سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همانا خدا را بندگانى است که آنان را به نعمتها مخصوص کند ، براى سودهاى بندگان . پس آن نعمتها را در دست آنان وا مى‏نهد چندانکه آن را ببخشند ، و چون از بخشش باز ایستند نعمتها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص گرداند . [نهج البلاغه]
کربلا

 

آقا ابا عبدالله الحسین ع  فرزند پیامبر خدا حضرت محمد ص در سرزمین کربلا پس از رشادتها وجانبازی حضرت ویاران با وفایش که در روز دهم محرم به دست گروهی از خدا بی خبر به شهادت رسیدند  اوج قله ووفاداری ها وجانفشانی و ایثار را در کره خاکی به نمایش گذاردند که هم اکنون پس از هزاروچهارصد سال هنوز زبانزد عام وخاص است چه آنهایی که مسلمان هستند وچه انهایی که غیر مسلمان هستند  وهمین افتخار برای بچه شیعه بس که دینمان دین پیامبر و مذهب ما شیعه می باشد.

 

در روز  تاسوعا وعاشورا به همراه اقا ابا عبدالله ع برادر ایشان حضرت اباالفظل العباس ع الگوی ادب وشجاعت وهمچنین 72 تن از یاران با وفایش به شهدت رسیدند  و اجساد قطعه قطعه شده انها  به دست مبارک حضرت سجاد درسرزمین کربلا به خاک سپرده شدند وبرای خاک این سرزمین چه توفیقی از این بهتر که بدن مقدس آقا ویاران ایشان را به امانت در دامان خود به امانت دارد.

از جمله شهدای کربلا حبیب ابن مظاهر است که در کربلا دارای درجه ورتبه بالایی است لذا

هرگاه توفیق زیارت اقا ابا عبدالله  الحسین ع نصیب  وقسمتتان شد  واداب زیارت را بجا آورده 

 

و سپس مقبر مبارک 72  تن شهدای کربلابه فاصله حدود ده متر  در سمت راست ضریح مقدس سالار شهیدان  قرارداردخوب است که پس از اینکه سلامی خدمت 72 تن شهدای کربلا  دادی وعرض ادب دادی قبل از اینکه به زیارت حضرت سید الشهدا برویبه   سمت چپ  ضریح مقدس اقا  رفته که در انجا قبر حبیب ابن مظاهر دوست دیرین و فدایی حضرت  قرارگرفته -  به پابوس ایشان مشرف می شوی و اذن دخول که همان اجازه زیارت است  را از  حبیب ابن مظاهرخواهی گرفت . ونشانه تائید اذن دخول تو همان اشکی است که از وجود تو سرچشمه می گیرد.حبیب نزد امام حسین ع والا مقام است وتو باید این را درک کنی چون حبیب تنها کسی بود که دوبار جان خود را به عشق اقا امام حسین  ع نثار کرد ومطمئنا ایشان نزد اقا خیلی عزیز هستند. باور داشته باشید حبیب دوست نزدیک به آقا هستند و خواسته شما را به سمع حضرت خواهد رسانید .وحضرت  خواسته حبیب که خواسته شما باشد به لطف الهی ادا خواهد نمود . وپس از اینکه اجازه زیارت را از یار نزدیک وهمیشگی امام گرفتی  به پابوس حضرت مشرف خواهی شد .حبیب انقد عزیز است که زائران  در هر نوبت که مشرف میشوند برای زیارت قبر مبارک حضرت سید الشهداء2بار قبرحبیب ابن مظاهر را زیارت میکنند و1 مرتبه  قبر مبارک امام حسین ع را.

التماس دعا اکبری

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/8/1:: 1:22 صبح     |     () نظر

بعید نیست که پس از تو بازوهایم ناتوان شوند و چشمهایم نابینا و کمرم شکسته و خمیده شود

فاصله زمانی بین زمان به قتل رسیدن من و تو به کوتاهی صدا زدن تو از سوی من  وپاسخ بلی از جانب توست

این شمشیر توست که دشمنان را خوار و ذلیل نموده است و اگر تو نبودی کسی نمی توانست از آن شمشیر استفاده کند

ای برادرم مرگ فرزندانم را برایم آسان نمودی زیرا که زخم تو به مراتب از مرگ فرزندانم برایم سخت تر است

و این دقیقا شرح  آنیست که  بر سیدالشهدا (علیه السلام) بعد از فقدان برادرش رفته است .

شاعر دیگری بنام حاج محمد رضا ازری نیز با ابیات دیگری این حادثه دردناک را توصیف نموده است :

وهـوى علیـه مـا هنـالک قائلاً       الیوم بان عـن الیمیـن حسـامها

الیـوم سـار عـن الکتائب کبشها       الیوم بـان عـن الهـداة امـامها

الیـوم آل إلـى التفـرق جمعنـا       الیـوم حلّ عـن البنود نـظامها

الیوم نـامت أعیـن بـک لـم تنم       وتسهّـدت أخـرى فعـز منامها

اشقیق روحی هل تراک علمت ان       غـودرت وانثالت علیک لئـامها

قد خلت اطبقت السماء على الثرى       أو دکـدکت فـوق الربى أعلامها

لکـن أهـان الخطب عندی اننی       بک لاحق أمـراً قضـى علامهـا

یعنی :

به سویش روان شد و با خود می گفت امروز شمشیر از دستش دور شد

امروز شیر لشکر از لشکر دور شد و پیشوای هدایت شدگان از ایشان دور گردید

امروز جمع متحد ما متفرق شد و نظم ارتش ما در هم ریخت

امروز چشمانی که از هیبت تو میترسیدند و نمی خوابیدند به خواب فرورفتند و چشمانی که به اعتماد تو میخوابیدند بی خواب شدند

ای برادر عزیزم آیا میدانی که رفتن تو بواسطه هجومی شدید از سوی پلیدترین افراد قوم است

گوئیا آسمان  و بزرگان قوم همگی به زمین خواهند افتاد .

اما آنچه مرگت را برای من آسمان میکند کوتاهی زمان بین مرگ تو و مرگ من است آنچنان که علام الغیوب مقدر نموده است .

هر چه نویسندگان و شعرا تلاش کنند باز نمی توانند آنچنانکه باید حق مطلب را ادا کنند و آن مصائبی را که بر امام رفته است را توصیف کنند . راویان مقاتل روایت میکنند که امام هنگامیکه قصد بلند شدن از بالای سر برادرش را داشته ، پاهای مبارکش به شدت  ناتوان شده بودند .

امام با چشمانی اشکبار که صورتش را تر نموده بود به سمت خیام حرم روانه شد . در خیمه گاه دخترش سکینه به پیشوازش آمد و از وی سراغ عمویش عباس(علیه السلام) را گرفت : امام در اشکهایش غرق شد و با صدایی لرزان و منقطع سکینه را از شهادت عمویش مطلع نمود . صدای شیون و زاری سکینه در همه جا طنین انداز شد .

هنگامیکه شیر زن کربلا و نواده رسول خدا (صلى الله علیه واله وسلم) خبر شهادت برادرش که هیچ گونه لطف و محبتی را از وی دریغ ننموده بود شنید آثار مرگ در چهره اش نمایان شد .دست بر سینه داغدار خویش  نهاد و فریاد سر داد :

"ای وای برادرم ، ای وای عباسم ، وای بر پریشانی ما بعد از تو ای برادر و ...."

چه فاجعه ای

چه مصیبتی

زمین از شدت شیون و گریه ضجه زد . زنان اهل بیت بر سر و صورت زنان به این یقین رسیدند که بی حامی و پریشان شده اند.امام با ایشان در عزاداری همراهی نمود و چنین فرمود :

" وای بر پریشانی ما بعد از توی ای اباالفضل...."

بعد از فقدان برادر مهربان ، همراه و با وفای خویش ، امام حسین (علیه السلام) شدیدا احساس پریشانی و غربت  نمود . این مصیبت برای امام (علیه السلام) از تمام مصائبی که به او وارد شده بود سخت تر و سهمگین تر بود.

ای ماه بنی هاشم الوداع

ای روشنایی هر شب تار خدا نگهدار

ای مظهر وفا و همراهی خدا حافظ

سلام خدا برتو آنروزی که متولد شدی و آن روزیکه شهید شدی و آنروزی که برانگیخته خواهی شد

 

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه از عتبه مقدسه عباسیه

 

www.shafaqna.com

 

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/3/12:: 11:14 عصر     |     () نظر

شهادت ابالفضل (ع)

 

و هنگامیکه حضرت ابوالفضل تنهایی برادرش و کشته شدن یاران و بستگانش را که در راه خدا فدا شده بودند دید رو به سوی امام حسین (علیه السلام) نمود تا برای پای نهادن در مسیر درخشان شهادت از وی کسب تکلیف نماید . امام به وی رخصت ندادند و با لحنی حزین  فرمودند :

" تو علمدار منی ...."

امام(علیه السلام) از بودن اباالفضل(علیه السلام) در کنار خویش به عنوان حامی و بازویی توانمند که از وی نیرنگ دشمنان را دور می کرد احساس قدرت  می نمود ، اما ابالفضل(علیه السلام) اصرار نموده و عرض کرد :

"سینه ام از این منافقان به تنگ آمده و خواهان آنم که انتقامم را از ایشان بگیرم ... "

سینه عباس(علیه السلام) با دیدن پیکر برادران و عمو زاده های به خون غلطیده اش بر روی ریگهای صحرای کربلا اش به تنگ آمده و از زندگی روی گردان شده و اشتیاقش برای خون خواهی ایشان و در نهایت ملحق شدن به خیل ایشان فزونی یافته بود .

امام (علیه السلام) از وی خواست تا برای کودکان حرم که تشنگی طاقشان را طاق نموده بود آب فراهم کند . پس آن یل بنی هاشم رو به سنگدلان سپاه دشمن نمود و آنان را موعظه فرمود و آنان را از عذاب اللهی بیم داد و بعد از آن رو به پسر سعد گفت :

"ای پسر سعد این همان حسین فرزند دخت رسول خداست که  اصحاب و اهل بیتش را کشتید و آب را بر زن و فرزندانش بستید . تشنگی جگرشان را سوخته ، پس جرعه ای آب به ایشان دهید ." وی در هیمن حال گفت :

"بگذارید به روم یا هند بروم و عراق و حجاز را برای شما واگذارم"

سکوت مرگباری بر لشکریان بنی سعد حکمفرما شد . همه بهت زده اند و آرزو میکنند ای کاش زمین باز شود و آنان را ببلعد . ناگهان شمر بن ذی الجوشن آن پلید خبیث رو به عباس(علیه السلام) نمود و فریاد برآورد :

" ای پسر ابو تراب اگر سراسر زمین را آب فرابگیرد ، تا در بیعت یزید وارد نشوید اجازه نخواهم داد قطره ای از آن آب بنوشید ..."

خساست از حد گذشته و پلیدی به حد غایت رسیده است . وجدانها همگی به حضیض پستی فرو رفته اند .

اباالفضل(علیه السلام) به سوی برادر بازگشت و وی را از عصیان قوم مطلع نمود . او صدای کودکانی را می شنید که از تشنگی فریاد " العطش العطش " سر داده بودند و کمک می طلبیدند .

منظره کودکان لب خشکیده رنگ پریده ای که از شدت تشنگی با مرگ دست و پنجه نرم میکنند شعله های خشم حضرت ابالفضل(ع) را برافروخت و آتش اندوه در درونش زبانه کشید . پس از برای نجات کودکان با شجاعت وصف ناپذیری سوار بر اسب خویش شد و در حالیکه مشکی به همراه داشت به سوی کرانه های فرات به حرکت درآمد . وی لشکریان را مجبور به فرار نمود و حصار انسانی لشکریان دشمن  پیرامون فرات را در هم ریخت و در کنار نهر فرات از اسب پیاده شد . جگرش از شدت تشنگی گداخته شده بود. پس جرعه ای از آن آب برداشت تا بنوشد که ناگهان یاد عطش برادر و زنان و کودکان حرم مانع از آن شد که آب را بنوشد . پس آب را به زمین ریخت و چنین گفت :

یا نفس من بعد الحسین هونی       وبعده لا کنت أن تکونی

هذا الحسیـن وارد المنــــــون       وتشربیـن بارد المعیـــن

یعنی :

ای جان بعد از حسین باید که بی ارزش شوی و بعد از او دیگر نباید باشی(فنا شوی)

ای حسین به سوی مرگ پیش میرود و تو قصد نوشیدن آب گوارا داری ؟!

همانا انسانیت و بشر دوستی  بایستی در نهایت احترام ، این روح بزرگ که به گوهر فضیلت آراسته شده است و درسهای بزرگی را در زمینه کرامت انسانی برای نسلهای بعدی بجا نهاده است را ستایش نماید .

این ایثار که تمامی مرزهای زمان ومکان را در نوردید از برترین ویژگیهای ذاتی حضرت اباالفضل العباس(علیه السلام) بود که به وی حتی این اجازه را هم نداد تا قبل از امام خویش آب بنوشد . به راستی آیا ایثاری از این صادقانه تر قابل تصور است ؟؟

فخر بنی هاشم پس از آنکه مشک را از آب پر نمود مغرورانه به سوی خیمه گاه حرم روانه شد .

مشک آب اکنون برای عباس (علیه السلام) از جان عزیزتر است . برای سالم رساندن مشک به خیام حرم با دشمنان خدا و پست ترین افراد بشر که می خواهند مانع رسیدن آب به لب تشنگان اهل بیت شوند به پیکار می پردازد و شماری از آنان را به هلاکت میرساند و انسجام لشکر دشمن را مختل می نماید و در میان آنان چنین رجز میخواند :

لا أرهـب الموت اذ المـوت زقـا       حتى أواری فی المصالیت لقى

نفسی لسبط المصطفى الطهر وقا       إنی أنا العبـاس أغـدو بالســــــقا

ولا أخاف الشرّ یــوم الملتقى

یعنی :

از مرگ نمی هراســـــــــم حتی اگر تلخ باشد        حتی اگر در جنگ مرگ را با چشمان خویشتن ببینم

جانم را برای دفاع از نواده پیامبر(صلى الله علیه واله وسلم) فدا میکنم            و من همان عبـــــــــاس هستم که با آب میروم

و در هنگام رودرویی از هیچ شری نمی هراسم

او با این رجز خوانی ، شجاعت مثال زدنی خویش را به رخ دشمنان کشید و نشان داد که از مرگ هراسی ندارد و با رویی گشاده برای دفاع از حق و فدا شدن برای برادرش و نواده رسول خدا (صلى الله علیه واله وسلم) از مرگ استقبال میکند و به اینکه با آب به سوی حرم برای رفع عطش اهل بیت میرود افتخار میکند.

در آن هنگام که سربازان مرعوب دشمن که از رویارویی با وی میگریزند و او شجاعت پدرش، فاتح خیبر و سرنگون کننده بقایای شرک را یادآور می شود ، فرومایه ای از اهل کوفه از پشت یک نخل مترصد او می شود و از پشت سر ضربه ای به دست راست وی می زند و آن را قطع می نماید .

آن خبیث دستی را قطع نمود که از آن خیر و برکت بر محرومین و فقرا سرازیر می شد و با آن حق مظلومان باز ستانده می شد . او بعد از این اتفاق در میدان نبرد چنین گفت :

والله ان قطعتـم یمینی       انّی أحامی أبداً عن دینی

وعن إمام صادق الیقین       نجل النبیّ الطاهر الاَمین

به این معنا که :

به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کردید     من همچنان از دینم حمایت میکنم

و از امام راستگو و فرزند پیامبر پاک و امین حمایت می نمایم

و با این رجز خوانی خویش خبر از اهداف بزرگ و آرمانهای ارزشمندی داد که بخاطر آنها پیکار میکند . این اهداف و آرمانها چیزی جز دفاع از اسلام عزیز و امام مسلمین و بزرگ جوانان اهل بهشت نبودند.

عباس (علیه السلام) چیزی دور نشده بود که پلیدی از پست ترین افراد بشر به نام حکیم ابن طفیل طائی که مترصد وی شده بود از پشت درخت نخلی به بیرون خزید و بر دست چپ وی زد و آنرا نیز از بدن جدا نمود .

چنانچه بعضی از مورخین روایت کرده اند عباس (علیه السلام) مشک را به دندان می گیرد وبی توجه به شدت زخمهای وارده بر پیکرش و عطش جانفرسایش دوان دوان به سوی خیام حرم می دود تا مگر آب را به لب تشنگان آل بیت رسول خدا برساند . به جرات        می توان گفت این عمل نهایت مقام انسانیت ، شرف ، وفا و محبت است .

