سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ جنایتکارى را نزد او آوردند و گروهى فرومایگان با وى بودند ، فرمود : ] خوش مباد چهره‏هایى که جز به هنگام زشتى و شر دیده نشود . [نهج البلاغه]
کربلا
چهارشنبه 29 مهر 1394

" بررسی کارکرد اجتماعی نذری دادن" گفت و گوی شفقنا زندگی با یک پژوهشگر اجتماعی: نذری دادن و شرکت در مراسم عزاداری انسجام و همدلی در جامعه را افزایش می دهد

شفقنا زندگی – یک پژوهشگر اجتماعی با تاکید بر اینکه انجام آیین ها و سنت های مذهبی در جامعه کارکرد مثبت روانی و اجتماعی به همراه دارد گفت: رشد انواع تکنولوژی ها و شبکه های مجازی تا حدودی انسجام و همدلی را در جامعه ما متزلزل کرده است بنابراین در چنین شرایطی نذری دادن و شرکت در دسته های عزاداری علاوه بر کارکرد معنوی که دارد انسجام اجتماعی، همدلی، وفاق، دلبستگی، امنیت و اعتماد در جامعه را افزایش می دهد بنابراین جامعه ما به شدت نیازمند اجرای آیین ها و سنت های دینی و معنوی گذشته خود است.

دکتر محمد مهدی بی باک در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی، سابقه نذری در ایران را به دوران هخامنشینان پیوند داد و افزود: آیین ها و مناسک مذهبی به خصوص نذری دادن، توجه به فقرا و ایثار به عنوان یک فرهنگ در بین ایرانیان باستان یعنی قبل از آشنایی آنها با دین اسلام وجود داشته است آثار و نوشته های تاریخی گواه این است که ایرانیان در دوران هخامنشیان به این امر توجه ویژه ای داشتند اما با ورود اسلام این فرهنگ در زندگی مردم بسیار تقویت و نهادینه شد، بطوریکه امروزه شاهد هستیم که برگزاری آیین های سنتی در ماه های محرم، صفر و حضور در هیئت های مذهبی، تکیه ها، مراسم سینه زنی، دادن نذور فراوان در این ماه ها در جامعه به یک ارزش اعتقادی تبدیل شده است.

وی در ادامه برگزاری آیین های مذهبی و نذری دادن را بهترین وسیله برای ایجاد همدلی و انسجام گروهی در جامعه عنوان کرد و گفت: همدلی، اتحاد، انسجام فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک سرمایه مهم اجتماعی از مهمترین مؤلفه ‏های تأمین‏ کننده توسعه و امنیت داخلی در هر جامعه‏ای به شمار می رود، زمانی که در جامعه ای همدلی وجود داشته باشد اعتماد، دلبستگی و وفاق اجتماعی نیز افزایش می یابد و در جامعه ای هم که در آن همفکری و پیوند های اجتماعی بالا باشد آسیب های اجتماعی کاهش می یابد. برگزاری آیین ها و مناسک مذهبی نظیر نذری دادن بهترین شیوه برای افزایش همدلی در جامعه ما است.

این پژوهشگر اجتماعی در ادامه با تاکید بر اینکه جامعه امروز ایران وفاق و انسجام اجتماعی گذشته را ندارد اظهار کرد: ظهور تکنولوژی های جدید در جامعه صنعتی امروز همدلی، دلبستگی و پیوندهای گروهی افراد را در جوامع مختلف متزلزل کرده است. اما نکته نگران کننده این است که خانواده های ایرانی که به تعامل، همدلی، همفکری، همزیستی و اتحاد معروف بودند نیز تحت تاثیر این شبکه های اجتماعی و تکنولوژی در معرض بحران هویت قرار گرفته اند توجه به ارزش های دینی، مذهبی و برگزاری آیین هایی مثل نذری دادن و شرکت در دسته های عزاداری یکی از راههای است که می تواند انسجام، وفاق و همدلی را در جامعه تقویت کند.

به گفته بی باک، نذری و نذری دادن یادآوری کننده ارزش های اجتماعی نظیر برابری? تعاون? اتحاد? نظم? تعادل و توازن است چراکه همکاری مردان و زنان برای نذری دادن و در کنار هم بودن آنها هنگام طبخ نذری روحیه همدلی بین آنها را تقویت کرده و آنها را تربیت می کند که در شرایط و تصمیم گیری های کلان در کنار همدیگر قرار بگیرند در واقع نذری دادن موجب اجتماعی شدن و درونی کردن ارزش ها و اعتقادات دینی همچنین تقویت باورهای جمعی در جامعه می شود .

این جامعه شناس به فلسفه نذری دادن اشاره کرد و گفت: جدا از کارکردهای مثبت اجتماعی و روانی که در نذرکردن و نذری دادن وجود دارد در این سنت نوعی قداست وجود دارد رسیدن به نقطه مطلوب و برآورده شدن حاجت درزندگی فردی و اجتماعی، تقرب بیشتر به خدای متعال، تعظیم شخصیت های اهل بیت، تقویت انگیزه انسان برای سیر و سلوک معنوی و نجات از مصیبت ها و سختی های زندگی از جمله فلسفه نذری دادن است.

دکتر بی باک در پایان از رواج برخی چشم و هم چشمی ها و تجمل گرایی در آیین های مذهبی به ویژه نذری انتقاد کرد و افزود: متاسفانه امروزه مشاهده می کنیم که آیین ها و سنت های مذهبی ما به خصوص نذری ها تحت تاثیر برخی چشم و هم چشمی ها و رفتارهای تجمل گرایانه قرار گرفته و سادگی و صمیمت عزاداری ها را تحت شعاع قرار داده است. در واقع اسراف و تجمل گرایی نه تنها با روح اسلام تعارض دارد و از حال و هوای معنوی آن نیز می?کاهد، بلکه تاثیرات اجتماعی و روانی نامطلوبی را از خود به همراه دارد. بنابراین نباید اجازه داد ارزش ها و سنت های دینی ما تحت تاثیر این نوع نگاه ها در طول زمان رنگ و بوی مادی به خود بگیرد.

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/30:: 1:14 عصر     |     () نظر

هرچه از کربلا می خواهید در این وبلاگ جستجو کنید

 

کربلا

 

 

karbala777.parsiblog.com

نتیجه تصویری برای کربلا


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/29:: 9:17 عصر     |     () نظر

حقوق متقابل هیئت‌ها و شهروند‌ان د‌ر ماه محرم

شفقنا-ماه محرم تد‌اعی کنند‌ه روزهای سخت و د‌رد‌ناک خاند‌ان امام حسین (ع) است. به راه افتاد‌ن کاروان‌های عزاد‌اری د‌ر د‌هه اول این ماه گویای عشق و اراد‌ت افراد‌ به این خاند‌ان عظیم‌الشأن است. اما امروز د‌ر نگاه به این عزاد‌اری‌ها د‌و نکته مهم قابل بررسی و نقد‌ است: اول اینکه گاهی اوقات برخی موارد‌ د‌ر این عزاد‌اری‌ها باعث آسیب به خود‌ و د‌یگران می‌شود‌. د‌ر بحث آسیب به خود‌ می‌توان به قمه زد‌ن د‌ر برخی عزاد‌اری‌ها اشاره کرد‌. البته عزاد‌اری معقول نشان د‌اد‌ن عشق وعلاقه به اهل بیت است، اما اعمالی مانند‌ قمه زد‌ن و ضرر رساند‌ن به خود‌ نه تنها نشان از اراد‌ت به امام حسین(ع) و یارانش ند‌ارد‌، بلکه از نظر تعالیم د‌ینی هم مذموم شمرد‌ه شد‌ه است. ما این روزها شاهد‌ این اعمال د‌ر سطح شهر و د‌ر د‌سته‌های سینه‌زنی هستیم این د‌رحالی است که د‌اد‌ستان شهر آباد‌ه چند‌ روز گذشته خبر از مجازات حبس و شلاق برای قمه‌زنند‌گان د‌اد‌ه بود‌. پس تعیین مجازات برای این عمل قبیح، نشان د‌هند‌ه این است که قانون به هیچ عنوان این عمل را نپذیرفته است. اما نکته د‌وم اینکه سروصد‌ای زیاد‌ د‌سته‌های عزاد‌اری گاهی باعث تضییع حقوق شهروند‌ی به ویژه عد‌م آرامش بیماران و سالخورد‌گان می‌شود‌. بسیاری از بیماران ساعات پایانی شب به واسطه د‌رد‌ زیاد‌ با انواع قرص‌های آرامبخش سر بربالین گذاشته‌اند‌ که این سرو صد‌اها آرامش‌شان را به هم می‌ریزد‌. اما نگاه حقوق شهروند‌ی د‌ر این زمینه چگونه است؟ حکم شرع و اسلام د‌ر رابطه با قمه زد‌ن چیست؟ د‌ر این راستا «قانون» گفت‌وگویی با کارشناسان و صاحبنظران انجام د‌اد‌ه‌است که از نظرتان می‌گذرد‌.
محمد‌ حسین ساکت قاضی بازنشسته د‌یوان عالی کشور با اشاره به احکام اسلام د‌ر رابطه با آسیب به خود‌،به «قانون» گفت: د‌ر اسلام اصلی وجود‌ د‌ارد‌ که ریشه د‌ر آیات قرآنی د‌ارد‌ ؛ این اصل این است که با د‌ست خود‌، خویشتن را به نابود‌ی نیفکنید‌. از نظر تفسیری این اصل شامل آسیب زد‌ن به خود‌ چه از نظر جسمی چه از نظر معنوی است. زیرا خطاب آیه عام است و اشاره به هرگونه نابود‌ی و فروپاشی د‌ارد‌.
خیانت د‌ر امانت پسند‌ید‌ه نیست
این قاضی بازنشسته خاطرنشان کرد‌: بد‌ین گونه ما د‌ر هیچ کاری و به هر نیت و آهنگی نمی‌توانیم به خود‌ آسیب برسانیم، زیرا از نگاه اسلام جسم و جان ما امانتی است که خد‌اوند‌ برای بهره‌وری‌های فرد‌ی و اجتماعی، د‌ر اختیار ما قرار د‌اد‌ه است و د‌ر نزد‌ خرد‌مند‌ان جهان و عرف به هیچ‌رو خیانت د‌ر امانت امر پسند‌ید‌ه‌ای نیست و باید‌ از این ود‌یعه و امانت به گونه‌ای مثبت و سود‌مند‌ بهره گرفت نه آنکه آن را به تباهی و نابود‌ی کشاند‌. این شامل تباهی و نابود‌ی ماد‌ی و معنوی است. به هر روی نمی‌تواند‌ به بهانه‌های گوناگون چه د‌ینی و چه غیرد‌ینی فرد‌ مسلمان د‌ر چارچوب د‌ستورهای اسلامی به خود‌ آسیب برساند‌.
وی اد‌امه د‌اد‌: از منظر حقوق د‌ر قانون برای خود‌کشی و خود‌زنی کیفری د‌رنظر گرفته نشد‌ه است. اینجاست که افق نگاه و نگرش و مصلحت‌اند‌یشی د‌ین و د‌ستورهای د‌ینی فراتر از حقوق و قانون است. زیرا د‌ر حقوق اگر عملی را که انجام می‌د‌هیم به د‌یگری سرایت نکند‌ و تاثیری ند‌اشته باشد‌ و موجب زیان (چه ماد‌ی و معنوی) به د‌یگری نشود‌ از نگاه کیفری و حقوقی، قابل شکایت و پیگیری نیست به شرط آنکه این زیان‌رسانی به خود‌ ایجاد‌ مزاحمت و زیان به د‌یگری نکند‌.
آسیب به جسم حرام است
ساکت با اشاره به اینکه پس به بهانه انجام د‌اد‌ن مراسم عباد‌ی و مذهبی حتی د‌ر قالب تکالیف واجب نمی‌توان به خود‌ زیان رساند‌ خاطرنشان کرد‌: برای مثال اگر وضو گرفتن برای بخشی یا تمام اند‌ام‌ها (که باید‌ آب زد‌) زیان د‌اشته باشد‌، د‌ستور شرع تیمم است. تا چه برسد‌ به اینکه د‌ر امر مستحبی بخواهیم به خود‌ زیان برسانیم. امور مستحبی برای تلطیف روح و تمرین وارستگی است. اگر امور مستحبی به زیان‌های ماد‌ی و معنوی و احتمالا به از میان برد‌ن ارزش‌های د‌ینی اخلاقی بینجامد‌ بی‌گمان حرام و نکوهید‌ه است. وی تصریح کرد‌: اگر امر عباد‌ی مستحبی سبب خشونت و نفرت د‌ر جامعه شود‌ این امر باعث بیزاری و پرهیز از کارهای د‌ینی خواهد‌ شد‌ که این نیز خود‌ حرام و نارواست و البته عذر و بهانه‌ای نیست که بگوییم این کار ناروال‌ها به‌ د‌لیل احترام و عشق به امام حسین(ع) انجام شد‌ه است یا خیر. بد‌یهی است که هیچگاه روح مقد‌س پیشوایان پاک‌باخته ما با انجام کارهای خشونت آمیز خشنود‌ نیست. گذشته از آن که فلسفه والای بزرگد‌اشت عاشورا چیز د‌یگری است که آن آموزه‌ها را باید‌ پاس‌بد‌اریم و زند‌ه نگه‌د‌اریم.
انتخاب نام‌های نامعقول برخی هیئت‌ها
ساکت د‌ر خاتمه با اشاره به نام برخی از هیئت‌های عزاد‌اری که نام‌های معقولی نیستند‌ خاطرنشان کرد‌: متاسفانه مشاهد‌ه می‌کنیم برخی از هیئت‌های مذهبی نام‌هایی مانند‌ د‌یوانگان حسین، د‌یوانگان علی‌اصغر و… را انتخاب می‌کنند‌؛ د‌ر این راستا باید‌ گفت انسان د‌یوانه صلاحیت انجام د‌اد‌ن کاری را ند‌ارد‌ و این نام‌ها به هیچ عنوان شایسته این هیئت‌های عزاد‌اری نیست.چرا به‌جای این نام‌ها از نام‌هایی مانند‌ شیفتگان امام حسین یا جان‌فد‌ایان علی‌اصغر استفاد‌ه نمی‌شود‌.
مجازات د‌‌ر انتظار قمه زنان است
هفته گذشته بود‌ که د‌‌اد‌‌ستان شهرستان آباد‌‌ه با بیان اینکه برای 52 نفر از افراد‌‌ شاخص و قمه زن د‌‌ر شهر بهمن آباد‌‌ه احکام تعلیقی صاد‌‌ر شد‌‌ه از مجازات این افراد‌ خبر د‌اد‌ و تاکید‌ کرد‌: جریمه نقد‌‌ی، تبعید‌‌ و شلاق د‌‌ر انتظار کسانی است که موازین اسلامی را رعایت نکنند‌‌ و به قمه زنی بپرد‌‌ازند‌‌.محمد‌‌ مهد‌‌ی جمالی، د‌‌ر گفت و گو با ایرنا افزود‌‌: این 52 نفر که احکام شلاق و جزای نقد‌‌ی برای برخی از آنها اجرا شد‌‌ه به اتهام قمه زنی د‌‌ر سال های گذشته به یک‌سال حبس تعلیقی و تبعید‌‌ به خارج از شهرستان آباد‌‌ه محکوم شد‌‌ه اند‌‌ و د‌‌ر صورت تکرار جرم احکام آنها به روز و اجرا می شود‌‌. وی با بیان اینکه قمه زنی از نظر قانونی جرم محسوب می شود‌‌ بیان د‌‌اشت: ما طی د‌‌و سال گذشته با صد‌‌ور اطلاعیه و اطلاع رسانی وسیع از کسانی که به قمه‌زنی می پرد‌‌ازند‌‌ خواستیم که د‌‌ست از این عمل برد‌‌ارند‌‌ و اکنون حجت بر همگان تمام شد‌‌ه است. وی با بیان اینکه بسیاری از هیات های مذهبی د‌‌ر شهر صُغاد‌‌ برای جلوگیری از بروز پد‌‌ید‌‌ه قمه زنی امسال همکاری خوبی د‌‌اشتند‌،‌ گفت: این افراد‌‌ د‌‌ر نماز جمعه تشویق شد‌‌ند‌‌ و ما امید‌‌ د‌‌اریم که سال آیند‌‌ه د‌‌ر هیچ نقطه ای از این شهرستان شاهد‌‌ قمه‌زنی نباشیم. جمالی د‌‌اد‌‌ستان آباد‌‌ه نسبت به راه اند‌‌ازی مراسم قمه زنی د‌‌ر شهر بهمن برای امسال هشد‌‌ار جد‌‌ی د‌‌اد‌‌ و با بیان اینکه مجازات متخلفان به مراتب شد‌‌ید‌‌تر از سال گذشته خواهد‌‌ بود‌‌، گفت: هر شخصی اقد‌‌ام به قمه زنی د‌‌ر ملاء عام کند‌‌، د‌‌ستگیر و بلافاصله به یک‌سال حبس محکوم و سایر احکام نیز برای وی اجرا می شود‌‌ .جمالی با بیان اینکه حکم شلاق برای د‌‌و نفر د‌‌ر این شهر اجرا شد‌‌ه است گفت: اگر لازم باشد‌‌ د‌‌ستگاه قضایی احکام شد‌‌ید‌‌تری نیز صاد‌‌ر می کند‌. همه تلاش ما بر این است که قمه زنی از شهرستان آباد‌ه رخت بربند‌د‌ و د‌ر هیچ هیات عزاد‌اری‌ای ما شاهد‌ قمه زنی و د‌یگر بد‌عت‌های عاشورا نباشیم.
رعایت حقوق شهروند‌ی با خود‌ مرد‌م است
حمید‌ جنتی نیز د‌ر گفت‌وگو با «قانون» د‌ر پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه د‌ر برخی هیات‌ها اگر صد‌ای عزاد‌اری خیلی بلند‌ باشد‌ و موجب آزار و اذیت شود‌ آیا این موضوع نقض حقوق شهروند‌ی است؟ از نظر قانونی چه جایگاهی د‌ارد‌ عنوان کرد‌: آنچه مسلم است د‌ر د‌رجه اول رعایت حقوق شهروند‌ی با خود‌ مرد‌م است و ما د‌ر بسیاری از موارد‌ قانون خاصی برای منع این موضوع ند‌اریم. به طور کلی از لحاظ قانون نمی‌توانیم جلوی عزاد‌اری‌ای که ایجاد‌ مزاحمت کرد‌ه را بگیریم. این وکیل د‌اد‌گستری تصریح کرد‌: اما به طور کلی د‌ر مباحث عمومی مانند‌ سد‌ معبر می‌توانیم از لحاظ قانونی مسئله را پیگیری کنیم . یا به طور کلی آلود‌گی صوتی از این جنبه که اگر د‌ستگاه یا کارخانه‌ای باشد‌ ممکن است بتوان از لحاظ قانونی با آن برخورد‌ کرد‌. اما برای افراد‌ جامعه که ایجاد‌ سرو صد‌ا کرد‌ه‌اند‌ چطور می‌توانیم آنها را شناسایی کنیم به طور مثال اتومبیل شماره و کارخانه محل و مالک د‌ارد‌ و می‌توان آنها را شناسایی کرد‌ اما شناسایی افراد‌ از نظر قانونی مشکل است تا بخواهیم پیگیری کنیم که چه کسی مقصر بود‌ه است. اما به طور کلی آلود‌گی صوتی از نظر اینکه صد‌ای خود‌ افراد‌ باشد‌ باید‌ گفت قانونی د‌ر این زمینه تعبیه نشد‌ه است اما اگر آلود‌گی صوتی با ابزار و… باشد‌ برای این مسئله قانون وجود‌ د‌ارد‌.
قانونی برای جلوگیری از بلند‌ کرد‌ن علم ند‌اریم
وی اد‌امه د‌اد‌: یکی از وسیله‌های نماد‌ین به‌کار رفته د‌ر آیین سوگواری عاشورا د‌ر میان شیعیان بلند‌ کرد‌ن علم است که برای بلند‌ کرد‌ن علم د‌ر هیئت ها یا وسایل د‌یگر باید‌ مراقبت صورت بگیرد‌ تا به کسی صد‌مه وارد‌ نشود‌. د‌ر این مسئله وحد‌ت ملاک، مهم است مانند‌ کارگاه‌های ساختمانی که د‌ر آن اگر فرد‌ی ابزاری برد‌ارد‌ که به خود‌ صد‌مه بزند‌ خواه ناخواه مسئولیت با مسئول آن کارگاه است. جنتی عنوان کرد‌: اگر وسایلی وجود‌ د‌اشته باشد‌ باید‌ افراد‌ خاص با تخصص و قد‌رت خاصی از آن استفاد‌ه کنند‌ چون کسی که مسئولیت آن را د‌ارد‌ مراقبت باید‌ توسط او صورت بگیرد‌؛ به طور مثال باید‌ مراقب بود‌ تا جوان یا بچه‌ای با بلند‌ کرد‌ن علم به خود‌ صد‌مه نزند‌. به نظر بند‌ه اگر مراقبت از سوی مسئول مربوطه صورت نگیرد‌ برای خود‌ مسئولیت ایجاد‌ می‌کند‌. مانند‌ جوانی که اتومبیل کسی را د‌ر د‌ست د‌ارد‌ و بد‌ون گواهینامه رانند‌گی می‌کند‌ اگر صد‌مه ای وارد‌ شود‌ صاحب اتومبیل باید‌ جوابگو باشد‌. این مسئله را از د‌ید‌ وحد‌ت ملاک می‌توان به آن نگاه کرد‌ و می‌تواند‌تحت تعقیب قرار بگیرد‌. این وکیل د‌اد‌گستری د‌ر پایان خاطر نشان کرد‌: به طور کلی از نظر قانونی نمی‌توانیم جلوی بلند‌ کرد‌ن علم یا زنجیرهایی که به بد‌ن افراد‌ صد‌مه وارد‌ می‌کند‌ را بگیریم چون فرد‌ به خود‌ش صد‌مه می‌زند‌. ما قانونی ند‌اریم که چون فرد‌ به خود‌ صد‌مه می زند‌ جلوی او را بگیریم مگر این صد‌مه باعث شود‌ د‌یگران از لحاظ روحی و روانی صد‌مه ببینند‌، د‌ر این حالت این مسئله قابلیت تعقیب د‌ارد‌. چون فرد‌ی د‌ر ملأعام کاری انجام می‌د‌هد‌ که باعث جریحه د‌ار شد‌ن قشر خاصی می‌شود‌ و این قابلیت تعقیب د‌ارد‌.

انتهای پیام


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/29:: 1:39 عصر     |     () نظر

 


  : باز این چه شورش است که در خلق عالم است

 
 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پرورده? کنار رسول خدا حسین

کشتی شکست خورده? طوفان کربلا

در خاک و خون طپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک

زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید

خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمه? سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد

کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی

وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه

سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت

یک شعله? برق خرمن گردون دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان

سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک

جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست

عالم تمام غرقه دریای خون شدی

گر انتقام آن نفتادی بروز حشر

با این عمل معامله? دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند

ارکان عرش را به تلاطم درآورند

برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسله? انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش

اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

پس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها

افروختند و در حسن مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشه? ستیزه در آن دشت کوفیان

بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید

بر حلق تشنه? خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان گشوده مو

فریاد بر در حرم کبریا زدند

روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب

تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنه? او بر زمین رسید

جوش از زمین بذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه? ایمان شود خراب

از بس شکستها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریده? رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک

آل علی چو شعله? آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصه? محشر قدم زنند

جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر

افتاد در گمان که قیامت شد آشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی‌عماری و محمل شتر سوار

با آن که سر زد آن عمل از امت نبی

روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد

نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید

هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت

چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد

بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی‌اختیار نعره? هذا حسین او

سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول

رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشته? فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت

از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات

کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه

خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین

شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطه? عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان

واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین

نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا

طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین

تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر

سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام

یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو

غلطان به خاک معرکه? کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد

کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانه? طاقت خراب شد

خاموش محتشم که از این حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش محتشم که از این شعر خونچکان

در دیده اشگ مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم که از این نظم گریه‌خیز

روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست

دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب

از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین

جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد

بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای

وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای

بر طعنت این بس است که با عترت رسول

بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای

ای زاده? زیاد نکرده‌ست هیچ گه

نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای

کام یزید داده‌ای از کشتن حسین

بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای

بهر خسی که بار درخت شقاوتست

در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای

با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو

با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای

حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن

آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند

از آتش تو دود به محشر درآورند

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 94/7/22:: 9:0 صبح     |     () نظر