نکاتی برای زائرین پیادهروی اربعین
پارسال قسمت شد و سه روز قبل از اربعین حسینی، بیابانهای بین نجف و کربلا را پیاده رفتیم و بعد از سه روز پیادهروی به کربلا رسیدیم. + امسال اما جزو جاماندگانیم؛
تصمیم گرفتم تجربیات سفر پارسالم را بنویسم هم برای ماندنش برای خودم و استفادهشان در سالهای بعدی انشالله و هم برای دوستانی که امسال برای بار اول عازم این سفر هستند و شاید این چند سطر کمکی باشد برایشان و باعث شود که در آن روزهای عاشقی، مرا نیز یاد کنند.
- کاروانهای ایرانی اکثراً مسیر نجف به کربلا که هشتاد کیلومتر است را پیادهروی میکنند. مسیری که پیاده رفتنش تقریباً سه روز و دو شب زمان میبرد و اکثر کاروانها صبح هفده صفر از نجف حرکت میکنند و نزدیک غروب نوزدهم، یعنی شبِ اربعین، به شهر کربلا میرسند.
تابلوی ورودی شهر کربلا
- در تمام طول مسیر، در سمت چپ و گاهی راست جادهای که مخصوص پیادهروندهها درست کردهاند عمودهایی (ستون) وجود دارد که با فاصله پنجاه متر پنجاه متر از همدیگر نصب شده و شمارهگذاری شدهاند؛ از شماره یک تا هزار و چهارصد و شصت؛ البته اگر بعد از رد کردن ستون شماره دویست با ستون شماره یک مواجه شدید تعجب نکنید! ستونها در این قسمت ریست میشود این ستونها کمک بزرگی است به زائران تا علاوه بر اینکه فاصلهشان را تا کربلا حساب کنند، با دوستان و همسفریهایشان پای این ستون ها قرار بگذارند. مثلا صبح وقتی راه میافتید قرار بگذارید برای نماز یا برای شب همه خودشان را به ستون (بر فرض) چهارصد برسانند تا اگر کسی جا ماند، گم شد یا خواست تنهایی مسیر را طی کند، شب به گروه بپیوندد.
ستون هزار و صد و سی و پنج
- یکی از مهمترین لوازم این سفر پاپوش است. تصور کنید میخواهید سه روز پیاده راه بروید، چه میپوشید برای کمتر اذیت شدن؟ من به شخصه تمام راه را با دمپائی طی کردم و به نظرم خیلی خیلی بهتر و راحت تر از کفش بود. دمپائی باعث جریان داشتن هوا در پایتان و انگشتان میشود، به راحتی میتوانید در هر استراحتگاهی پاهایتان را با آب و صابون بشوئید و تمییز کنید و کمی از خستگیتان کم کنید و از زدن تاول که باعث میشود طی کردن بقیه راه برایتان مشکل شود، جلوگیری کند.
- سرویسهای بهداشتی و مکان استراحت قدم به قدم در کل مسیر وجود دارد، کافیست شما تصمیم بگیرید نیم ساعتی استراحت کنید و دراز بکشید، چادرهای موکبهای کنار جاده آماده پذیرایی از شما هستند. توصیه میکنم یک صابون کوچیک برای شستن دستها و گاهی پاهایتان همراهتان باشد.
بنوش به یاد عطش حسین
- سعی کنید صبحانهها پنیر نخورید. مخصوصاً کسانیکه سابقه نقرس دارند. اسیداوریک خونتان بالا میرود و درد مچپایتان ادامهی پیادهروی را برایتان سخت میکند.
- این سه روز شما مهمان موکبها و دسته های عراقی هستید که کل سال منتظر چنین روزهایی هستند تا از زائران حسین به بهترین نحو پذیرایی کنند. پس لازم نیست هیچ خوراکی با خودتان بردارید مگر انجیرخشک یا آلو و عناب اگر مزاج حساسی دارید!. تصور کنید بازاری روبروی شماست به طول هشتاد کیلومتر با انواع غذاها و خوراکیها و نوشیدنیها و میوهها کاملا مجانی؛ مجانی نه، بازاری که برای گرفتن و خوردن غذایشان به شما التماس میکنند، التماس میکنند تا بیایید و آنها پاهایتان را بشورند، مشتومال بدهند. بازاری که کیف و کفش و حتی کالسکه شما اگر خراب شده باشد، برایتان درست میکنند بدون گرفتن هیچ اجرتی! چرا؟ چون شما مقام بالائی دارید، شما زائر حسین هستید …
پشت و مال دادن بدن و پاهای زائرین
درست کردن کالسکه بچهها و ویلچر مجاناً
- نزدیک غروب آفتاب تا حدود ساعت نه ده صبح هوا سرد است. بهتر است لباس گرمی همراه خود داشته باشید تا بتوانید به راحتی بپوشید یا دربیاورید. مکانی که برای خوابیدن انتخاب میکنید حتما بتونی و ساختمان باشد؛ در چادرهای برزنتی نخوابید که ممکن است با انداختن دو پتو روی خودتان باز هم تا صبح یخ بزنید. سعی کنید تا قبل از اذان مغرب، مکان استراحتتان را انتخاب کنید، مخصوصا اگر دستهجمعی میخواهید اتراق کنید. پتو و متکا در همه موکبها وجود دارد، یادتان باشد در این سفر نباید زیاد حساس باشید و به فکر تمیزی هتلوار. اگر هم خیلی حساس هستید ملافه نازک و سبکی در کولهپشتیتان قرار دهید و شبها از آن استفاده کنید.
- بعضی از عراقیها تمام طول سال منتظر همین روزها هستند تا هرچه دارند تقدیم زائرین حسین کنند. در راه حتما کودکانی را میبینید که شیشهای عطر در دست گرفتهاند و به لباس زائران عطر میزنند. از یکیشان که پرسیدم، گفت «تنها دارائی من همین یک شیشه عطر بود، آوردهام تا آن را در راه حسین و برای زائرینش خرج کنم.» یا کودکی که یک جعبه دستمالکاغذی در دست گرفته و میگوید آن را با پول توجیبیهایش خریده؛ یا پیرمردهایی نشسته بر ویلچر که توان ایستادن ندارند و شما را به فنجانی قهوه دعوت میکنند … قدر این لحظهها را بدانید!
هرچه دارم فدایت حسین …
- تا جائیکه میتوانید کوله یا ساکی که برای این سه روز همراه خود میکنید را سبک بردارید. هرچه سبکتر، راه رفتنتان بهتر و کمردرد و پادرد گرفتنتان هم کمتر. سعی کنید کمرتان را با شالی محکم ببندید. آقایان سرشان را با پارچه یا روسری مانندی ببندند.
- در طول مسیر موکبهایی هستند که انواع قرص و دارو به زائران ارائه میدهند. علاوه بر آنها هلالاحمر ایران هم در طی مسیر فعال است، پس نگران سرماخوردگی و سردرد احتمالی نباشید؛ ولی قرص یا داروی خاصی اگر گاهاً مورد استفادهتان قرار میگیرد، پودر بچه و کرم پیروکسیکام برای عوارض احتمالی پیاده روی طولانی حتما همراه خودتان ببرید.
- سعی کنید هر روز حداقل یک عدد سیب بخورید.
انواع داروهایی که ممکن است مورد احتیاج زائرین شود
- در طول مسیر با زائرین دیگر، مخصوصا زائرین غیرایرانی صحبت کنید، حتی با کسانیکه در موکبها از شما پذیرائی میکنند. گاهی تعجب میکنید از اینکه شخصی که جلوی شما ایستاده و به شما چای میدهد یا اصرار میکند پایتان را بمالد، وکیل معروفی است یا عضو شورای شهرش است یا دکتری است از فلان شهر اروپا یا … یا … یا …
خدمت به زائرین حسین
- موبایلهای کشور عراق در آن روزها به سختی خط میدهد و تماس گرفتن با موبایل کار سختی میشود. از الان به خانوادههایتان بگوئید اگر در آن چند روز پیادهروی نتوانستید با آنها تماس بگیرید، نگران نشوند، مشکل از خطوط ارتباطی و شلوغی بیش از حد آن است، شما سالم و سلامت در حال راه رفتن هستید!.البته بعضی از موکبهای مسیر، تلفن در اختیار زائران قرار می دهند تا با هرنقطه از دنیا که خواستند، مجانی تماس بگیرند؛ زیاد نگران نباشید، فقط باید این موکبها را پیدا کنید.
- حتما دوربین عکاسی همراه خود ببرید، صحنههایی در این سفر میبینید که هیچوقت دیگر در زندگیتان تکرار نمیشود. لحظهها را ثبت کنید.
این هم چند عکس دیگر از سفر سال قبلم:
اشرب یا زائر
فلافلهایی که همانجا درست میکردن و داغ داغ میدادن دستت
با پارچ آبی در دست، سقائی میکرد
هنوز طعم خوشمزه این زولبیاهای داغ زیرزبانم مانده
حتی اگر لبتشنه جان دهیم، تسلیم نمیشویم
کوله و کفشهای پاره را میدوختند
خیاطی مجاناً
سفر اربعین با تمام سفرهای دیگر آدم فرق میکند؛ یک رویای واقعی
لحظه لحظهاش را زندگی کنید
اگر نکته دیگری به ذهنم آمد، به متن اضافه میکنم
بازنشر این مطلب در: رجانیوز، فرهنگنیوز، فارسنیوز، تریبونمستضعفین، باشگاه خبرنگاران، اربعین حسینی، مسیر،
نویسنده: سیده فاطمه مطهری - ساعت 9:31 ق.ظ روز 20 آذر 1392 |
دیدگاه (24)
نوشته شده توسط
اسماعیل اکبری
92/9/25:: 8:59 صبح
|
() نظر