سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ملایم باش ؛ زیرا هرکه ملایم باشد، همواره ازدوستی کسانش برخوردار می شود . [امام علی علیه السلام]
کربلا

 


داستان انتقال حجر الاسود از مکه به کوفه در زمان قرامطیان .

 

انتقال حجر الاسود  از مکه به کوفه در زمان قرامطه :

از علامه ی مجلسی در بحار الانوار به نقل از اصبغ  بن نباته از حضرت علی (ع) روایت کرده  که فرموده :ای مردم کوفه ! خداوند متعال،چیزی به شما عطا فرموده که به هیچ کس نداده است ،عبادتگاه شما بر خانه ی حضرت ادم (ع)،نوح(ع) ،ادریس (ع) ]عبادتگاه ابراهیم خلیل (ع) وپرستشگاه برادر خضر (ع) ... برتری دارد.تا ان جا که فرمود :زمانی فرا می رسد که حجر الاسود در ان نصب می شود واین محل ،عبادتگاه فرزندم مهدی (عج)خواهد شد...(1)

علامه (ره)در کتاب البیان گوید :روزی فرا می رسد که...تاان جا که می گوید:چه بسا نصب حجر الاسود از سوی معصوم (ع) به حق صورت گیرد ،نه از روی دشمنی وستم که مانند بسیاری از موارد ،از جمله ویژگیهای زمان ان حضرت (ع) می باشد.به این مطلب بدین طریقه خدشه وارد می شود که این انتقال وجابه جایی در شمار ویژگیهای ان  زمان  ذکر نشده است .شاید منظور این روایات ،واقعه ای است که از روی دشمنی وستم در زمان قرمطیان به وقوع پیوست،به طوری که حجر الاسود را از مکه به کوفه انتقال دادند ودر مسجد کوفه نصب کردند،و ان سنگ به مدت طولانی در مسجد قرار داشت تا حکومت قرمطیان منقرض شد وبه جایگاه نخست انتقال یافت . مشهور این است که هنگام جابه جایی ان از مکه به کوفه به سبب سنگینی ان بسیاری از شتران از حمل ان ناتوان شدند ،اما هنگام باز گرداندن ان به مکه ،تنها یک شتر ان را حمل کرد.باز گرداندن حجر الاسود در عصر محمد بن قولویه صورت پذیرفت که داستان عجیبی نیز از وی نقل کرده اند.(2)

سبب جابه جایی حجر الاسود ،این بود که زکرویه ی قرمطی (3)در سال 293(هجری .ق)خروج کرده ودین جدیدی اورد ومردم را به سوی خود فرا خواند وانان نیزدعوت وی را اجابت کردند.وکار او بالا گرفت وشروع له قتل عام مردم کرد .تا این که که زکرویه در یکی از میدانهای نبرد کشته شد. ابو طاهر قرمطی (4) جانشین  او شد .تا سال سیصدوهفده (هجری .ق)به قتل و غارت مردم پرداخت سپس به سوی مکه حرکت کرد ودر روز ترویه وارد مکه شد.در مسجد الحرام وخانه ی خدا ودره های مکه ،حاجیان را قتل واموالشان را غارت کرد وحجر الاسود را از جای کند وبه شهر هجر(5) فرستاد.مردم مکه قیام کرده وبا وی جنگیدند ولی او همه را قتل عام کرد.ان گاه ابو طاهر در خانه ی خدا را کند ومردی از یارانش رابرای کندن ناودان به پشت بام خانه ی خدا فرستاد ولی او سقوط کرد وجان سپرد ولی ان ملعون قرمطی خشمگین شد و کشته شدگان را در چاه زمزم انداخت وسایر مقتولین  را در مسجد الحرام وجای که به قتل رسیده بو دند دفن کرد.وپوشش خانه را بر گرفته ،میان یارانش قسمت وخانه های مکه را غارت کرد. ان ملعون بر فراز خانه خدا رفته ،این شعر را سرود:

من با خدا وخدا با من است               او مردم را افرید ومن از بین می برم

ودر هنگام کندن ححجر الاسود این شعر را سرود:

اگر این خانه ،عبادتگاه پروردگار ما بود می بایست از فراز ان اتش بر ما فرو می ریخت زیرا ما همانند دوران جاهلیت ،حج به جا اوردیم از روی نیرنگ ،که هیچ سودی برای ما نداشت ما میان زمزم وکوفه صفا رها کردیم جنازه هایی را که جز خدا پروردگاری نمی جستند.

این شعر نشانه کفر ابو طاهر است ،حجر الاسود بیست ودو سال(6) نزد انان بود وبه دستور یک حاکم ترک که در روزگار راضی بالله بر بغداد استیلا داشت ،پنجاه هزار دینار برای باز گرداندن حجر الاسود به قرمطیان پرداخت شد ولی انان از باز گردادن ان امتناع کردند وان را به کوفه بردند وبر مسجد کوفه اویختندتا مردم ان را ببینندودر سال سیصد ونه سنگ را به مکه باز گرداندن وگفتند:به حکم حجر الاسود را گرفتیم وبه حکم باز می گردانیم.قرمطیان در ماه ذی القعده ،حجر الاسود را به جای خود باز گرداندند.(7)

در کتاب خرایج وجرایح به نقل ابو قاسم جعفر بن محمد بن قولویه ،روایت شده که گفت :هنگامی که در سال(8)  سیصد وسی وهفت به بغداد رسیدم قصد سفر حج کردم واین همان سالی بود که قرامطیان حجر الاسود را به جایگاهش در خانه ی خدا باز گرداندند وبه بسیار علاقمه مند بودم تابه کسی که حجر الاسود را نصب می کند ،دست یابم زیرا تنها کسی سنگ را در جایش می تهد که امام زمان(ع) باشد،چنان که در زمان حجاج امام زین العابدین(ع) سنگ را در مکانش گذاشت  ومستقر کرد ودر ان هنگام من به بیماری سختی مبتلا شدم .تا حدّی که نسبت به جانم بیمناک شدم وانچه را که قصد داشتم امکان پذیر نشد.با خبر شدم که ابن هشام به حرم می رود نامه ای نوشتم ومهر کرده به او دادم در نامه از مدت عمرم سوال کرده ویان که ایا با همین بیماری از دنیا می روم یا نه ؟وبه او گفتم ،منظور من رساندن نامه به کسی است که حجر الاسود را در جایش می گذارد است.

ابن هشام گفت :به حرم رفتم همراه خود کسی را بردم  تا مرا اذ ازدحام مردم محافظت کندوهرگاه می خواست کسی ان سنگ را در جایش قرار دهد تکان می خورد واستوار نمی شد ،در این زمان ناگهان جوانی گندم گون وزیبا روی از راه رسید ،سنگ را برداشت ودر جایش گذاردوان سنگ استوار ماند ان چنان که گویا هرکز از جایش تکان نخورده باشدسرو وصدای مردم بالا گرفت وان جوان از مسجد الحرام خارج شد ومن اجایم برخاستم وبه دنبال او رفتم ومردم را از سمت راست وچپ او دور می کردم ، به طوری که مردم گمان کردند من دیوانه شده ام،مردم  برایش راه باز می کردند ومن به او خیره شده بودم تا اینکه از مردم جدا شد وبه سرعت دنبالش حرکت می کردم ولی او اهسته راه می رفت ، با وحود این نمی توانستم به او برسم ،هنگامی که به جایی رسید که هیچ کس جز من او را نمی دید،ایستاد ورو به من کرد،گفت بیا جلو چه همرا ه داری ،نامه را به او دادم،وبدون نگاه کردن به نامه گفت :به او بگو نگران  این بیماری نباشد ،او تا سی سال دیگر زندگی خواهد کرد.

گفت از ترس و نگرانی هیچ حرکتی نکردم ،او مرا به حال خود رها کرد ورفت ابو القاسم گوید : ابن هشام نزد من امد ومرا از کلام امام اگاه کرد ؛ ابن هشام گفت پس از سی سال که سپری شد ، ابو القاسم بیمارشد وبا تهیه ی لوازم ونوشتن وصیت ،خود را برای مرگ اماده ساخت ودر این باره جدیت داشت،به او گفته شد نگرانی تو برای چیست ؟ما از خدا می خواهیم که به تو سلامتی وتندرستی عنایت فرماید، پس نگران نباش.وی گفت امسال ترس بر من غلبه کرده است وبه همان بیماری در گذشت(9).

علامه ی بزرگ سید محمد طباطبایی در کتابش که درباره ی فضیلت مسجد کوفه نوشته و علامه ی مجلسی نیز درمبحث باز گرداندن حجر الاسود بدان اشاره کرده است:نقلا شده هنگامی که محمد بن قولویه  در بغداد بود با خبر شد که حجر الاسود به مکه باز گردانده می شود بدین سبب همراه با حجر الاسود عازم مکه شد تا امام زمان (عج) را ببیند زیرا می دانست تنها امام معصوم می تواند حجر الاسود را در جای خود قرار دهدهنگامی که به کوفه رسید به شدت مریض واز ادادمه راه عاجز شداز ای رو ،یکی از افراد مورد اطمینان خود را با دارایی بسیار به منظور بر پایی مسجد الحرام وخدمت به ان اعزام کردو به او گفت :از انها بخواه تا هنگامی که حجر الاسود را در جایش قرار می دهند به تو اجازه دهند کنار رکن حضور یابی.وهمچنین نامه ی مهر شده ای را برای امام زمان (عج) فرستادوبه او گفت که این نامه را به کسی که حجر الاسود را در جایش قرار می دهد بده ،ان شخص امین به همراه حجر الاسود به مکه رفت وانچه را که به گفته شده بود انجام داد هنگامی که می خواستند حجر الاسود را در جایش قرار بدهند متصدیان به او اجازه دادند که او در کنار رکن حضور یابد.بزرگان عرب امده وحجر الاسود را در پارچه ای نهادندوهمه با هم ان پارچه را بلند کردند تا به برابر جایگاه حجر الاسود رسید.ناگهان جوانی خوش چهره سنگ را از روی پارچه برداشت ودر جایش گذاشت.وازمیان مردم وداخل مسجد بیرون رفت وصدا زد ای فلان نامه ی محمد بن قولویه را برایم بیاور،او نیز نزد امام (عج)رفت ونامه را به وی دادواو گفت: به محمد بن قولویه بگو من برایت دعا کردم ،خداوند این دردکاه را شفا می دهد ،وتو به بیماری شدیدی مبتلا می شوی که هر کس تو را ببیند از از شفای تو مایوس می شود ودر فلان ساعت وفلان شب خداوند بدون بیماری جانت را می گیرد.انگاه امام (عج)غایب شد .ان فرستاده گفت :حال فهمیدم که او امام زمان است وچون به بغداد باز گشت انچه را که دیده وشنیده بود برای مولایش نقل کرد.

محمد بن قولویه پس از ان بیماری سخت ،بارها بیمار شد وپزشکانن ونزدیکانش از بهبودی او نا امید شدند ولی او انها را دلداری می داد ومی گفت :من به سبب این بیماری از دنیا نمی روم .زمانی که شب موعودد فرا رسید دوستان وبستگانش را جمع کرد وبه انان گفت که من امشب در فلان ساعت از دنیا می روم .انها گفتند که تو بارها تو به بیماری سختی مبتلا شدی وما از بهبودی تو مایوس شدیم دلداریمان می دادی وامشب که تو به هیچ بیماری مبتلا نیستی چنین سخنی می گویی واز کجا با خبر شدی ،او ماجرا را برایشان نقل کرد ودر ساعت موعود در گذشت.

وی همچنین می گوید :روزی فرا می رسد که حجر الاسود در جایش نصب می شود ،چه بسا این گفتار در تایید مطالبی باشد که ما ذکر کردیم ،چون این سخن ،بیانگر این است که حادثه ی مذکور نزدیک به عهد امام زمان (عج)به وقوع می پوندد.  

 

تاریخ کوفه /براقی

1-بحار الانوار 97/389-392ج14

2-این بیان را در مرجع نیافتیم

3- زکرویه بن مهرویه القرمطی ، از بزرگان قرامطه ،واز اهل کوفه بود. او چهار  سال در زمان معتضد عباسی پنهان شد تا به او دسترسی پیدا نکند پس از مرگ معتضد خویش را اشکار کرد . وتعدادی از بادیه نشینان عراق را به خود جلب کرد . مبلغانی را پخش کرد .پیروان او را سید ومولی می خواندند وبرای وی سجده می کردند .او روبه روی لشکریانش ظاهر نمی شد وپنهان در میانشان حرکت می کرد وکارهای او را یک نفر که به اعتماد داشت انجام می داد .زکرویه حجاج خراسان را غارت کرد واغلب  انها را که به بیست هزار نفر می رسیدند به قتل رساند. یاران وی در در بین زبالة وفید والنباج وحفیر ابی موسی انتشار یافتند .مکتفی سپاهیان را برای جنگ با او خواست ودر جنگی که در میان قادسیه و خفان رخ داد او به قتل رسید ،  وجسد او را به بغداد برده  ودرا نجا سوزانده شد وسر او را به خراسان فرستادند تا اینکه مردم انجا رفتن به حج را قطع نکنند.

4- أبو طاهر سلیمان بن الحسن بن بهرام الجنابی الهجری القرمطی :پادشاه بحرین و بزرگ قرامطه ، خارجی ،ستمگر جبار ،شهر بصره در سال 311 (ه.ق) را اشغال کرد وان را غارت وزنان را به اسارت در اورد .وی نامه ای به مقتدر نوشت واز او خواست که بصره واهواز را به او بدهد ولی مقتدر به او جوابی نداد ،پس از ان در سال 312 (ه.ق) شهر کوفه را غارت کرد و در ان شش روز اقامت کرد و انچه که می توانست از انجا با خود برد .مقتدر سپاهی را برای جنگ با وی به راه انداخت ولی قرمطی ان را شکست داد ودر روز ترویه در سال 317 (ه.ق) مکه را غارت کرد ،تعداد کشته شدگان به سی هزار نفر رسید او حجر الاسود را نیز  از جای کند . وی در پیری به بیماری ابله مرغان جان داد.

5-هجر : با فتحه بر حرف اول ودوم ،شهرومرکز بحرین ،وگفته اند ،منطقه ای است در بحرین ، و ، گفته اند که زمین کوچکی از بحرین . معجم البلدان : 1 / 347 و 5 / 393 .

 

6-از سال 317تا سال 339

7-به کتاب البدایه والنهایه11/182،الکامل فی التاریخ :8/486 ،النجوم الزاهرة:3/225 ،تاریخ الخمیس :2/383 وفوات الوفیات :1/175 مراجعه کنید

8-در مرجع هفت نوشته شد ولی اچه نوشته شده وفق مراجع تاریخی است

9-الخرایج والجرایح :1/475-477ج18.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/28:: 5:44 عصر     |     () نظر

جغرافیا

شهر کوفه از نظر جغرافیایی در 44 درجه و 20 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و 0 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.

کوفه هنگام تأسیس در فاصله نیم فرسخی کناره غربی نهر فرات بنا شد، بنابراین از طرف شرق، محدود به این رودخانه بود و از طرف غرب به بیابانی که به سمت شام (سرزمین) و عمان امتداد داشت، محدود می‌شد که شهر نجف کنونی جزئی از این بیابان بود و در ناحیه غربی کوفه قرارداشت. در جنوب غربی کوفه و در فاصله یک فرسخی آن، شهر حیره که در آن زمان، شهری بسیار آباد و مرکز حکومت آل‌مَنْذَر (مَناذِرَة) بود، قرار داشت. در طرف شمال آن، شهر یا منطقه آباد وسیعی وجود نداشت. در این سمت می‌توان از نخیله در فاصله دو فرسخی شمال کوفه 2و از کربلا در هشت فرسخی شمال غربی آن نام برد.[1]

البته در بعضی از کتاب‌های تاریخ، حدود کوفه این‌چنین ذکر شده است: حُلّوان (در شرق)، مُوصِل و قَرْقیسیاء (شمال غربی و شرقی) و ماسْبَذان. در این صورت، کوفه منطقه بسیار وسیعی را شامل می‌شد که شهرهایی، همچون: انبار، مدائن، تکریت، بغداد امروزی و. . . را در برمی‌گرفت. به نظر می‌رسد که این حدود مربوط به حدود جغرافیایی شهر کوفه نبوده، بلکه حدود فتوحات یا توابع اداری این شهر بوده است. هم‌اکنون شهر نجف در فاصله شانزده کیلومتری شرق کوفه، شهر بغداد در فاصله 156کیلومتری غرب آن و بصره در فاصله 175 کیلومتری جنوب آن قرار دارد.[2]

سمت غربی کوفه (سمت نجف) است پوشیده از شن و ماسه قرمز رنگ می‌باشد و استعداد کمتری برای کشاورزی دارد و ارتفاع آن از سطح فرات تا 36 متر می‌رسد. اما قسمت شرقی این شهر که نزدیک فرات است، رسوبی و جلگه‌ای بوده و برای کشاورزی بسیار مناسب می‌باشد و بیشتر کشتزارها و باغ‌های این شهر را در خود جای داده است و ارتفاع آن بین 5- 6 متر از سطح رودخانه است. زمین کوفه در بعضی از توصیفات به‌طور کلی این‌چنین توصیف شده است: از بیابان پایین‌تر و از آب بالاتر است. این نشانه ارتفاع این زمین از سطح رودخانه فرات و پایین بودن آن در مقایسه با بیابان‌های اطراف است. همچنین در بعضی دیگر از توصیفات، زمین این شهر پایین‌تر از زمین شهر شام دانسته شده و همین را علت عدم شیوع وبا در این شهر دانسته‌اند. همین‌طور مرتفع‌تر از زمین بصره معرفی شده است و این را علت عدم گرمای بیش از حد در کوفه دانسته‌اند.[3]

تاریخچه

منطقه میان‌رودان از قدیمیترین مناطق وجود تمدن در دنیا است. اولین تاریخچه شهر کوفه به زمان حمله عمر ابن خطاب و تحت کنترل گرفتن سورستان (نام ساسانی این منطقه) باز می‌گردد. کوفه در سال حدود 638 میلادی در حدود زمان ایجاد بصره ایجاد شد. عمر که قصد داشت سرزمین عربستان را پاکسازی کند دستور داد یهودیان خیبر به کوفه منتقل شوند.[4]

یعقوبی جمعیت اولیه کوفه را ده هزار جنگ‌جو ذکر می‌کند ?که اگر به این رقم تعداد نفرات خانواده‌های آنان را که همراه آنان بوده‌اند، اضافه نماییم، رقمی حدود سی هزار به دست می‌آید. علاوه بر این، حدود چهار هزار ایرانی به همراه فرماندهشان که دِیلَم نام داشت، قبل از فتح مدائن در سال ?16?ه. ق به لشکر اسلام پیوستند و پس از بنیان کوفه، در آن ساکن شدند. پس تا اینجا رقم 34 هزار به دست می‌آید.[5]

سعد ابن وقاس اولین حاکم کوفه بود. در سال 640 میلادی شورشی بر علیه سعد صورت گرفت که مردم ادعا کردند او غنائم جنگ را ناعادلانه تقسیم کرده است. عمر او و شاکیانش را به مدینه احضار کرد و با اینکه او را بیگناه یافت از حاکمیت شهر برکنار کرد. عمر سپس عمار ابن یاسر و سپس ابوموسی اشعری را حاکم کوفه کرد که مردم هیچکدام را قبول نکردند. سپس او و کوفیان بر سر المغیرا ابن شعبه به توافق رسیدند. بعد از مرگ عمر، عثمان مغیرا را برکنار کرد و ولید ابن عقبا را جانشین او کرد. در این زمان شورشهایی رخ داد و سرانجام ابوموسی اشعری دوباره حاکم کوفه شد. در زمان علی ابن ابیطالب پایتخت از مدینه به کوفه منتقل شد. در این زمان اختلاف بین علی ابن ابیطالب و معاویه بالا گرفت که سرانجام منجر به جنگ صفین شد. علی ابن ابیطالب در زمانی که در حال نماز در مسجد کوفه بود توسط ابن ملجم مرادی که یکی از خوارج بود مورد حمله قرار گرفت و سه روز بعد کشته شد. معاویه سپس زید ابن ابیحی را به حاکمیت کوفه منصوب کرد. بعد از مرگ مغیرا در کوفه و حسن ابن علی در مدینه بعضی نظیر حجر ابن عدی که از معاویه راضی نبودند به دنبال ایجاد شورشی جدید بر علیه معاویه بودند. بعد از مرگ معاویه مردم کوفه به حسین ابن علی نوه محمد تمایل پیدا کردند و از او درخواست کردند که به کوفه بیاید تا حاکم آنها شود؛ ولیکن ارتش یزید ابن معاویه راه را بر کاروان حسین ابن علی بست و او و خانواده اش را در نبرد کربلا قتل‌عام کرد. بعد از کشته شدن حسین ابن علی شورشهای زیادی نظیر شورش مختار شکل گرفت. در سال 749 میلادی عباسیون به رهبری حسن ابن قحطبه کوفه را تسخیر کردند و آن را پایتخت خود نمودند. در سال 762 میلادی آنها پایتخت را به بغداد منتقل کردند.

کوفه در سال 1249 هجری خورشیدی

ناصرالدین شاه در سفرنامه خود به عتبات، ماجرای سفر خود به این شهر را این‌گونه شرح می‌دهد:

روز جمعه پانزدهم رمضان (برابر با 24 شهریور 1249 هجری خورشیدی)، امروز صبح سوار شده رفتیم به مسجد کوفه. داخل خرابه‌های کوفه شدم. الحمدلله که شهری است خراب! به‌جز تل خاک چیزی نیست. از آب فرات ... به اینجا نهر می‌کشند. باغ و نخلستان و سبزی‌کاری‌های خوب از هر قسم دارد. میوه‌جات، کاهو، درخت گزهای بزرگ، از هر جور درخت کاشته‌اند. بسیار خوب زراعت می‌شود. کل رعیتش هم از عجم است، بوشهری، خراسانی، اصفهانی، تبریزی، از همه ولایات آمده اینجا زراعت می‌کنند.[6]

مکانهای مقدس شیعیان در کوفه

کوفه دارای مکانهای زیادی است که در اسلام شیعه دارای اهمیت زیادی هستند. مسجد کوفه مهمترین این بناها است که از قدیمیترین مساجد دنیا بوده و محل دفن مسلم ابن عقیل و مختار ثقفی است. این مسجد همچنین محلی است که علی ابن ابیطالب در آن مورد حمله ابن ملجم قرار گرفت. مقبره زید ابن علی نیز در کوفه قرار دارد. مسجد حنانه در کوفه محلی است که قسمتی از پوست سر حسین ابن علی که توسط دشمنانش پس از قتل او جدا شده بود در آن دفن شده است. همچنین خانه علی ابن ابیطالب در کوفه قرار دارد. مقبره کمیل ابن زیاد و میثم التمار نیز در کوفه قرار دارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/28:: 5:29 عصر     |     () نظر

 

Image result for ?کوفه?‎

 

کوفه یکی از شهرهای کشور عراق است. این شهر در 170 کیلومتری جنوب بغداد و در استان نجف واقع شده‌است.

این شهر مدتی پایتخت علی بن ابیطالب بود و به همین دلیل به همراه سامرا، کربلا، کاظمیه و نجف جایگاه ویژه‌ای در نزد شیعیان دارد. مسجد کوفه که در قرن 7 میلادی ساخته شده است از بناهای مهم این شهر و زیارت‌گاه شیعیان است.

پارچه‌ای را که مردان عرب به سر می‌اندازند و چفیه نام دارد برخاسته از این شهر است.

جغرافیا

شهر کوفه از نظر جغرافیایی در 44 درجه و 20 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و 0 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.

کوفه هنگام تأسیس در فاصله نیم فرسخی کناره غربی نهر فرات بنا شد، بنابراین از طرف شرق، محدود به این رودخانه بود و از طرف غرب به بیابانی که به سمت شام (سرزمین) و عمان امتداد داشت، محدود می‌شد که شهر نجف کنونی جزئی از این بیابان بود و در ناحیه غربی کوفه قرارداشت. در جنوب غربی کوفه و در فاصله یک فرسخی آن، شهر حیره که در آن زمان، شهری بسیار آباد و مرکز حکومت آل‌مَنْذَر (مَناذِرَة) بود، قرار داشت. در طرف شمال آن، شهر یا منطقه آباد وسیعی وجود نداشت. در این سمت می‌توان از نخیله در فاصله دو فرسخی شمال کوفه 2و از کربلا در هشت فرسخی شمال غربی آن نام برد.[1]

البته در بعضی از کتاب‌های تاریخ، حدود کوفه این‌چنین ذکر شده است: حُلّوان (در شرق)، مُوصِل و قَرْقیسیاء (شمال غربی و شرقی) و ماسْبَذان. در این صورت، کوفه منطقه بسیار وسیعی را شامل می‌شد که شهرهایی، همچون: انبار، مدائن، تکریت، بغداد امروزی و. . . را در برمی‌گرفت. به نظر می‌رسد که این حدود مربوط به حدود جغرافیایی شهر کوفه نبوده، بلکه حدود فتوحات یا توابع اداری این شهر بوده است. هم‌اکنون شهر نجف در فاصله شانزده کیلومتری شرق کوفه، شهر بغداد در فاصله 156کیلومتری غرب آن و بصره در فاصله 175 کیلومتری جنوب آن قرار دارد.[2]

سمت غربی کوفه (سمت نجف) است پوشیده از شن و ماسه قرمز رنگ می‌باشد و استعداد کمتری برای کشاورزی دارد و ارتفاع آن از سطح فرات تا 36 متر می‌رسد. اما قسمت شرقی این شهر که نزدیک فرات است، رسوبی و جلگه‌ای بوده و برای کشاورزی بسیار مناسب می‌باشد و بیشتر کشتزارها و باغ‌های این شهر را در خود جای داده است و ارتفاع آن بین 5- 6 متر از سطح رودخانه است. زمین کوفه در بعضی از توصیفات به‌طور کلی این‌چنین توصیف شده است: از بیابان پایین‌تر و از آب بالاتر است. این نشانه ارتفاع این زمین از سطح رودخانه فرات و پایین بودن آن در مقایسه با بیابان‌های اطراف است. همچنین در بعضی دیگر از توصیفات، زمین این شهر پایین‌تر از زمین شهر شام دانسته شده و همین را علت عدم شیوع وبا در این شهر دانسته‌اند. همین‌طور مرتفع‌تر از زمین بصره معرفی شده است و این را علت عدم گرمای بیش از حد در کوفه دانسته‌اند.[3]

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/28:: 5:29 عصر     |     () نظر
نقشه های شهرهای زیارتی
گنجینه جستجو   Up  
مجموعه: نقشه ها  
 
چینش براساس: پیشفرض | نام | تاریخ | دریافت | [معکوس پیشفرض]
فایل ها:
نسخه جدید نقشه شهر کربلا - 92 حجم فایل: 4.76 MB | دریافت ها: 73847

دریافت فایل
دریافت فایل

نسخه جدید نقشه شهر کربلا مربوط به سال 92 که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، پارکینگ ها و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نسخه جدید نقشه شهر کاظمین - 92 حجم فایل: 1.39 MB | دریافت ها: 7765

دریافت فایل
دریافت فایل

نسخه جدید نقشه شهر کاظمین مربوط به سال 92 که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، پارکینگ ها و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نقشه بغداد نسخه:نسخه اول حجم فایل: 501.16 KB | دریافت ها: 12790

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه بخش مرکزی بغداد که در آن موقعیت هتل های طرف قرارداد شرکت شمسا و حج و زیارت، مراکز ستادی و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نقشه منطقه 3 کربلا نسخه:1 حجم فایل: 1.97 MB | دریافت ها: 10743

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه شهر کربلا که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، مراکز ستادی و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نقشه منطقه 2 کربلا نسخه:1 حجم فایل: 0 B | دریافت ها: 8666

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه منطقه 2 شهر کربلا که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، مراکز ستادی و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نقشه منطقه 4 کربلا نسخه:1 حجم فایل: 1.52 MB | دریافت ها: 6989

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه منطقه 4 شهر کربلا که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، مراکز ستادی و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نقشه منطقه 1 کربلا نسخه:1 حجم فایل: 1.54 MB | دریافت ها: 7451

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه شهر کربلا که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، مراکز ستادی و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نقشه حرم امام رضا علیه السلام حجم فایل: 5.31 MB | دریافت ها: 9946

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه حرم امام رضا (علیه السلام)،راهنمای صحن ها، رواق ها، کفشداری ها و...  و خیابان های منتهی به حرم مطهر رضوی

نسخه جدید نقشه شهر کاظمین نسخه:2 حجم فایل: 1.5 MB | دریافت ها: 17568

دریافت فایل
دریافت فایل

نسخه جدید نقشه شهر کاظمین که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، پارکینگ ها و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نسخه جدید نقشه شهر نجف نسخه:6 حجم فایل: 5.92 MB | دریافت ها: 69444

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه جدید شهر نجف که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، مراکز ستادی و درمانگاهها و ... مشخص شده است.

نقشه محورهای تردد زائرین در عراق نسخه:2 حجم فایل: 1.21 MB | دریافت ها: 44014

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه محورهای تردد زائرین از مرزهای کشور و در کشور عراق

نسخه جدید نقشه شهر کربلا نسخه:6 حجم فایل: 4.67 MB | دریافت ها: 71964

دریافت فایل
دریافت فایل

نقشه شهر کربلا که در آن موقعیت اماکن زیارتی، هتل ها، مراکز ستادی و درمانگاهها و ... مشخص شده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/28:: 5:14 عصر     |     () نظر

 جهت ثبت نام کلیک کنید

نائب الزیاره

 

http://alkafeel.net/persian/zyara/view.php

  نائب الزیاره
  بازدیدکنندگان و زائران محترم ....
این صفحه برای تمامی محبان و مشتاقان زیارت اهل بیت در سراسر جهان ، که بعد مسافت مانع رسیدن ایشان به کربلای معلی و زیارت بارگاه منور حضرت عباس(ع) جهت تجدید میثاق با آن حضرت و یا طلب حوائج دنیوی و یا اخروی میگردد تهیه گردیده است . شما می توانید با ثبت نام در این صفحه ، به  داده تا از جانب خود ویا بستگانتان (چه آنان که در قید حیاتند و چه آنانکه به رحمت ایزدی پیوسته اند) زیارت نموده و دو رکعت نماز زیارت بجای آورند .

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/22:: 12:24 صبح     |     () نظر

مدارس دینی حوزه علمیه نجف

21:7 - 1392/6/8کد خبر: 114
در حوزه هزار ساله نجف، که بزرگترین و با سابقه ترین حوزه دینی شیعه است.

کوی محبت: در حوزه هزار ساله نجف، که بزرگترین و با سابقه ترین حوزه دینی شیعه است، مدارس بسیاری با هدف سکونت و تدریس طلّاب ساخته شده است که مشهورترین آنها عبارتند از:

1.     مدرسه مقداد سُیوری: فاضل مقداد متوفّی سال 826 ه.ق

2.     مدرسه صدر: قدیمیترین مدرسه موجود، شامل 30 حجره.

3.     مدرسه معتمد: تأسیس سال 1262 ه.ق شامل 20 حجره.

4.     مدرسه شیخ مهدی: تأسیس سال 1284 ه.ق شامل 22 حجره.

5.     مدرسه قوام: تأسیس سال 1300 ه.ق شامل 26 حجره.

6.     مدرسه سلیمیه: تأسیس سال 1250 ه.ق شامل 12 حجره.

7.     مدرسه ایروانی: تأسیس سال 1305 ه.ق شامل 19 حجره.

8.     مدرسه قزوینی: تأسیس سال 1324 ه.ق شامل 33 حجره.

9.     مدرسه بادکوبه ای: تأسیس سال 1325 ه.ق.

10.مدرسه شربیانی: تأسیس  سال 1320 ه.قمت  شامل 12 حجره.

11.مدارس خلیلی: شامل 2 مدرسه: 1- مدرسه متوسط سال 1322 ه.ق، شامل 18 حجره. 2- مدرسه بزرگ سال 1330 ه.ق شامل 46 حجره.

12.مدارس آخوند خراسانی: شامل 3 مدرسه:

-        بزرگ سال 1321 ه.ق شامل 80 حجره.

-        متوسط سال 1326 ه.ق شامل 33 حجره.

-        کوچک سال 1328 ه.ق شامل 12 حجره.

13.مدرسه هندی: شامل 20 حجره.

14.مدرسه بخارائی: تأسیس سال 1329 ه ق، تجدید بنا 1380 ه ق.

15.مدرسه سیّد محمّد کاظم یزدی:

قسمت اول سال 1325 ه.ق شامل  80 حجره.

قسمت دوم سال 1380 ه.ق بأمر آیه الله حکیم.

16.مدرسه میرزای شیرازی: که قبر میرزا نیز در آن قرار دارد.

17.مدرسه بروجردی: تأسیس سال 1373 ه.ق، شامل 64 حجره، مدرسه دارای کتابخانه ارزشمندی از کتب علمی و فقهی و کتابهای خطی نیز هست.

18.مدرسه دارالحکمه: تأسیس آیه الله العظمی حکیم.

19.جامعه النجف الدینیه: که بزرگ ترین مدرسه در نجف به حساب می آید . شامل بیش از 100 حجره، کتابخانه جامع و مسجد است که در مساحتی حدود 5000 متر مربع در خیابان اصلی نجف به سمت کوفه قرار دارد. بنای آن به سال 1376 ه.ق باز می گردد.

20.مدرسه لبنانیها: در محله جُدَیده.

21.مدرسه أذُرَیّه: در محله جُدَیده.

22.مدرسه بغدادی.

23.مدرسه سبزواری: که در آن مرقد آیه الله سیّد عبدالأعلی سبزواری (ق) نیز قرار دارد.

24.مدرسه پاکستانی ها: تأسیس 1370 ه.ق.

25.مدرسه جوهرچی: تأسیس 1383 ه .ق

26.مدرسه العاملیه: در خیابان مسلم بن عقیل.

27.مدرسه غدیریان: در محله العماره.

28.مدرسه شبّریه: تأسیس 1383 ه.ق.

29.مدرسه بهبهانی: تأسیس 1383 ه.ق

30.مدرسه الامام امیرالمؤمنین (ع): تأسیس سال 1388 ه.ق.

31.مدرسه دارالعلم: آیه الله العظمی خویی (ق).


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 10:19 عصر     |     () نظر

مراجع تقلید (معاصر) در حوزه علمیه نجف

21:12 - 1392/6/8کد خبر: 115
علمای بزرگی در حال حاضر در حوزه علمیه نجف بهتدریس مشغول هستند.

کوی محبت: آیه الله حاج سیّد علی حسینی سیستانی روز 9 ربیع الاول 1349 ه.ق در مشهد متولد گردید. خاندان وی از سادات حسینی می باشند که در عهد صفوی در اصفهان می زیستند. سلطان حسین صفوی، جدّ اعلای ایشان سید محمد را، به منصب شیخی الاسلامی در سیستان منصوب نمود و ایشان و خانواده شان در آن جا سکنی گزیدند.

سید علی پس از فراگیری علوم ابتدائی، در سال 1360 ه ق به امر پدرش شروع به آموختن مقدمات علوم حوزوی نمود که مجموعه ای از دروس ادبی را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و بعضی دیگر از اساتید فن آموخت. پس از فراگیری مقدمات و سطح، نزد برخی از اساتید و مدرسان به فراگیری علوم عقلیه و معارف الهیه پرداخت.

در سال 1368 ه ق به قم مهاجرت نموده و در درس فقه و اصول آیه العظمی بروجردی شرکت نمود. در سال 1371 ه ق به نجف اشرف هجرت کرد و از اساتید بزرگی همچون آیه الله خوئی و شیخ حسن حلّی و آیه الله حکیم و آیه الله شاهرودی استفاده کرد.

در سال 1380 ه ق، آیه الله خوئی و حلّی درجه اجتهاد وی را مکتوب نمودند. همچنین آقا بزرگ طهرانی گواهی دیگری در تبحر ایشان به علم رجال و حدیث، مکتوب نمود. معظم له از سال 1381 تا کنون حدود 50 سال است که به تدریس بحث خارج فقه، اصول، رجال و نگارش کتب مهم فقهی مشغولند.

-        آیه الله سید محمّد سعید حکیم، در روز 8 ذی قعده سال 1354 ه ق در نجف به دنیا آمد. وی بزرگترین نوه دختری آیه الله العظمی سید محسن حکیم است.

از همان ابتدای کودکی تحت تربیت والد معظمشان، آیه الله سید محمد علی حکیم، قرار گرفت. وی از محضر جدّ و دائی خود، آیه الله العظمی سید محسن حکیم و سیدیوسف حکیم و همچنین از آیه الله العظمی خویی، شیخ حسین حلّی و سید علی بحرالعلوم بهره های علمی فراوان برد و از سال 1388 ه ق تدریس خارج فقه و اصول را شروع کرد.

از سال 1403 تا 1411 ه ق، ایشان، پدر بزرگوارشان، برادران، فرزندان و بسیاری دیگر از آل حکیم، گرفتار زندان حزب بعث بودند و تعدادی نیز در زندان به شهادت رسیدند.

-        آیه الله شیخ محمداسحاق فیاض، در سال 1930 م در «صوبه» از استان غزنه افغانستان به دنیا آمد. پدرش، محمدرضا، کشاورزی با ایمان بود.

محمد اسحاق مقدّمات را در افغانستان خواند. پس از وفات پدر به مشهد هجرت کرد و از محضر اساتیدی چون ادیب نیشابوری، سید یونس اردبیلی و شیخ کفایی بهره برد؛ اما روح جستجوگرش هوای حوزه نجف را داشت و بالاخره موفق شد با کمک استادش، محمدعلی مدرس افغانی، به نجف عزیمت کند و به خوشه چینی از محضر علمای نجف بپردازد و از اساتیدی چون میرزا کاظم تبریزی، شهید سیّد اسدالله مدنی، میرزاعلی فلسفی و شیخ مجتبی لنکرانی، بهره برد. وی 25 سال تمام بدون وقفه از بحث خارج آیه الله العظمی خویی استفاده کرد و در زمره شاگردان خاص و مقرر درس ایشان محسوب شد. 10 جلد کتاب «محاضرات» محصول این سال هاست.

محمد اسحاق تدریس و بحث خارج را از سال 1978 م در جامعه النجف آغاز کرد و هم اکنون این بحثها در مدرسه یزدی ادامه دارد.

-        آیه الله شیخ بشیر حسین نجفی در سال 1942 م در «جالندهر» هند به دنیا آمد. وی فرزند صادق علی است. جدّ وی محمد ابراهیم لاهوری یکی از شخصیت های برجسته شیعی آن دیار بود که بعد از تقسیم هند، به پاکستان هجرت کرد و در لاهور مقیم شد و در همان جا وفات یافت. فرزندش، صادق علی نیز راه پدر را ادامه داد تا وفات یافت و در کنار پدر دفن شد.

بشیر حسین مقدّمات را نزد جدّ خود ، پدر، عمویش – خادم حسین- و شیخ اختر عباس پاکستانی آموخت و سال 1965 م به نجف هجرت کرد و از محضر اساتیدی چون شیخ محمد کاظم تبریزی، سید محمد روحانی و آیه الله العظمی خویی بهره برد و در سال 1968 م خود مبادرت به تدریس نمود، همان گونه که قبلا نیز در جامعه المنتظر لاهور تدریس می کرد. وی نزدیک به 31 سال است که به تدریس بحث خارج فقه که از سال 1977 م آغاز کرده بود مشغول است و حدود 31 کتاب فقهی نیز به رشته تحریر در آورده است.

خدمات اجتماعی وی نیز فراوان است.

انتهای پیام/


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 10:15 عصر     |     () نظر

آداب زیارت

تازه کردن چاپ



آداب زیارت قبور

زیارت قبور ائمّه اطهار علیهم السلام آداب خاصی دارد که توجّه به آنها برای قبولی زیارت لازم است. از آنجا که ائمّه معصومین، زائرین خود را می بینند و کلام آنها را می‌شنوند و پاسخ می‌دهند، و نیز به دلیل طهارت مکان رفت‌وآمد امامان دیگر و ملائکه الهی و ارواح انبیاء و اولیاء خداوند، آداب این حرم‌های الهی باید کاملاًً مراعات شود.
شیعیان عقیده دارند امامان معصوم زنده‌اند و نزد خداوند روزی می‌خورند؛ بنابراین در هنگام زیارت باید خود را در محضر شریف آن ارواح مقدّسه دید و به غیر آنها توجهی نداشت.

دستورات زیارت قبور رسول خدا و ائمه علیه السلام

برای تشرّف به زیارت رسول خدا و ائمه اطهار دستورات زیادی در روایات وارد شده است، از آن جمله:
1- غسل زیارت مستحب است و بهتر است در هنگام غسل دعاهایی از این دست را خواند: "بسم لله و بالله اللهم اجعله لی نوراً وطهوراًً و حرزاً وشفاءً من کل واءٍ وآفةٍ وعاهه، اللهم طهریه قلبی واشرح به صدری وسهل به امری"؛ (به نام خدا و به امید خدا. خداوندا این غسل را برای من نور و پاک‌کننده و پناهگاه و شفا از هر مرض و ابتلایی قرار بده، قلب مرا به وسیله آن پاک گردان، سینه ام را فراخ کن و راه‌ها را بر من آسان گردان.)
غسل زیارت نور و طهارتی طولانی‌مدت به غسل‌کننده خواهد بخشید، به طوری که اگر در روز انجام شود، برای زیارت در آن روز و شب بعد کافی است و نیز اگر در شب باشد برای زیارت شب و روز بعد کفایت می‌کند.
2- پوشیدن لباس پاکیزه
3- استعمال عطر
4- ترک کلام بیهوده
5- برداشتن قدم‌های کوتاه و راه رفتن با وقار و آرامش
6- ذکرگفتن در راه، که بهترین آن صلوات بر محمد و آل محمد است.
7- در هنگام ورود به حرم مقدّس ائمه اطهار باید از آن بزرگواران اجازه ورود خواست.
شهید اول در "دروس" فرموده است اگر اجازه خواستی و در خود حالت خشوع و لطافتی حس کردی، داخل حرم شو، که این نشانه اجازه است؛ ولی اگر دیدی هنوز آماده زیارت نیستی، بهتر است صبر کنی تا آماده شوی.
8- بوسیدن عتبه (آستانه در یا همان چوبه های دو طرف در)
9- ایستادن در مقابل قبر امام و پشت به قبله.
10- خواندن زیارت‌های وارده؛ می‌توان از زبان خود نیز زیارت کرد ولی بهتر است زیاراتی که از طرف ائمّه معصومین به ما رسیده خوانده شود که شاید بهترین آنها برای همه امامان زیارت جامعه کبیره است.
11- خواندن دو رکعت یا بیشتر، نماز زیارت
12- دعا بعد از نماز که بسیار به اجابت نزدیک است.
13- تلاوت قرآن و هدیه ثوابش به امام
14- آهسته خواندن زیارت و دعا
15- خارج شدن از حرم بدون پشت‌کردن به قبر امام.
16- تکرار زیارت امام تا وقتی که در آن شهر زیارتی اقامت دارد.
17- بوسیدن در و دیوار حرم و ضریح مقدس، در صورتی که ایجاد مزاحمت نکند و با احترام آن مکان مقدس منافات نداشته باشد.
18- آماده کردن خود برای طاعت و ترک معصیت خداوند.
19- زیارت در ایام مخصوص زیارتی مستحب است؛ مانند شب و روز جمعه، شب قدر ،عید فطر، و عید قربان و روزهای ماه رجب برای زیارت حضرت رضا علیه السلام...
20- توجه به نمازهای یومیه که اول دقت خوانده شود. باید دقت کرد برای زیارت، نماز اول وقت از دست نرود.
21- باید محل زیارت زنان از مردان جدا باشد. بانوان باید با پوشیدگی کامل و بدون زینت و آرایش به زیارت بپردازند.
22- بعضی از زیارت‌های خود را به نیابت از طرف پدر و مادر و نزدیکان خود انجام دهد.
23- بعد از زیارت آخر، وداع کند.

آداب خاص در زیارت امام حسین

زیارت حضرت امام حسین علیه السلام آداب خاصی دارد؛ از جمله:
1- روزه گرفتن در سه روز قبل از سفر
2- اجتناب از خوردن غذاهای لذیذ و رنگارنگ و اکتفا به طعام ساده
3- زیارت با حالت حزن و اندوه و غصه
4- پرهیز از استعمال عطر و گلاب
5- زیارت با سر و صورت و لباس آشفته مانند افراد ماتم زده و مصیبت‌زده.
6- غسل قبل از زیارت با آب فرات
7- رفتن به زیارت با پای پیاده.
امام صادق علیه السلام فرمود:«برای هر قدم زائر، هزار حسنه و محو هزار گناه و هزار درجه تعالی است.» و فرمود:«با حال ذلّت مانند بردگان به زیارت امام حسین بروید.»

لازم به توضیح است که جمع بین اخبار غسل از آب فرات و اخبار زیارت به حالت ژولیدگی به این است که وقتی کسی به زیارت حضرت امام حسین علیه السلام می‌رود بهتر است برای بار اول با همان گرد راه و ژولیدگی و غمزدگی وارد حرم مطهر شود و امام را زیارت کند؛ و سپس برای دفعات بعدی از آب فرات غسل نماید و عطر بزند و لباس پاکیزه بپوشد و به زیارت رود.


مراجعه شود به:
ثواب زیارت حضرت رضا علیه السلام
متن زیارت حضرت و فضیلت آن
زیارت و ثوابهای عظیم آن
ثواب زیارت امام حسین علیه السلام از بیان پیامبر

منابع:
بحار الانوار، ج 100، باب 3، ص 124 تا 138.
بحار الانوار، ج 101، باب 17، ص 140 تا 148.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 10:7 عصر     |     () نظر

کمیل بن زیاد نخعی

18:42 - 1392/6/5کد خبر: 110
کُمیل بن زیاد نَخَعی یمانی از بزرگان تابعین و از یاران شجاع و با وفای امیرالمؤمنین (ع) و از اصحاب سرّ آن حضرت بود.

کوی محبت: وی یکی از هشت عابد و زاهد معروف  کوفه در زمان خود امیرالمؤمنین (ع) دعای «خضر» را به کمیل آموخت، همای دعایی که به دعای «کمیل» مشهور شد و در شب های جمعه و شب نیمه شعبان خوانده می شود.

پس از شهادت امام علی (ع)، کمیل در زمره یاران امام حسن مجتبی (ع) محسوب می شد و همچنان در کنار آن حضرت بود و در واقعه صلح، کاملاً مطیع امام حسن مجتبی (ع) بود.

کمیل در زمان شهادت امام حسن (ع)، در مدینه نبود و در زمان امام حسین (ع) نیز دستگیر شد، و تا یک روز بعد از واقعه ی عاشورا در زندان عبیدالله بن زیاد بود.

پس از آزادی در قیام های کوفه به افشاگری پرداخت، و در کنار مختار جنگید و بعد از آن در تاریخ خبری از او نیست و جز امام سجاد (ع) ، کسی از وی خبر نداشت.

هنگامی که حجّاج بن یوسف ثقفی، فرماندار کوفه شد، مأمورین را برای دستگیری کُمیل فرستاد. کمیل پنهان شد. حجّاج مستمرّی طایفه و قوم کمیل از بیت المال را قطع کرد. کُمیل که این وضعیت را دید ، روا ندید که دیگران به پای او بسوزند و خود را تسلیم کرد. حجّاج، او را در سال 83 ه.ق، در سن 90 سالگی ، همان گونه که حضرت به او خبر داده بود، به شهادت رسید.

مرقد مطهر او در مسیر راه نجف به کوفه در منطقه ثویّه (حیّ الحنّانه) نزدیک مسجد حنّانه قرار دارد.

انتهای پیام/


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 7:28 عصر     |     () نظر

حضرت هود و حضرت صالح (ع)

19:55 - 1392/6/3کد خبر: 104
حضرت هود (ع) از پیامبران بزرگ الهی است که در میان «قوم عاد»، در سرزمین «احقاف»، - مابین یمن و حضرموت – زندگی می کرد. او از نظر حسب و نسب، زیبایی، اخلاق و صفات انسانی ، در میان مردم آن زمان ممتاز بود.

کوی محبت: «قوم عاد» مردمی ثروتمند و نیرومند بودند و عمرهای طولانی، درآمدهای سرشار و سرزمینی آباد داشتند و خداوند نعمتهای فراوانی به آنها داده بود. اما کم کم غافل شدند و به سرکشی، طغیان و بت پرستی پرداختند. هود از طرف خدا مأمور شد تا آنان را به یکتاپرستی دعوت و از عادات بد، بت پرستی و ستم دور کند.

 

هود (ع) زحمات بسیاری کشید و همواره، آنها را به پرستش خدای یکتا دعوت می کرد. او می گفت: من از شما مزد و پاداشی نمی خواهم هرگز برای ثروت و قدرت این کار را نکردم، این دعوت، تنها برای رستگاری شماست. ولی آنها او را اذیت می کردند و اصرار بر سرکشی داشتند. به او دیوانه و دروغگو می گفتند و با ریشخند از او می خواستند که آن عذابی را که وعده می دهد بر آنها نازل کند.ِ حضرت هود (ع) مرتّب آنها را موعظه و نصیحت می کرد؛ ولی به غیر از عده کمی که به او ایمان آوردند، بقیه حرفهایش را رد کردند و به لجاجت خود ادامه دادند. کم کم قهر خدا نمایان شد، باران نبارید، قحطی آمد و خشکسالی همه جا را فرا گرفت، تا روزی که ابری در آسمان پدیدار شد.

 

اول آن قوم خوشحال شدند که الآن باران می بارد و زمین های ما آباد می شود، غافل از آن که آن ابر عذابی بود که خداوند بر آنها به صورت باد، نازل کرد. باد به هر چیز که می وزید، آن جا را از جا می کند، بر زمین می زد و از بین می برد.

 

گویند که این باد در طی هفت شب و هشت روز، همه چیز را از ریشه کند. مردم مانند تنه های نخل، بر زمین می افتادند. هر چیزی که بر روی زمین قرار داشت به امر پروردگار عالم، نابود شد. همه افراد آن قوم تا آخرین نفر هلاک شدند. فقط حضرت هود (ع)، و یارانش به رحمت خدا نجات یافتند.

 

هود (ع) پس از این واقعه، به طرف حضرموت رفت و در آن سرزمین ساکن شد. 

 

حضرت صالح (ع)

 

«قوم عاد» به سبب گناهان خود، نابود شدند و خداوند سرزمین و املاکشان را به «قوم ثمود» ارزانی داشت. قوم ثمود، آن سرزمین را بیش از پیشینیان آباد کردند، باغ و بستان هایی به وجود آوردند و در میان کوه ها  خانه هایی از سنگ تراشیدند، تا از حوادث روزگار در امان باشند.

 

آنها نیز مانند قوم عاد در ناز و نعمت به سر می بردند ولی به جای شکر خدای یکتا به عبادت بت ها پرداختند.

 

خداوند صالح (ع) را بر آنان مبعوث کرد. اما آن قوم، او را به تمسخر گرفتند و سرزنش کردند. تنها اندکی از مردم خردمند به او ایمان آوردند؛ و توانگران خودسر، از وی درخواست معجزه کردند. صالح (ع)، از شکم کوه ، شتری را برانگیخت و به آنان گفت: زنهار که موجبات آزار این شتر را فراهم سازید که به عذاب گرفتار می شوید. شتر صالح مدت ها به چرا مشغول بود و به اندازه خود از آب استفاده می کرد.

 

عده ای با مشاهده این شتر به صداقت صالح یقین کردند. اما مخالفین بر کفر خود اصرار ورزیدند و از روی کینه توزی خواستند معجزه صالح (ع) را از بین ببرند. ولی از ترس جان خود، جرأت این کار را نداشتند.

 

زنان هرزه، مردان هوسران را به کشتن شتر ترغیب کردند. مردان فاسق نیز از فرمان خداوند سرپیچی کرده و تهدید صالح (ع) را نادیده گرفتند و در کمین شتر نشستند. ابتدا پایش را قطع کردند و سپس آن را کشتند. پس از آن به صالح گفتند: ای صالح اگر راست می گویی و پیغمبر خدا هستی، عذابی که ما را به آن تهدید می کردی، نازل کن.

 

صالح (ع) به آنان گفت: فقط سه روز در خانه های خود زنده هستید، پس از آن عذاب خدا نازل و عقاب اخروی شامل حالتان خواهد شد. اما آنان تهدید صالح (ع) را دروغ پنداشته و به استهزاء گرفتند و از او خواستند که کیفر انسانی را هر چه زودتر برای آنان بیاورد!

 

صالح (ع) گفت: ای کاش از خدا طلب آمرزش می کردید، شاید از عذاب نجات یابید. سپس عده ای از آن قوم سیاه دل، سوگند یاد کردند که در دل شب، با شمشیر به صالح (ع) و پیروانش حمله کنند. ولی خدا به این خیره سران مهلت نداد و مکر آنان را به خودشان بازگرداند و صالح از توطئه قوم خویش نجات یافت.

 

صاعقه آسمانی آمد و آن قوم در خانه های خود به صورت جسمی بی جان در آمدند. صالح (ع) از کنار اجساد آنان عبور کرد و با خاطری غمگین به آنان گفت:

 

ای قوم! من رسالت خدای خود را به شما رساندم. ولی شما از روی غرور و نادانی ، ناصحان و خیرخواهان را دوست نمی داشتید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/11/17:: 4:34 عصر     |     () نظر
   1   2   3      >