در همان حال که سقای رشید کربلا با پیکری بی دست به سوی خیمه گاه امام در حال دویدن بود ناگهان تیری به مشک آب اصابت می نماید و آب از مشک سرازیر می شود . پهلوان کربلا از حرکت باز می ایستاد و با قبلی حزین مشک آب را که هر لحظه خالی تر می شد نظاره گر می شود. ناگاه پلیدی با عمودی آهنین ضربه ای بر سر مبارکش می زند و وی را بر خاک می افکند .

اکنون آخرین لحظات است . عباس(علیه السلام) آخرین وداع را با برادرش میکند و چنین میگوید :

"علیک منی السلام ابا عبدالله ...."

نسیم خبررنج عباس (علیه السلام) را به برادر میرساند . امام (علیه السلام) با قلبی آزرده و جگری سوخته بالفور به سمت نهر علقمه همانجا که اباالفضل (علیه السلام) بر زمین افتاده بود می شتابد و صفوف دشمن را در هم می کوبد و به کنار برادر می رسد و خود را بر بدن برادر می اندازد و بر پیکر پاره پاره وی که در حال جان دادن است به شدت اشک می ریزد و می گوید :

"الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی ..."

به این معنی  که " امروز کمرم شکست و قدرتم کم شد و مورد شماتت دشمنان قرار گرفتم ..."

امام همچنان خیره به پیکرنا توان برادر خویش که تمام امیدهایش ناامید شده است مینگرد  و آرزو می نماید که ای کاش مرگ قبل از وی خودش را دریابد . سید جعفر حلی این اتفاقات را چنین به نظم در آورده است :

فمشى لمصرعه الحسین وطرفه       بیـن الخیـام وبینـه مـتقســــــــــم

ألفـاه محجـوب الجمــــــال کـأنّه       بـدر بمنحطـم الـوشیــــــــج ملثم

فأکب منحنیـاً علیـه ودمعــــــــه       صبـغ البسیط کأنّمـــــا هـو عندم

قـد رام یلثمه فلم یـر موضعــــاً       لـم یدمه عـضّ السلاح فیلــــــــثم

نـادى وقد ملاَ البـــوادی صیحة       صـم الصخـور لهولهــــــــا تتألّم

أأخـی یهنیک النعیـــــم ولـم أخل       ترضى بأن أرزى وأنت مـنـــعم

أأخی مـن یحمی بنـات محمــــد       اذ صرن یسترحمن من لا یرحـم

مـا خلت بعدک أن تشلّ سواعدی       وتکف بـاصرتی وظهری یقصم

لسـواک یـلطم بـالاَکف وهــــــذه       بیض الضبا لک فـی جبینی تلطم

ما بین مصرعک الفضیع ومصرعی       إلاّ کمـا أدعـوک قبـل وتنعـــم

هـذا حسامک من یذلّ بـه العــــــــــدا       ولـواک هـذا مـن بـه یتقـــــدم

هونت یا باابن أبی مصارع فتیــــتی       والجـرح یسکنـه الذی هـو آلم

یعنی :

حسین به سوی قتلگاه برادر رفت در حالیکه نگاهش بین خیمه گاه و قتلگاه در حال جابجا شدن بود

لب های زیبایش (عباس(علیه السلام)) مخفی شده اند گویی که ماه زیر پرتو نور پنهان شده است

این پرتو نور رویش را پوشانده است و اشک خونین مثل شراب این صورت را رنگین نموده است

خواست او را بپوشاند اما جایی را نیافت زیرا نیزه ها جای سالمی روی بدنش به جا نگذاشته بودند

ازناراحتی فریاد زد بطوریکه صدایش صحرا را فراگرفت و حتی صخره های بیابان را حزین نمود

امام گفت : ای برادر آیا می پسندی که بهشت نعیم ماوایت باشد و من از این نعمت بی بهره باشم

ای برادر چه کسی دختران پیامبر را حمایت کند آنزمان که مجبور شوند از کسانیکه رحم درونشان نیست طلب حمایت کنند


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/3/12:: 11:12 عصر     |     () نظر

خلافت امام حسن (علیه السلام)


چشم خود را لحظه ای منور کنید: تصاویری ناب از حرم به همراه زندگی نامه قمربنی هاشم حضرت ابوالفضل (ع)

 

امام حسن (علیه السلام) بعد از شهادت پدرش رهبری حکومت اسلامی را بر عهده گرفتند . در آن زمان اوضاع اجتماعی و سیاسی حاکم به نفع امام نبود و تمایل اکثر افراد رده بالای حکومت و فرماندهان ارتش امام (علیه السلام) چه به صورت علنی  و چه به صورت مخفیانه به سمت معاویه بود . اساس تمایل این افراد به سوی معاویه بر پای تطمیع این افراد با پول و طلایی  بود  که از سوی معاویه به ایشان داده می شد. در این شرایط علاوه بر اینکه افرادی از خوارج بین یگانهای ارتش امام (علیه السلام) نفوذ کرده بودند و عدم شرعیت خلافت امام حسن (علیه السلام) و امام علی(علیه السلام) را بین افراد تبیلغ می نمودند ، اقبال عمومی نیز برای بیعت با امام حسن(علیه السلام) در حد کمی بود و نیروهای سپاه امام (علیه السلام) تمایلی برای بیعت با امام (علیه السلام) از خود نشان نمی دادند(و چه بسا مجبور به عدم بیعت بودند) .

این امور باعث شد تا امام (علیه السلام) به این افراد اعتماد ننماید . به عقیده تحلیل گران سیاسی آن زمان امام (علیه السلام) در فتنه ای سخت گرفتار شده بوده و به عبارتی بخت با وی نیز یار نبوده است . فتنه ای که خطرش به مراتب از خطر شخص ماویه بیشتر بوده است و امام را بر آن می داشته است تا از ورود به هرگونه جنگ امتناع ورزد .

به هرحال امام حسن(علیه السلام) رهبری حکومت را بر عهده گرفت . حکومتی که رو به ضعف وزوال گذاشته بود و از هر سوی آماج  فتنه ها و مشکلات جدیدی می شد که مانع تسلط امام (علیه السلام) و حکومت بر شرایط اجتماعی می شد و باعث ایجاد جو نظامی در کشور میگردید مگر آنکه دو روش پیش رو قرار گرفته میشد :

1- گسترش یک سری قوانین لازم الاجرا و سلب آزادیهای عمومی و گسترش ترس و رعب و جلب مردم براساس ظن و گمان و نه براساس ادله و مستندات .

این روش اساسا روش عاشقان ملک و پادشاهی در زمانی است که با چنین بحران هایی از سوی ملت خویش مواجه      می شوند.

این در حالیست که ائمه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) هیچ مشروعیتی برای اینگونه سیاستها حتی اگر منجر به پیروزی شوند قائل نبوده اند و بر ضرورت فراهم نمودن زندگی با کرامت برای مردم و دور نمودن ابزارهای فشار از ایشان معتقد بوده اند.

2- برتری دادن سرمایه داران و افراد با نفوذ بر قاطبه مردم و فراهم نمودن امتیازات خاص از قبیل ثروت، مناصب عالی و....

در چنین حالتی مسلما اوضاع حکومت امام بسیار پایدارتر می شد و افراد سپاه امام اساسا به سمت تمرد و سرکشی پیش نمی رفتند . اما باز با همه این تواصیف امام (علیه السلام) با توجه به جایز نبودن این عمل از دیدگاه شارع مقدس از این عمل نیز اجتناب نمودند.

روش امام حسن (علیه السلام) در سیاست بسیار واضح و مبرهن بود . روش امام (علیه السلام) خالی از هرگونه پنهان کاری ، سرشار از حق وعدالت گستری و پرهیز از هر روشی که از راه راست و حق به دور باشد بوده است ولو اگر به پیروزی منجر شود.

 

اعلام جنگ از سوی معاویه

معاویه با آگاهی از شکنندگی سپاه امام (علیه السلام) و خیانت اکثر فرمانده هان آن که بوسیله رشوه های مالی معاویه و قول مناصب عالی در حکومت  و حتی قول کتبی مبنی بر ازدواج دخترش با یکی از فرماندهان به سمت معاویه متمایل شده بودند ، جنگ را به امام (علیه السلام) تحمیل نمود. خیانت این افراد به حدی رسیده بود که آمادگی خود را برای تحویل امام (علیه السلام) و یا قتل ایشان هر زمان که معاویه اراده نماید را داده بودند.

معاویه با سپاه یکپارچه و فرمانبردار خود به سمت عراق روانه شد . هنگامیکه امام(علیه السلام) از ماجرا مطلع گردیدند سپاهیان خود را فراخواندد و آنان را برای دفاع و رد حمله متجاوز دعوت نمودند اما افراد لشکر از فرمان امام (علیه السلام) سر باز زدند و ترس بر ایشان غالب شد و در نهایت هیچ کس به ندای امام  (علیه السلام) پاسخ نداد .

با دیدن این شرایط یکی از فرماندهان شریف سپاه امام (علیه السلام)  به نام عدی بن حاتم خشمگین شد و شجاعانه رو به سوی افراد سپاه کرد و ایشان را سرزنش نمود و اطاعت مطلق خود را از امام خویش اعلام نمود . درپی این امر شجاعانه قیس بن سعد بن عباده ، ومعقل بن قیس ریاحی ، وزیاد بن صعصعة تمیمی حمایت خویش را از مواضع عدی بن حاتم اعلام نمودند و از موضع ناجوانمردانه سایر افراد سپاه انتقاد نمودند.

امام حسن(علیه السلام) فورا برای مقابله با معاویه به همراه طیف متنوعی از مردم حرکت نمود تا به منطقه النخیله رسید و در آنجا مستقر شد تا گروهانهای مختلف ارتش از هم گسیخته اش به هم ملحق شوند . سپس از آنجا به سمت دیر عبدالحمن حرکت نمود و در آنجا سه روز اقامت گزید و بعد از آن باز مسیر خوش را ادامه داد.

 

در مدائن

در پایان امام (علیه السلام) با یگانهایی از سپاه خود در مدائن مستقر شد . مشکلات و بحرانها امام (علیه السلام) را فراگرفت. امام (علیه السلام) ستمهای زیادی از سپاهیان از هم گسیخته و خائن خود متحمل شد و دچار مشکلاتی گردید که هیچ یک از فرماندهان مسلمین وخلفای ایشان تا آن زمان با آن مواجه نگردیده بودند . از جمله این مشکلات که امام (علیه السلام) با آن مواجه و مورد امتحان قرارگرفت می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

1- خیانت فرمانده کل

از شدیدترین امتحاناتی که امام حسن (علیه السلام) در آن شرایط حساس با آن مواجه گردید خیانت پسر عمویش عبید الله بن عباس فرمانده کل سپاه وی بود که بواسطه رشوه ای سنگین که مقدارش بالغ بر یک میلیون درهم بود به امام (علیه السلام)  خیانت نمود و در تاریکی شب به اردوگاه معاویه ملحق شد. هنگامیکه سپاهیان امام حسن(علیه السلام) از این خبر مطلع شدند نگرانی عجیبی بر لشکریان امام (علیه السلام) حاکم شد و روح خیانت در تمامی اجزای لشکر امام (علیه السلام) رسوخ نمود . افراد سپاه امام  (علیه السلام)  همانند افراد عالیرتبه لشکر که با رشوه های معاویه به امام (علیه السلام) خیانت کرده بودند ، به امام (علیه السلام) خیانت نمودند.

خیانت عبید الله از سهمگین ترین ضرباتی بود که به سپاه امام (علیه السلام)  وارد شد و خود فتح بابی برای خیانت افراد ضعیف النفس سپاه شد تا آنجانکه روحیه سپاه امام (علیه السلام) در هم شکسته شد .

2- تلاش برای ترور امام  (علیه السلام)

نگرانیها و ناراحتی های امام (علیه السلام) از سپاهش به همین اندازه متوقف نمی شود بلکه دست نشانده های بنی امیه در سپاه امام (علیه السلام) بارها برای ترور امام اقدام نمودند که همه این تلاشها با شکست مواجه گردیدند . از جمله این تلاشها می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

أ ) پرتاب نیزه به سوی امام درحالی که امام مشغول نماز بودند

ب ) مجروح کردن امام در حین نماز بوسیله خنجر

ج ) مجروح نمودن امام در ناحیه ران

عرصه بر ریحانه رسول خدا (صلى الله علیه واله) تنگ شد و زمانه امام (علیه السلام) را غرق در ناراحتی ها و بحرانها نمود . امام (علیه السلام) به این نتیجه رسیدند که سرنوشتی جز اینکه بنی امیه وی را به قتل برسانند و خون پاکش هدر رود و یا اینکه وی را اسیر کنند و در بند به نزد معاویه بفرستند ندارند. این افکار امام (علیه السلام) را شدت برآشفتند.

3- تکفیر امام

جسارت خیانتکاران و دست نشانده های بنی امیه در سپاه امام (علیه السلام) به این حد متوقف نشد تا حدی که امام را با عباراتی مورد خطاب قرار دادند که از زخم شمشیر ها و نیزه ها شدیدتر بودند . یکی از عبارات صحبت جراح بن سنان بود که به نزد امام (علیه السلام) پیش آمد و با لحنی ناشایست امام (علیه السلام) را خطاب قرار داده و گفت :

" تو ای حسن همانند پدرت مشرک شده ای ..."

درد آور آنکه هیچ کس از لشکریان امام (علیه السلام) برای مجازات این خبیث قدمی پیش ننهادند و از راه حق ومستقیم روی گردان شدند و بر کفر پسر دخت پیامبرشان و پسر امامشان صحه نهادند .چه گمراهی از این بدتر ؟؟

4- سرقت اموال امام

این افراد خیره سر و معاند حتی از سرقت زیر اندازی که امام بر روی آن می نشستند و حتی عبای ایشان کوتاهی ننمودند .

این اتفاقات گوشه ای از اتفاقات هولناکی است که در اطراف امام (علیه السلام) در مدائن رخ داد و امام (علیه السلام) را مجبور به صلح و دوری گزیدن از آن اجتماع بی اخلاق و عقیده نمود .

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/3/12:: 11:11 عصر     |     () نظر

کسی که دو بار فدای امام حسین (ع) شد + عکس

حبیب بر روی پشت بام خانه ایستاده بود واز آنجا که علاقه ی خاصی به سید الشهدا (ع) داشت با دیدن آن حضرت چنان به وجد آمده بود که سبب شد از بام به پایین افتاده و از دنیا برود

عقیق : روزی امام حسین (ع) به همراه جد خویش در حرکت بودند در آن زمان امام کودکی خردسال بودند وحبیب در بهار جوانی حبیب بر روی پشت بام خانه ایستاده بود  واز آنجا که علاقه ی خاصی به سید الشهدا (ع) داشت با دیدن آن حضرت چنان به وجد آمده بود که سبب شد از بام به پایین افتاده و از دنیا برود    و بامشاهده آن حضرت از شادی که خبر آمدن را به پدر بدهد از بام به زمین افتاد و در دم جان داد ، پدر حبیب جنازه پسر را به اتاقی برد که پس از رفتن امام علی وامام حسین آن رادفن کند ولی وقتی امام حسین به جلوی درب آمد داخل خانه نشد وقتی علت را از ایشان پرسیدند فرمود تا حبیب جلوی درب نیاید من داخل خانه نمی شوم پدر حبیب موضوع را به امام علی گفت آن حضرت به سر جنازه حبیب رفت و دعا کرد و خدا به خاطر امام حسین جان دباره به حبیب داد  در این هنگام به دعای امام حسین (ع)حبیب بن مظاهر زنده گشت . حبیب با ردوم نیز در روز عاشورا جان خود را فدای سرور و سالار شهیدان کرد.

جالب اینجاست که اینک هر عاشقی که زائر حرم حسین(ع)است شاید به خاطر این فداکاری حبیب (ع)در هر بار زیارت حسین (ع) دو بار حبیب بن مظاهر را زیارت می کند چرا که مزار حبیب در کنار درب ورودی حرم سید الشهدا (ع) واقع شده است است.

 

زیارتنامه حبیب ابن مظاهر :  السلام علیک ایها العبد الصالح ، المطیع لله ولرسوله ولامیرالمومنین ، ولفاطمة الزهراء والحسن والحسین ، اشهد انک جاهدت فی سبیل الله ، و نصرت الحسین بن بنت رسول الله ، و واسیت بنفسک ،  وبذلت مهجتک ، فعلیک من الله السلام  التام ، السلام علیک  ایها  القمر الزهرا ، السلام  و علیک  یا  حبیب بن  مظاهر  الاسدی ورحمة الله و برکاته

  


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/3/12:: 10:47 عصر     |     () نظر

 

زمان انتشار: 1393/02/27 - 13:00 |


زائران چگونه خود را در کربلا خنک می کنند!/عکس

در روزهایی که دمای هوای کربلا به بیش از 40 درجه می رسد، زائرانی که به عشق اهل بیت پا به سرزمین کربلا گذاشته اند، به شیوه ای جالب توجه خود را خنک می کنند.
به گزارش خبرنگار اعزامی پایگاه اطلاع رسانی حج به کربلای معلی در روزهایی که دمای هوای کربلا به بیش از 40 درجه می‌رسد، زائرانی که به عشق اهل بیت پا به سرزمین کربلا گذاشته اند، به شیوه ای جالب توجه خود را خنک می‌کنند.

زائران کربلا که گاه از گرمای شدید کربلا کلافه می‌شوند خود را در معرض پمپاژ آب خنک پنکه‌های بزرگی که آستان مقدس حرم امام حسین (ع) اقدام به نصب آنها در قسمت خارجی صحن امام حسین (ع) کرده است، قرار می‌دهند.

«کریم الانباری» رئیس تأسیسات آستان در این باره توضیح داد که این پنکه‌ها که به دیوار‌های خارجی صحن مطهر متصل شده اند توسط نیروی برق کار کرده و از طریق لوله هایی که در آنها آب خالص (آب بدون املاح معدنی) پمپاژ می‌شود، آب به آنها می‌رسد واز طریق پخش کننده‌های موجود در پنکه ذرات آب به همراه هوا به صورت ریز پراکنده و باعث خنک شدن محیط اطراف می‌شوند.

??

 

 

 









برچسب ها:کربلا - عتبات

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/2/28:: 12:58 صبح     |     () نظر

 

کربلا بین الحرمین

14آبان1392 برابراول محرم 1435

 

 

photo-0032.jpg

 

تصویر پدر نازنینم در کربلا 

photo-0671.jpg

 

 

نهرعلقمه

 

 

 

 

photo-0668.jpg

 

 

 

بازرسی در فرودگاه بغداد:

photo-0708.jpg

 

 

 

 

photo-0709.jpg


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/2/6:: 10:30 عصر     |     () نظر

پنجشنبه ، 4 اردیبهشت 1393 ، 23:48

نجف؛ آنگونه که ندیده اید... گزارش مصور شفقنا از نجف اشرف؛ شهر امیرالمومنین(ع)

شفقنا زندگی- نجف اشرف مدفن اولین امام شیعیان شهری تاریخی که حاکی از تمدنی از هزاره اول قبل میلاد است. وجود شهر باستانى حیره در مجاورت نجف که تمدن درخشانى در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخى این منطقه خبر مى دهد. حیره از هزاره اول قبل از میلاد مرکز تمدن لخمى ها و آل منذر بود و سابقه درخشانى در عرصه فرهنگ و تمدن داشت. نجف نیز از قِبَل این هم جوارى از نعمت فرهنگ و تمدن و آبادانى برخوردار شده است.

به گزارش خبرنگار شفقنا، عرب هاى ساکن این شهر در آن زمان به مذهب مسیحیت گرایش داشتند و کلیساهاى زیادى از جمله دیر «مارت مریم» را بنا نهادند که تا عصر اسلام هم چنان باقى بود.  بر اساس روایاتى، سابقه تاریخى نجف به دوران طوفان نوح برمى گردد که عده اى آن را جاى به گل نشستن کشتى نوح و محل جدا شدن فرزندان او مى دانند و نام هاى طور و جودى را براى آن برگزیده اند. در عصر اسلامى، نام نجف تنها به سبب فتح و گشایش ایران و عراق در متون تاریخى دیده مى شود اما از دوران هارون الرشید، به سبب آشکار شدن مرقد امام على علیه السلام، این شهر بسیارى را به سکونت پیرامون خود راغب کرد.

و اما نجف پیش از آنکه حضرت آیت الله بروجردی بنای حوزه علمیه قم را بگذارد قطبی بی بدیل در نشر و پرورش عالمان و اندیشه شیعه داشت. هر چند که حکومت بعثی عراق برای خاموش کردن صدای شیعیان این سرزمین تلاش فراوانی کرد اما وجود شخصیت هایی چون حضرت آیت الله خویی و حضرت آیت الله حکیم و حضرت ایت الله شاهرودی و امام خمینی و بسیاری دیگر از مجاهدان صمود و استوار روحانیت، شمع حوزه علمیه نجف اشرف را روشن نگاه داشت و اینک نیز سال هاست که دیگر صدام دیکتاتور نیز رفته است و حوزه علمیه نجف با بهره گیری از آزادی های پس از سقوط صدام به شکوه و جایگاه گذشته خود بسیار نزدیک شده است. .

نجف این سال ها و این روزها نه شهری جنگ زده بلکه جریان عادی زندگی در آن دیده می شود. زایران انبوه که اکثرا ایرانی هستند به زیارت بارگاه امیرالمومنین امام اول شیعیان علی (ع) می آیند، بازارها پر رونق است و مغازه داران و دستفروشان از در نجف تا اجناس ایرانی و چینی را برای فروش تبلیغ می کنند. ساخت و ساز در نجف به سرعت در حال توسعه است. از صحن سرپوشیده حضرت فاطمه(س) گرفته تا هتل های لوکس و ورزشگاه ها و دانشگاه ها و بازارها.

خبرنگار شفقنا در سفری که به نجف داشت تلاش کرد جریان عادی زندگی در این شهر و جذابیت های آن را به تصویر بکشد. شهری که برای شیعیان به لحاظ امنیت و ثبات بسیار حایز اهمیت است.

***********

 

بارگاه مطهر امام علی(ع)

 

 

از همان ابتدای ورود به فرودگاه نجف اشرف سه خودرو کاملا به چشم آشنا می آمد پراید، سمند و انواع پژو، جالب آنکه این خودروها در مکانیکی ها هم اکثریت را داشتند!

 

در مسیر مسجد کوفه در نجف خیابانی است که توجه ها را به خود جلب می کند، خیابانی که دفتر احزاب مختلف از حزب الدعوه تا حزب الله عراق و... به ردیف در کنار هم قرار دارند، اتفاقی که در برخی کشورهای اسلامی به ندرت می توان شاهد بود. هر چند برخی احزاب سیاسی در این کشور فعال اند و دفتر و گروه دارند اما به نظر می رسد تا دموکراسی واقعی یعنی مشارکت همه جابنه گروه ها در عراق فاصله باشد چرا که همچنان صدای بمب و انفجار در پایتخت این کشور شنیده می شود و هر روزه عده زیادی از مردم بی گناه که عمدتا شیعه نیز هستند به خاک و خون کشیده می شوند.

 

اینجا نجف است و روحانیون ایرانی و غیرایرانی در همه جا حضور پررنگی دارند و البته مورد احترام و بسیار ساده زیست گرچه اقلیتی نیز بر ماشین های لوکس سوار می شوند و وضع مالی خوبی دارند.

 

ایست های بازرسی در هر کوی و برزن وجود دارد. هر چند یکی دو سالی است نجف روی آرامش را بهتر می بیند و صدای انفجار و عملیات های انتحاری به ندرت و بسیار کم به گوش می رسد اما ایست های بازرسی به خصوص در ایام ویژه نظیر شهادت و ولادت ائمه فعال تر هستند.

 

بعد از پپسی و کوکا کولا بدون شک "کاله" شرکت لبنیات ایرانی سومین برند از نظر تبلیغ و البته فروش در عراق و یا حداقل چند شهری است که وجود دارد، البته اجناس ایرانی در بازار عراق از کولر آبی تا دمپایی و لوازم خانگی مثل اسنوا و... فراوان است اما کاله سرمایه گذاری خوبی در این کشور کرده است.

 

اعراب بیش از آب، نوشابه می نوشند، پپسی و کوکا، در جاده و شهر این دو شرکت جولان می دهند و ظاهرا پر سود هم هستند!

 

در شهرهای مختلف عراق و در شبکه های تلویزیونی تبلیغاتی که می خواهد اقتدار و در عین حال مردمی بودن ارتش عراق را نشان دهد بسیار می بینیم. مادری که بر پیشانی سربازی بوسه می زند، دختری که به سربازی گل می دهد و... سال ها حکومت نظامی صدام بر این کشور کینه عمیقی با رفتارهای خشن و گاه وحشیانه بر دل این مردم بر جای گذاشته است.

 

 

اگر از بالا به شهر نجف نگاه کنی شهری با دشتی به غایت سرسبز مواجه می شوی با رودخانه ای عریض و البته پر آب

 

البته در شهرهای زیارتی برخی مظاهر زندگی های جدید مانند کافی نت و مظاهر شهرهای جدید نظیر پیتزا فروشی... هم به چشم می خورد.

 

قبرستان وادی السلام که گفته شده یکی از بزرگترین قبرستان های جهان است و مدفن بسیاری از علما و صالحین از جمله حضرت هود و حضرت صالح اما در برخی بخش ها بیشتر شبیه ویرانه است که به گفته افراد محلی به مکانی برای ولگردان و حتی مواردی دزدان و افرادی که قصد آسیب رساندن به زایران و کسانی که از این قبرستان دیدن می کنند تبدیل شده است.

 

 

اعراب علاقه ویژه ای به شیرینی جات دارند و عراقی نیز از این قاعده مستثنی نیستند، شیرینی ها مختلف، حلوا و دهین و.... تا چند سال پیش این شیرینی جات به صورت غیربهداشتی عرضه می شد اما در سال های اخیر مغازه ها در جعبه های شکیل و پلمپ شده دهین و باقلوا را به عنوان سوغات به زائران عرضه می کنند و دستفروشان نیز سعی می کنند تا در شرایط بهداشتی این شیرینی ها را عرضه کنند

مقتدی صدر با وجودی که از سیاست کناره گیری کرده اما تبلیغات و تصاویر متعددی از او در جای جای نجف و کوفه دیده می شود، همچنین تصاویری از  شهید آیت الله حکیم و دیگر علمای این شهر اما این در حالی است که هیچ تصویری از آیت الله العظمی سیستانی علی رغم محبوبیت فراوانش در بین اقشار مختلف مردم در شهر دیده نمی شود. برخی گفته اند این به سبب آن است که این مرجع عالیقدر خود خواستار عدم نصب تصاویرش در معابر و خیابان ها شده است هر چند در برخی مغازه ها عکس این مرجع عالیقدر دیده می شد.

 

وزارت ورزش و جوانان عراق(وزارت الشباب و الریاضیه) حداقل در حوزه ساخت فضاهای ورزشی بسیار فعال به نظر می رسد و ورزشگاه های سرپوشیده ساخته شده و استادیوم های زیبای در حال احداث تعدادشان قابل توجه بود.

Comment

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/2/5:: 8:15 صبح     |     () نظر

 

172 نکته در باب واقعه جانسوز کربلا...

واقعه کربلا تنها یک بار در طول تاریخ اتفاق افتاد، اما این رویداد بی‌نظیر و مسائل قبل و بعد از آن را افراد مختلفی نقل و روایت کرده اند، به همین دلیل برخی از اطلاعات و آمارها با یکدیگر تفاوت دارد. به گزارش خبرگزاری مهر، با استفاده از آمار می توان هر موضوع یا حادثه ای را دقیق تر بیان کرد تا افراد نیز آن را بهتر درک کنند؛ نقش آمار در ارائه سیمای روشنتر از هر موضوع و حادثه، غیر قابل انکار است. به دلیل آنکه بعضی از مطالب آماری، زمانی و مکانی، حادثه کربلا را گویا تر می سازد، 172 نکته از این واقعه جانسوز و 72 شهید کربلا بیان می شود:

• خصوصیات منطقه عملیاتی کربلای 61 هجری

1. واقعه کربلا نزدیک رودخانه دجله و فرات اتفاق افتاده است
 2. دجله در سمت چپ و فرات در سمت راست کربلاست
 3. از نظر آب و هوایی در منطقه خشک و گرم عراق قرار گرفته و در ضلع شمال شرقی ایران قرار دارد و در جنوب غربی حجاز واقع شده است
 4. منطقه رملی و نیمه جنگلی است
 5. در حاشیه نهرعلقمه، نخلستانی قرار دارد
 6. دارای تپه ماهور و پستی و بلندیهای بسیار است
 7. نهر علقمه از فرات منشعب شده و در نزدیکی اردوگاه حسینی قرار دارد
 8. موسم تابستان با گرمای مخصوص منطقه همراه است
 9. کربلا در حاشیه فرات و قبرستان یهود قرار گرفته است
 10. از نظر اهمیت جغرافیایی، نقطه کور، منزوی و فراموش شده، فاقد هر گونه امتیاز و اهمیت ویژه سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی در آن دوران است.

• خصوصیات حرکت زمینی سید الشهدا(ع)

1. عقب نشینی تاکتیکی در زمان غیر قابل پیش بینی
 2. بهره گیری از زمین برای ایجاد جنگ روانی
 3. انتخاب کمیت زمین برای به دست گرفتن ابتکارعمل در جنگ
 4. در اختیار گرفتن زمان و سلب آن از دشمن
5. ایجاد توازن دفاعی
 6. تجزیه نیرو و تغییر جهت دشمن به سمت ضعف
 7. به هم زدن نظم تشکیلاتی و ایجاد تغییر در قرارگاه جنگی دشمن
 8. سلب اختیار از دشمن و به دست گرفتن ابتکار حرکت
 9. اخلال در سیستم تصمیم گیری فرماندهان نظامی
 10. به دست گرفتن ابتکار عمل در زمین
 11. به موضع انفعالی کشیدن دشمن
 12. استفاده از پوشش طبیعی و تصنعی زمین و بهره گیری از آن برای استتار و اختفاء
13. جلوگیری از تمرکز قوا هنگام حمله دشمن و ایجاد فاصله جغرافیایی بین فرماندهی، تدارکات و ارتباطات
 14. ایجاد شتابزدگی در تصمیم گیری نظامی و کندی در عمل دشمن
 15. سلب هر گونه بهره گیری استراتژیک از زمین (از دشمن)
 16. افزایش محدودیت در میدان عمل و کاهش شدید میزان کارآیی دشمن
 17. تعیین جهت حمله و نوع آرایش جنگی دشمن به وسیله زمین
 18. به دست گرفتن ابتکار عمل در سازماندهی و تجدید سازمان از لحاظ کیفی و کمی
 19. تعیین نوع بهره وری از برای دشمن به صورت مطلوب 
20. موضع گیری و آرایش مطلوب در دفع حمله
 21. احراز آمادگی در هر شرایطی تا هر زمان و سلب آمادگی از دشمن به وسیله زمین
 22. بدون حرکت و صرف انرژی، آرایش دشمن را برای چند ساعت به صورت جنگ روانی برهم زد.

• مختصات جبهه جنگی حضرت ابا عبدالله الحسین(ع)

1. نام عملیات: هیهات من الذله
 2. سال عملیات: 61 هجری قمری
 3. ماه عملیات: محرم الحرام
 4. روز عملیات: جمعه دهم محرم
 5. نوع عملیات: جهاد
 6. استراتژی حرکت و حمله: افشای چهره نفاق و تشکیل حکومت
 7. موضع جنگی : دفاعی
 8. طول جبهه دفاعی : 180 متر
 9. طول محور عملیات: 360 متر
 10. فاصله خیمه ها: دومتر
 11. تعداد خیمه ها : 60 عدد
12. ترکیب کیفیت نیرو: بنی هاشم، یاران، زنان و کودکان
 13. وضعیت روحی و روانی : عاشقانی حفاظت پیشه
 14. تعداد سواره نظام : 32 نفر
 15. تعداد پیاده نظام: 40 نفر
 16. تعداد کل نیروهای رزمی : 72 نفر
 17. فرمانده کل قوا: سید الشهدا حسین بن علی(ع)
 18. پرچمدار لشکر: ابوالفضل العباس(ع)
 19. فرمانده سمت راست: زهیر بن قین
 20. فرمانده سمت چپ: حبیب بن مظاهر
21. وضعیت تدارکات : محاصره کامل
 22. وضعیت تجهیزات: کمبود شدید
 23. وضعیت آب و آذوقه: محاصره (تشنگی و گرسنگی)
 24. موقعیت جغرافیایی: قتلگاه
 25. زمان و ساعت شروع حمله: دو ساعت گذشته از روز(8 صبح)
 26. رمز عملیات: لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
 27. نوع آرایش جنگی: ساعتی – مثلثی – نعلی
 28. تعداد بر هم زدن آرایش دشمن : در سه مرحله که مرحله چهارم به جنگ تن به تن انجامید
 29. طول مدت عملیات: هشت ساعت
 30. پایان عملیات: غروب آفتاب همان روز

• مختصات جبهه جنگی یزید بن معاویه

1. نام جنگ وعملیات: بیعت ظالمانه
 2. استراتژی عملیات: محو کامل اسلام ناب محمدی
 3. ترکیب کیفیت نیرو: مردان مجهز و آماده
 4. موقعیت جغرافیایی : استراتژیک ترین منطقه
 5. وضعیت روحی و روانی : در خواب کامل سیاسی
 6. تعداد سواره نظام: به علت کثرت آنان نامعلوم
 7. تعداد پیاده نظام: به علت کثرت آنان نامعلوم
 8. کل نیروی رزمی : 30 هزار نفر
9. فرمانده کل لشکر : عمر سعد
 10. پرچمدار لشکر : درید، غلام عمر سعد
 11. فرمانده سواره نظام: عروه بن قیس احمصی
 12. فرمانده پیاده نظام: شیث بن ربعی
 13. فرمانده ستون سمت راست: عمروبن حجاج
 14. فرمانده ستون سمت چپ: شمر بن ذی الجوشن
15. وضعیت تدارکات : سریع، به موقع و فوق العاده
 16. وضعیت تجهیزات: به میزان چند ماه
 17. وضعیت آب: مسلط بر رود فرات
 18. وضعیت آذوقه : به میزان چند ماه
 19. نوع جنگ : تهاجمی
 20. موازنه قوا: برتری کمّی ( 400 نفر مقابل یک نفر)
 21. خط مشی سیاسی و فرهنگی : نفاق
 22. رمز اول عملیات: لشکر خدا به پا خیزید
 23. رمز دوم عملیات: پرتاب تیر توسط عمر سعد
 24. تعداد آرایش: سه عدد 
25. آرایش اول : مدور، پله چپ و راست ( پیاده سنگین)
 26. آرایش دوم : ستون سمت چپ ، سواره سنگین
 27. آرایش سوم: ستون سمت راست ، سواره سنگین
 28. تن به تن: خطی، جمعی ، عمومی ، سواره
 29. رعایت قوانین جنگی : نقض کامل اصول جوانمردانه
• بخشی از روز شمار قیام کربلا
1. ورود امام حسین(ع) به کربلا و فرود آمدن در آنجا: دوم محرم 61 هجری
 2. ورود عمر سعد به کربلا، به همراه چهار هزار نفر از سپاه کوفه برای بیعت: سوم محرم و ورود شیث بن ربعی با چهار هزار نفر به سرزمین کربلا: پنجم محرم 61 هجری
 3. رسیدن دستور از کوفه بر ممانعت سپاه امام از آب: هفتم محرم 61 هجری.
4. ورود شمربا چهار هزارنفربه کربلا،همراه با نامه ابن زیاد به عمرسعد، مبنی برجنگیدن با حسین(ع) و کشتن او: نهم محرم 61 هجری
 5. درگیری یاران امام، با سپاه کوفه: دهم محرم 61 هجری
 6. حرکت سپاه عمر سعد و اسرای اهل بیت از کربلا به کوفه: یازدهم محرم 61 هجری
 7. ورود اسرای اهل بیت از کربلا به دمشق: ماه صفر 61 هجری
 8. بازگشت اهل بیت ازصفر شام به مدینه: بیستم صفر61 هجری.
• آمارهایی از آغاز و انجام نهضت خونین کربلا

1. قیام حضرت امام حسین (ع) از روز خودداری از بیعت با یزید تا روز عاشورا: 175 روز
 2. آغاز و خاتمه قیام امام حسین(ع): مدینه به مکه
 3. مدت قیام امام حسین(ع): یک هفته در مدینه، چهار ماه و 10 روز در مکه، 23 روز بین راه مکه تا کربلا "از دوم محرم تا دهم محرم"
 4. تعداد منزلهایی که کاروان امام حسین (ع) از آنها عبور کرد:18منزل.
5. فاصله میان منزلهایی که کاروان امام حسین(ع) از آنها عبور کرد با همدیگر: حدود سه فرسنگ و گاهی پنج فرسنگ
 6. تعداد منزلهایی که اسرای اهل بیت امام حسین(ع) از کوفه تا شام ازآن عبور کردند: 14 منزل
 7. تعداد نامه های دریافتی امام حسین(ع) از کوفه: 12 هزار نامه
 8. تعداد بیعت کنندگان با فرستاده امام حسین(ع)" مسلم بن عقیل" به کوفه : 18 هزار نفر.
9. تعداد فرزندان ابیطالب که نام آنها درزیارت ناحیه به عنوان شهید کربلا آمده است: 17 نفر
 10. تعداد کودکان بنی هاشم در بین شهدای کربلا: سه نفر 
11. تعداد اعضای خاندان بنی هاشم که درواقعه کربلا شهید شدند: 33 نفر
 12. تعداد فرزندان فرزندان امام حسین(ع) که در کربلا شهید شدند: سه نفر
 13. تعداد فرزندان امام علی(ع) که در کربلا شهید شدند: 9 نفر.
14. تعداد فرزندان امام مجتبی (ع) که در کربلا شهید شدند: چهار نفر
 15. تعداد فرزندان جعفر بن ابیطالب که در کربلا شهید شدند: 4 نفر 
16. تعداد شهدا و افرادی که نامشان در زیارت "ناحیه مقدسه" آمده است: به غیر از سالار شهیدان و خاندان بنی هاشم، 82 نفر
 17. مجموع شهدای کوفه، از یاران امام حسین(ع): 138نفر
 18. تعداد غلامهای شهید کربلا: 12 نفر.
19. تعداد سرهای شهدای کربلا که توسط یزیدیان ازبدن جدا شده و به کوفه بردند: 78 سر 
20. تعداد سرهای بریده حمل شده توسط قیس بن اشعف"رئیس قبیله بنی کنده" : 13 سر بریده
 21. تعداد سرهای بریده حمل شده توسط رئیس هوازن: 12 سر بریده
 22. تعداد سرهای بریده حمل شده توسط قبیله بنی تمیم: 17 سر بریده
 23. تعداد سرهای بریده حمل شده توسط قبیله مذحج : شش سربریده
 24. تعداد سرهای بریده حمل شده توسط افراد متفرقه از قبایل گوناگون: 13 سر بریده.
25. تعداد زخمهای نیزه بر بدن مطهر امام حسین(ع): 33 زخم
 26. تعداد ضربه های شمشیر بر بدن مطهر امام حسین (ع): 34 ضربه
 27. سن سیدالشهدا(ع) در هنگام شهادت: 57 سال
 28. تعداد افرادی که بعدازشهادت سیدالشهدا(ع) بر بدن آن حضرت، اسب تاختند: 10 نفر
 29. تعداد افرادی که حضرت سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا برای آنان مرثیه خواند: 10 نفر.
30. تعداد کودکان و نوجوانان شهید واقعه کربلا که به سن بلوغ نرسیده بودند: 5 نفر 
31. تعداد افرادی که امام حسین(ع) در شهادت بر آنان درود و رحمت فرستاد: دو نفر
 32. تعداد شهدایی که سیدالشهدا(ع) در واقعه کربلا بر بالین آنها با پای پیاده رفت: هفت نفر
 33. تعداد افرادی که دشمنان سرهای بریده آنها را سمت امام حسین(ع) پرتاب کردند: سه نفر
 34. تعداد پیکرهایی که در واقعه کربلا توسط دشمنان قطعه قطعه شدند: سه نفر                            35
-رسول (ص) که در واقعه کربلا شهید شدند: پنج نفر.
36. تعداد غلامهایی که در واقعه کربلا، خارج از کربلا( در بصره) شهید شدند: یک نفر
 37. تعداد یاران امام حسین(ع) که در کربلا به اسارت درآمدند: دو نفر
 38. تعداد یاران امام حسین(ع) که بعد او به شهادت رسیدند: چهار نفر
 39. تعداد افرادی که در کربلا با حضور پدرانشان به شهادت رسیدند: هفت نفر 
40. تعداد زنانی که در کربلا به شهادت رسیدند: یک نفر" ام وهب، همسرعبدالله بن عمیر کلبی".
41. تعداد زنانی که در واقعه کربلا از خیمه خارج و به دشمن حمله ور شدند: پنج نفر
 42. سن حضرت علی اکبر در زمان شهادت: 27 سال 
43. تعداد شهیدانی که سرشان از تن جدا نشد: دو نفر
 44. تعداد افرادی که بعد از شهادت امام حسین(ع) وسایل او را غارت کردند: 10 نفر
 45. تعداد فرزندان ابیطالب که در کربلا شهید شده و نام آنها در زیارت ناحیه آمده است: 13 نفر.
46. تعداد خیمه های صحرای کربلا: 60 خیمه
 47. فاصله خیمه های صحرای کربلا از هم : دو متر
 48. تعداد شهدای کربلا که با خانواده در این واقعه حضور داشتند: سه نفر
 49. تعداد مردان و پسرانی که در واقعه عاشورا به اسارت درآمدند: هشت نفر 
50. تعداد افراد اسیر شده در واقعه کربلا که به سن بلوغ نرسیده بودند: شش نفر.
51. تاریخ هجری واقعه عاشورا: دهم محرم سال 61 هجری
 52. تاریخ شمسی واقعه عاشورا: 21 مهر شمسی 
53. لقب گروهی ازشیعیان کوفه که به خونخواهی شهدای کربلا قیام کردند: توابین
 54. ازاصحاب خاص امیرالمؤمنین که در کربلا شهید شد:حبیب بن مظاهر
 55. ازشهدای کربلا و مؤذن سیدالشهدا(ع): حجاج بن مسروق جعفی.
56. شهیدی که به بهانه آب دادن اسب خویش از اردوگاه عمر سعد جدا شده و امام حسین(ع) پیوست: حربن یزید ریاحی
 57. کسی که کودک شیرخوار امام حسین(ع) را به شهادت رساند: حرمله
 58. از مهمترین درسهای نهضت کربلا و الفبای نخست فرهنگ عاشورا: آزادگی 
59. قاتل طفلان مسلم بن عقیل: حارث                                                                                    60 . قاتلی که به دستور ابن زیاد، مسلم ین عقیل را بالای دارالأماره بردو سر از بدن جدا کرد: بکیربن حمران احمری.

- شهدایی که سرهایشان در روز عاشورا توسط دشمن به سمت امام حسین(ع) پرتاب شد: عبدالله بن عمیر کلبی، عمروبن جناده، عابس بن ابی شبیب شاکری.
- شهدایی که پیکر آنها در واقعه کربلا توسط دشمن قطعه قطعه شد: حضرت ابوالفضل العباس(ع)، حضرت علی اکبر، عبدالرحمن بن عمیر.

- شهدایی که حضرت سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا برای آنان مرثیه خواند: حضرت علی اکبر، حضرت ابوالفضل العباس، حضرت قاسم، عبدالله بن حسن، عبدالله طفل شیر خوار، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حربن یزید ریاحی، زهیربن قین، جون.

- کودکان ونوجوانان شهیدی که به سن بلوغ نرسیده بودند: عبدالله بن الحسین(علی اضغر) کودک شیر خوار امام حسین(ع)، عبدالله بن الحسن(ع)، محمدبن ابی سعید بن عقیل، قاسم بن الحسن(ع)، عمروبن جناده انصاری.

- تعداد شهدایی که اصحاب حضرت رسول(ص) بودند: انس بن حرث کاهلی، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه، عبدالله بن بقطر عمیری.
- غلامهایی که در رکاب سالار شهیدان، به درجه رفیع شهادت رسیدند: نصر و سعد. ازغلامان امام علی(ع)، منحج. غلام امام حسن مجتبی(ع)، اسلم و غارب. غلامان امام حسین(ع)، حرث. غلام همزه، جون. غلام ابوذر غفاری، رافع. غلام مسلم ازدی، سعد. غلام عمرصیداوی، سالم. غلام بنی المدینه، سالم. غلام عبدی، شوذب. غلام شاکر، شیب. غلام حرث جابری، واضح. غلام حرث سلمانی
- افرادی که بعد از شهادت امام حسین (ع) به شهادت رسیدند: سعد بن حرث، ابوالحتوف، سوید بن ابی مطاع که مجروح بود، محمد بن ابی سعید بن عقیل.

- شهدای کربلا که در حضور پدر بزرگوارشان به شهادت رسیدند: حضرت علی اکبر(ع)، عبدالله بن حسین(علی اصغر)، عمرو بن جناده، عبدالله بن یزید، عبیدالله بن یزید، مجمع بن عائذ، عبدالرحمن بن مسعود.

- زنانی که در واقعه کربلا به دلایلی از خیمه ها بیرون آمده و به دشمن حمله ور شدند: حضرت زینب کبری(س)، کنیز مسلم بن عوسجه، مادر عمرو بن جناده، ام وهب همسر عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی.

- اولین نفر از خاندان بنی‌هاشم که در کربلا به شهادت رسید: حضرت علی اکبر (ع) فرزند سالار شهیدان کربلا.

- شهیدانی که در کربلا سر از پیکرشان جدا نشد: حضرت علی اصغر (ع) و حربن یزید ریاحی.
- شهدایی که با خانواده های خود در این حماسه ماندگار شرکت داشتند: جناده بن حرث، عبدالله بن عمیر کلبی، مسلم بن عوسجه.

- مردان و پسرانی که در واقعه عاشورا به اسارت درآمدند: امام زین العابدین(ع)، امام محمد باقر(ع)، عمر بن حسین، حسن بن حسن، زید بن حسن، عمر‌‌بن ‌حسن، محمد بن عمر بن حسن، محمد بن حسین.  

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 93/1/13:: 9:17 صبح     |     () نظر
سیاهپوش‌شدن‌حرم‌‌سیدالشهدا +تصاویر
مطالبه: حرم مطهر امام حسین(ع) در ایام شهادت حضرت زهرا(س) سیاه‌پوش شد.
  

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " مطالبه " به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله علیها) واحد دوخت و دوز حرم امام حسین(علیه السلام) در شهر کربلا اقدام به طراحی و تولید پرچم‌هایی که عباراتی متناسب با این مراسم بر روی آنها با نخ حریر قرمز نوشته بود، کردند.


این پرچم‌ها روز گذشته در قسمت‌های مختلف حرم امام حسین(ع) نصب شدند.

«محمود شاکر علی» مسئول واحد دوخت و دوز آستان مقدس حرم امام حسین(ع) دراین‌باره گفت: مطابق هر سال ما شروع به دوختن پارچه‌هایی برای نصب در حرم مطهر به مناسبت شهادت حضرت زهرا(ع) کردیم. این پرچم‌ها و سیاه‌پوش‌هایی که دست دوز و تعداد آنها 30 عدد است از چند روز پیش برای تهیه آنان اقدام شده و در حرم مطهر نصب شدند.

وی در ادامه گفت که پرچم‌ها و سیاه پوش‌ها عبارتند از؛ 8 پرچم که عبارت "السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)" بر روی آن طراحی شده، و 10 سیاه‌پوش که عبارت "یا فاطمه الزهراء البتول(س)" روی آن نوشته شده است، و دو قطعه بزرگ با عبارت "السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)" آماده شده است، و 4 سیاه پوش که روی آنان احادیث پیامبر(ص) در حق حضرت زهرا(س) روی آنان نوشته شده است، و دو قطعه که عباراتی برای تسلیت به امام زمان(عج) بر روی آن حکاکی شده بود در قسمت‌های مختلف صحن حرم امام حسین(ع) قرار داده شد.

مسئول واحد دوخت و دوز آستان اظهار کرد: قطعه پارچه اصلی که مربوط به این مناسبت دوخته شده و در قسمت بالای ورودی "باب القبله" قرار دارد و بر روی آن عبارت "اللهم صل علی البتول الطاهره الصدیقه المعصومه المکسوره ضلعها المغضوبه حقها" نوشته شده است".

شاکر افزود که همچنین دو قطعه که با کریستال و به صورت کلاسیک طراحی شده و عبارت "یا فاطمه الزهرا(س)" روی آن نوشته شده است در دو طرف قطعه پارچه اصلی این مناسبت نصب شده‌اند. همچنین ما اقدام به سیاه پوش کردن ایوان حرم مطهر در روبروی ورودی باب القبله کردیم و بر روی ستون‌های ایوان حرم دو پارچه که روی آنها عبارات "یا فاطمه، یا مظلومه" نوشته شده است، نصب کردیم.

سیاهپوش‌شدن‌حرم‌‌سیدالشهدا +تصاویر

سیاهپوش‌شدن‌حرم‌‌سیدالشهدا +تصاویر

سیاهپوش‌شدن‌حرم‌‌سیدالشهدا +تصاویر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط اسماعیل اکبری 92/12/23:: 9:14 صبح     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >