرتضاست        یک روح دارند شیعیان آن هم علی مرتضاست

یک جلوه دارد این جهان آن هم علی مرتضاست     یک نابغه دارد زمان آن هم علی مرتضاست

انتهای پیام/

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 12:16 صبح     |     () نظر

ماجرای عجیب سرودن شعر "علی ای همای رحمت" و خواب آیت‌‌الله مرعشی نجفی/ شعری که شهریار تقدیم رهبر انقلاب کرد


مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی فرمودند: شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته‌ام و امیرالمومنین (ع) با جمعی حضور دارند.

به گزارش خبرنگار حوزه هنر و ادب «خبرگزاری دانشجو»، بیست و هفتم شهریور ماه، سالروز درگذشت شهریار شعر ایران با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی «روز ملی شعر و ادب» نامیده شده است. به همین مناسبت نگاهی داریم به زندگی و اشعار این شاعر بزرگ.

 

سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به "شهریار" فرزند حاج میرآقا خشکنابی در شهریور ماه سال 1286 در تبریز به دنیا آمد. شهریار سه ساله بود که به دلیل حوادث خونینی که پیرامون مشروطیت در تبریز اتفاق افتاد پدرش او را نزد پدربزرگش به روستای خشکناب فرستاد. سپری کردن این دوره از زندگی در آغوش طبیعت زمینه‌ای برای سرودن منظومه "حیدر بابا" در دوران بزرگسالی شد.

 

شهریار شش ساله بود که پدرش او را برای تحصیل به تبریز برگرداند. او در مدرسه متحده به آموزش زبان فرانسه، علوم دینی و یادگیری خوشنویسی پرداخت و در سیزده سالگی اولین شعر خود را با تخلص "بهجت" در مجله "ادب" به چاپ رساند. شهریار در سال 1299 برای اولین بار به تهران مسافرت کرد و در سال 1300 توسط لقمان الملک جراح در دارالفنون به تحصیل پرداخت و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد.

 

ماجرای فال حافظ شهریار برای تغییر تخلص خود

 

او در تهران تصمیم گرفت تخلص خود را تغییر دهد و تخلص "شهریار" را پس از دو رکعت نماز و تفأل از حافظ گرفت.

در فال او آمده بود:

 

غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم روم به شهر خود و شهریار خود باشم

 

عشقی که باعث شد شهریار ترک تحصیل کند

 

شهریار سال آخر رشته پزشکی بود که عاشق دختری شد. پس از مدتی خواستگاری نیز از سوی دربار برای دختر پیدا می‌شود. خانواده دختر با توجه به وضع مالی محمدحسین تصمیم می‌گیرند که دختر خود را به خواستگار مرفه‌تر بدهند. این شکست عشقی برای شهریار بسیار سنگین بود و به همین دلیل با وجود این که فقط یک سال به پایان دوره 7 ساله رشته پزشکی مانده بود ترک تحصیل کرد. غم عشق حتی باعث مریضی و بستری شدن او در بیمارستان شد.

 

 

ماجرای بیماری شهریار به گوش دختر رسید و همراه شوهرش به عیادت او در بیمارستان رفت. شهریار پس از این دیدار در بیمارستان شعری را که دو بیت آن در زیر آمده‌است، در بستر می‌سراید. این شعر بعد‌ها با صدای غلامحسین بنان به صورت آواز خوانده شد.

 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

 

شهریار بعد از این شکست عشقی که منجر به ترک تحصیل او شد به صورت جدی به شعر روی آورد و منظومه‌های زیادی را سرود. او اولین دفتر شعر خود را در سال 1308 با مقدمه ملک‌الشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری منتشر کرد. بسیاری از اشعار او به فارسی و ترکی آذربایجانی، جز آثار ماندگار این زبان‌هاست. منظومه حیدربابایه سلام، سروده شده به سال 1333، از مهم‌ترین آثار ادبی ترکی آذربایجانی شناخته می‌شود.

 

 

شهریار پس از ترک تحصیل برای کار در اداره ثبت اسناد مشهد و نیشابور به خراسان رفت و پس از 4 سال به تهران بازگشت. او در سال 1315 در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن نامید و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را به او اعطا کرد.

 

شهریار در سال 1346 شروع به نوشتن قرآن به خط نسخ کرد و یک سوم آن را به اتمام رساند. او در این سال‌ها در اوج شهرت قرار داشت و دیوان اشعار او چندین بار چاپ و بلافاصله نایاب می‌شد. شهریار در سال‌ 1350 مجددا به تهران سفر کرد و تجلیل‌های زیادی از او به عمل آمد.

 

او در سال 1357 شهریار با حرکت انقلاب همصدا شد و در سال‌های پس از انقلاب اشعار زیادی پیرامون انقلاب، دفاع مقدس و در وصف شخصیت‌هایی مانند امام (ره) و مقام معظم رهبری سرود. اما شهرت او بیشتر به اشعار کم نظیری برمی‌گردد که در مدح حضرت علی (ع) و اهل بیت سروده است.

 

شعری که شهریار تقدیم رهبر انقلاب کرد

 

او یکی از اشعار خود را تقدیم رهبر انقلاب کرده است. در نامه او به رهبر انقلاب آمده است:

 

بر آستان والای آیت الله خامنه‌ای ریاست جمهوری اسلامی محبوب و امام جمعه بزرگوار تهران تقدیم و توفیق روزافروز ایشان و امام امت و رزمندگان اسلام را شب و روز به دعا مسئلت می‌نمایم.

 

رشگم آید که تو حیدر بابا
بوسی آن دست که خود دست خداست

راستان دست چپ از وی بوسند
که خدا بوسد از او دست براست

در امامت به نماز جمعه
صد هزارش بخدا دست دعاست

من بیان هنرم، یک دل و بس
او عیان هنر از سر تا پاست

او شب و روز برای اسلام
پای پویا و زبان گویاست

او چه بازوی قوی و محکم
با امامی که ره و رهبر ماست

شهریارا سری افراز به عرش
کو نگاهیش به (حیدربابا) ست

 

تبریز- دوازدهم ذی‌الحجه/ 1407 هجری قمری مطابق هفدهم امرداد /1366 شمسی
سیدمحمدحسین شهریار (در هشتاد و دو سالگی)

 

 

شهریار در روزهای آخر عمرش به دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و در 27 شهریور ماه سال 1367 درگذشت. بنابر وصیت شهریار پیکر او را در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپردند.

 

تدریس منظومه حیدر بابایه در دانشگاه‌های آمریکا

 

شهریار شعر ایران بیش از 28 هزار بیت شعر به زبان فارسی و در حدود سه هزار بیت به زبان ترکی آذری سروده است. شهرت شهریار مرزهای داخلی ایران را پشت سر گذاشته و اکنون در اغلب کشورهای جهان شخصیتی شناخته شده است به طوری که اکنون در جماهیر ماورای قفقاز و آسیای مرکزی خیابان‌ها، سالن های نمایش، پارک‌ها و دیگر اماکن عمومی به نام شهریار نام‌گذاری می‌شوند و در حال حاضر منظومه حیدربابایه سلام در اکثر دانشگاه‌های جهان از جمله دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده آمریکا مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است و برخی از موسیقیدانان همانند هاژاک آهنگساز معروف ارمنستان، آهنگ جالبی برای آن ساخته است.

 

ماجرای شعر معروف شهریار درباره حضرت علی(ع)

 

آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند .حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند:  شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسی زبان آمدند .فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد .حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان!

 

شهریار این شعر را خواند :

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

 

 

آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم. فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می کند .گفتم: از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید .چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (علیه السلام) دیده‌ام.

 

از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام .مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی به شهریار می فرمایند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تشریف دارند.حضرت , شاعران اهل بیت را احضار فرمودند: ابتدا شاعران عرب آمدند . سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آن گاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان ! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید .

 

شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید: من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم  تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام .

 

آیت الله مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده ، من آن خواب را دیده ام .ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 12:4 صبح     |     () نظر

 دیدگاه اسلام (را می توان در سه قسمت مطرح کرد: پیش از سفر، هنگام سفر و پس از سفر.

اهمیت سفر

امام علی (علیه السلام) در روایتی، سفر را یکی از راه های درآمد می دانست و می فرمود:

هرگاه [ روزگار] بر یکی از شماها دشوار شد، پس، [از سرزمین خود] خارج شود و [بیهوده] خویش و خاندانش را [با غصه خوردن] غمگین نکند.

امام صادق (علیه السلام)، هدف از سفر مجاز را توشه یافتن برای آخرت، درآمد اقتصادی و لذت و تفریح برمی شمرد.

تندرستی (و شادابی و تجدید قوا) نیز یکی از اهداف سفر در روایات مطرح شده است.

الف ـ پیش از سفر

در روایتی امام علی (علیه السلام) از افراد می خواهد، به سفری نروند که بیم آن می رود به نماز یا دینشان لطمه بخورد.

در حدیثی دیگر، پیامبر (صلی الله علیه وآله) از امام علی(علیه السلام) می خواهد، هنگام سفر، برای حفظ جانش از سارقان و درندگان، چوبدستی از درختِ بادام تلخ به همراه داشته باشد و آیه بیست و دوم از سوره قصص را بخواند. همچنین در دره ها (که پناهگان ماران و درندگان است) اتراق نکند.

انتخاب همسفر در اسلام بسی مهم شمرده شده و نخستین پیشوا، در سفارش به فرزندش، از او می خواهد، ابتدا به جست و جوی دوست (و همسفر) برآید و سپس راه افتد. و نیز برای پیشگیری از اختلاف، با کسی همسفر نشود که آن فرد، خود را برتر از او بداند.

حضرت به خاطر اهمیتی که برای نماز جمعه قائل بود، از افراد می خواست جز در صورت ضرورت (و یا به خاطر خدا)، در روز جمعه سفر نکنند و در نماز جمعه حاضر شوند.

همچنین در روایات آمده است، سفر در سه شبِ آخر ماه قمری مکروه است.

امام علی (علیه السلام) به سفارش رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) تنها سفر نمی کرد، و در احادیث، حداقل سه و حداکثر هفت نفر برای همراهی در سفر ذکر شده است.

اسلام مکتبی است که از هر فرصتی برای رعایت و گسترش بهداشت بهره می جوید؛ و چه بسا در همین راستاست که غسل پیش از سفر مستحب است.

سپردن خانواده به خداوند، پیش از سفر، برای مسلمان امری طبیعی است و پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این باره فرمود: آدمی هیچ جانشینی در خانواده اش، بهتر از دور رکعت نماز، نمی گذارد که هنگام سفر بخواند و سپس دست به نیایش بردارد و بگوید: «اللهم انّی استودعک نفسی و مالی و ذریتی و دنیای و آخرتی و امانتی و خاتمه عملی».

سیدبن طاووس فرمود: در این نماز، در رکعت اول (پس از حمد)، سوره توحید و در رکعت دوم (پس از حمد)، سوره قدر را بخواند.

نیز دعاهای بسیاری، پیش از سفر، از امامان بزرگوار نقل شده است که هر کدام پنجره ای به سوی خداشناسی بر ما می گشاید.

ب ـ هنگام سفر

امام علی(علیه السلام) شب پیمایی را خوش نمی داشت. هم خود آخر شب (سحر) سفرش را آغاز می کرد و هم کسانی را که به سفر می فرستاد، از آن ها می خواست، سحر سفر کنند.

سفر در روزهای شنبه، پنجشنبه و شب جمعه نیز سفارش شده است.

همچنین در برخی روایات، روزهایی را ذکر کرده و تأکید کرده که در این روزها سفر نکنید و در احادیث دیگر یادآوری شده است: «صدقه بدهید و هر روزی که می خواهید، سفر کنید.»

امام علی (علیه السلام) گشاده دستی در سفر، کمتر مخالفت کردن با همسفران و بسیار به یاد خدا بودن را در فراز و نشیب های مسافرت، از نشانه های جوانمردی در سفر برشمرد.

همچنین ایشان می فرمود: وقتی گروهی با هم سفر می کنند، همه سهمی پرداخت کنند، و پول ها جمع و هزینه ها از آن کسر شود (این کار را باعث عدم اختلاف می دانست).

ایشان چون در جایی فرود می آمد، دست به نیایش برمی داشت و می فرمود: خداوند! ما را در فرودگاهی خجسته فرودآر، و تو بهترین فرود آورنده ای.

در احادیث، همراه بردن تسبیح، تربت حضرت امام حسین(علیه السلام)، انگشتر، و دستار بستن (برای مردان)، قرآن خواندن در حالی که سواره است، خواندن دو رکعت نماز هنگام پیاده شدن و دعا کردن هنگام سوار شدن، تأکید شده است.

در حدیثی معتبر از زبان لقمان به پسرش نقل شده که از او خواست، در مسافرت همراه خویش شمشیر، کمان (و ابزار دفاعی)، اسب، کفش، عمامه، طناب، مشک، آب، سوزن و داروهای مورد نیاز خود و دوستانش را بردارد.

پیامبر نیز چون به سفر می رفتند، شیشه روغن، سرمه دان، قیچی، آینه، مسواک، شانه، سوزن، طناب، تسمه های بغل و چیزی که با آن کفش را پینه کنند، همراه خود می بردند.

آن چه شگفت انگیز است آن که پزشکی امروز می گوید: در سفر باید بهتر از محل سکونت غذا خورد؛ زیرا بدن آسیب پذیرتر می شود و از همین روست که بسیاری از مردم در مسافرت بیمار می شوند؛ چرا که به غذای خود در سفر توجه کافی نمی کنند. در روایات بر این نکته تأکید و در سفارش های پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) برای برداشتن غذای مرغوب در سفر تصریح شده است. همچنین این مسأله در توصیه های امام صادق و امام سجاد (علیهماالسلام) آمده است. در حدیثی مصرف نان با شیر و ماست (و در حقیقت لبنیات) در سفر تشویق شده است.

همچنین با همه سفارش ها نسبت به گشاده دستی در سفر، ولخرجی در آن هشدار داده شده است. «شهاب» می گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: شما می دانید من ثروتمندم و به دوستانم نیکی می کنم. با گروهی از آنان در راه مکه همسفر می شوم و برایشان بسیار خرج می کنم [اشکالی دارد؟]

امام فرمود: ای شهاب! چنین مکن. اگر آنان نیز مانند تو خرج کنند، زیان می بینند، و اگر تو بکنی و ایشان هزینه نکنند، باعث [شرمساری و] خواری آنان می شود. پس با گروهی دوستی کن که در توانگری همانند تو باشند.

گرچه رفتار انسان در هر حالی باید شایسته باشد، اما در سفر به خاطر رنج های بسیار که زمینه های عصبانیت افراد را مهیا می سازد، اسلام آداب خاصی را توصیه نموده است.

علامه مجلسی در حدیثی معتبر از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که لقمان پسر خویش را این گونه نصیحت می کرد: پسرم! هنگامی که با گروهی سفر می کنی، در کارهای خود و کارهایشان با آنان بسیار مشورت و همفکری کن. بر آن ها بسیار لبخند بزن. گشاده دست باش. چون تو را به مهمانی خویش دعوت می کنند، بپذیر. اگر از تو یاری می جویند، کمکشان کن. و با چند چیز بر آن ها برتر باش: به بسیاری خاموشی، به بسیاری نماز و گشاده دستی و جوانمردی در هر چه با خود داری، از چهارپا و ثروت و توشه.

چون با تو مشورت کنند، ابتدا درباره آن موضوع خوب بیندیش و سپس پاسخشان بده... فرمانِ بزرگ تر را بپذیر و اگر کاری از تو می طلبند یا چیزی از تو می پرسند، بگو چشم و «نه» مگو، که «نه» گفتن، نشانه ناتوانی و باعث سرزنش است... اگر با چهارپا سفر می کنی، هنگام اتراق کردن، پیش از آن که خودت چیزی بخوری، به چهار پایت علف بده. در جایی فرود آ که خاکش نرم تر و پرگیاه تر باشد.

در روایتی دیگر، امام صادق (علیه السلام) شوخی بسیار با [رعایت آداب شوخی با] همسفران، و پوشاندان رازها [و نقاط ضعفی که از دوستانش در سفر دیده است] را پس از جدایی از آنان، از آداب سفر برشمرده است.

یاری رساندن به دیگران، در همه موارد، در اسلام سفارش شده است. اما با عنایت به نیاز بیشتر آدمی به کمک در سفر، در احادیث، بدان توجه ویژه ای شده است. پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) می فرماید: کسی که مؤمن مسافری را یاری رسانَد، آفریدگار هفتاد و سه دشواری از سختی های این جهان را از او برمی دارد [و برایش آسان می گرداند] و او را از غم و اندوه اَمان می دهد و هفتاد سختی آن جهان را از وی برطرف می سازد ؛ در زمانی که سختی های رستاخیز، نفَس مردم را بند می آورد.

در روایات، به آن ها که ـ به دلایلی ـ پیاده ره می سپارند، سفارش شده است: کمر و شکم را محکم ببندید، و تند گام بردارید.

در روایات، از اتراق کردن شبانه در میان جاده ها و رودخانه ها نهی شده است.

برای سفر نیز دعاهای بسیاری وارد شده است که در کتاب های معتبر (و از جمله حلیة المتقینِ علامه مجلسی) بیان شده است.

ج ـ پس از سفر

در احادیث، از سفر به عنوان قطعه ای از رنج تعبیر شده است که به محض پایان یافتن، هر چه سریع تر باید نزد خانه و خانواده بازگشت.

در روایات ما، ضیافتِ دوستان پس از بازگشت از سفر مستحب شمرده شده است. هدیه آوردن از سفر نیز سفارش شده است.

>در روایتی آمده است: کسی که از سفر برمی گردد، سزاوار است پیش از انجام هر کاری، غسل کند، دو رکعت نماز بگذارد، به سجده رود و (به خاطر به سلامت بازگشتن و...) شکر خداوند را بر زبان آورد.


 بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی!

امام صادق(ع) در حدیثی فرموده است:

مسافرت باید برای یکی از این سه امر باشد:

>1 - تهیه توشه آخرت 2 - تامین معاش و زندگی 3 - لذت مباح و تفریح غیر حرام بنابراین، در سفرها باید آدابی را که از پیشوایان دین نقل شده است، به عنوان رهنمود گرفتن از مکتب، رعایت کرد.

فواید مسافرت بسیار است. کسب تجربه و پخته شدن، آشناییها و ارتباطات جدید، از آن جمله است.

سفر، آزموده کند مرد را هم از دل براند غم و درد را ز گیتی بدو نیک، بنمایدش وز آن گنج دانش بیفزایدش

نگاهی به مجموعه روایات اسلامی، نکاتی را به عنوان «آداب سفر» به ما می آموزد که مهمترین آنها، آموختن «آیین همراهی و همسفری » است. تاکید شده است که پیش از سفر، همسفر مناسبی پیدا کنید. چرا که مسافرت تنهایی مکروه است. رسول خدا(ص) از سه کس مذمت کرده است:

یکی آنکه غذایش را تنها می خورد.

یکی آنکه در خانه ای تنها می خوابد.

سوم آنکه تنها به مسافرتهای دور و دراز می رود.

آداب دیگر سفر را طبق تعالیم دینی، فهرست وار اینگونه می یابیم:

1 - خداحافظی کردن از خانواده و بستگان از سوی مسافر، بدرقه کردن کسی که به سفر می رود، از سوی اهل خانه و بستگان.

2 - شروع کردن سفر با «صدقه »، جهت سلامتی و رفع و دفع بلاها.

3 - خواندن دو رکعت نماز، دعا کردن و جان و مال خانواده را به خدا سپردن و بر او توکل کرد.

4 - خواندن این دعا: «بسم الله، آمنت بالله، توکلت علی الله، ماشاء الله، لا حول و لا قوة الا بالله.»

5 - برداشتن عصا، یا وسیله ای جهت دفع شر و خطرات احتمالی و حمل ابزار دفاعی.

6 - همراه داشتن مسواک و شانه و لباس و ظرف.

7 - همراه برداشتن مواد غذایی و خوراکهای مورد نیاز و رهتوشه سفر.

8 - همراه داشتن داروهای مورد نیاز، سوزن، نخ، طناب و زیرانداز.

9 - رعایت اخلاق خوب با همسفر در طول مسافرت.

10 - در سفر، بار بر دوش دیگران نبودن، خرج خود را به گردن دیگران نینداختن.

11 - مراعات حال همسفر، در صورتی که خسته یا مریض باشد.

12 - همکاری در کارها، برعهده گرفتن کارهای سنگین در مسافرت.

13 - گوش کردن به حرف بزرگترها.

14 - مشورت با همسفران در انجام کارها و تصمیم گیریها.

15 - مواظبت بر خواندن نماز در اول وقت.

16 - پس از سفر، نقل نکردن سختیها و ناملایمات مسافرت.

17 در بازگشت از سفر، برای اهل خانه، هدیه و سوغات آوردن 18 - هنگام مراجعت از مسافرت به وطن، خدا را شکر کردن و بر نعمت سلامتی، حمد کردن.

برای تک تک آنچه یاد شد، احادیث مکرری در متون دینی آمده است که مجال طرح آنها نیست.

به علاوه، سفر وسیله شناخت است، هم شناخت خود، هم شناخت دیگران. چون رنجها و سختیهای مسافرت و حالتهای فوق العاده، جوهره انسان را می نمایاند و خصلتهای درونی بروز می کند. حتی انسان میزان تحمل و مقاومت و کاردانی و تجربه خود را هم در سفر به محک می تواند بزند.

از جمله سفرهای پسندیده، مسافرت به شهرهای مذهبی و زیارتگاهها و دیدن اماکن تاریخی و دیدار با بزرگان و شخصیتهای علمی و اخلاقی است.

زیارت خانه خدا، مرقد حضرت رسول، قبور مطهر ائمه معصومین، مزار پاک شهدای راه حق، زیارت قبر انبیا و اوصیاء و اولیا و صحابه و تابعین. دیدار از مرقد علمای بزرگ، فرزندان اهل بیت و قبور مؤمنان و صالحان، همه از مواردی است که در متون دینی به آنها تشویق شده است و زیارت قبور امامان، نوعی تجدید عهد و پیمان با صاحبان ولایت است. امام سجاد(ع) بیست و پنج بار به سفر حج رفت.

به فرموده حضرت رضا(ع):

«هر امامی بر گردن دوستان و پیروانش، عهد و پیمانی دارد. از جمله اموری که وفای به این عهد و پیمان است، زیارت قبور ائمه است.»

امید است که هر جا باشید، چه در سفر و چه حضر، ایامی خجسته و روز و شبی پربرکت داشته باشید.

«سفر آخرت »، سفر دیگری است که همه در پیش داریم.

آن هم آداب و شرایط و پیش نیاز و تهیه مقدمات و رهتوشه لازم دارد که موضوعی جداست و نیازمند نگاهی دوباره و جدی.

ما ... همه مسافریم، و نیازمند آمادگی برای آن «سفر بی بازگشت ».

علی(ع)، رهتوشه آن سفر را «تقوا» می داند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/14:: 3:52 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >